eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج قاسم تو بگو راز دو چشمانت را رمزآن نرگس مخمور پریشانت را راز اعجاز نگاهت که مسیحایی شد رمز شوقی که دریده است گریبانت را راز دلدادگی و عشق به فرمان «ولی» رمز افتادگی و قوت ایمانت را کار شعر و قلمی نیست که توصیف کند چشم بیمار و شفق گونه ی گریانت را دل شب، محرم اسرار تو بود و می‌دید سر سجاده ی خون، خواندن قرآنت را تو دراین معرکه ی عشق چه دیدی سردار شرح کن گوشه ای از سختی میدانت را «عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد» عشق یعنی که ببازی همه سامانت را... دست منحوس ترین دشمن دین، ابرهه وار خواست خاموش کند نور فروزانت را غافل از اینکه ابابیل به اعجاز خدا پاسدارند همه، مکتب تابانت را نسل داعش همه موراند و یقین می‌بینند عزت بی مثل ملک سلیمانت را خون تو "نصر من الله" شد و غوغا کرد چشم بگشا و ببین شوکت ایرانت را چقدر جای تو خالیست و باید بوئید عطر جاری شده از جانب کرمانت را «کاش میشد که تو با معجزه ای بر خیزی» کاش میشد که نبینم تن بی جانت را «کاش میشد نفسی تازه کنی برگردی» تا دل سیر ببینم لب خندانت را کمی از وصل بگو...،بزم حسین و عباس... چقدر بوسه زدی صورت جانانت را؟ پیشکش، یک بدن سوخته با خود بردی حضرت عشق ببین، تحفه ی مهمانت را به فدایت سر سردار، ابا عبدالله بپذیر این یل جان داده به دامانت را جان من نیز فدای سر قاسمهایت با شهادت بخر این بنده ی حیرانت را
ققنوس نمی میرد اگرشدقطعه قطعه پیکرش حتی نمی سوزد اگر آتش شود دور و برش حتی شبیه کیست این مردی که افتاده ولی برپاست و دراوج سرافرازیست جسم بی سرش حتی شبیه کیست این مردی که می جنگید رو در رو ستیغ خاکریز جبهه می شد سنگرش حتی عجب شیری که بعد ازکشتن هم لرزه می افتد به جان لشکر کفتارها با باورش حتی هراسانند از تصویرهایش دشمنان او گریزانند از استندهای پیکرش حتی فدای آن مدیری که نه تنها میز را رد کرد که ازاین مرزها ردشدشعاع دفترش حتی عجب فرمانده ای که رد نشد از لشکرش یک تن وبعد ازرفتن او بیشتر شد لشکرش حتی نخواهد شد حریف عطر گل تزویر اهریمن اگر با خنجری از کینه سازد پرپرش حتی چه بیم از آتش درمانده ای باشدبه تندیسش که این ققنوس پرمی گیرد ازخاکسترش حتی نخواهد مرد سرباز خدا زنده ست در تاریخ که تازه شرح آغازیست گام آخرش حتی نگردد نور حق خاموش با فوت کج اندیشان خدا با پرتو خود می کند روشن ترش حتی یقین نام بلند حاج قاسم تا ابد زنده ست اگر گمنام باشد تربتش چون مادرش حتی احمدرفیعی وردنجانی
🌷 سردار آسمانی خبر آن‌قدر سخت و سنگین بود که دلم را هزار بار شکست "حاج‌قاسم هم آسمانی شد" به رفیقان مخلصش پیوست هیچ در باورم نمی‌گنجد غم سردار جنگ و فتح و جهاد گرچه رفت از میان ما این مرد نام پاکش نمی‌رود از یاد حاج‌قاسم چه عاشقانه پرید پیش یاران به عرش اعلی رفت بعد عمری مجاهدت با کفر او به دست شقی‌ترین‌ها رفت چشم دل باز اگر شود بینیم گرد او حلقۀ شهیدان را دست شیطان کجا تواند کشت روح اخلاص و عشق و ایمان را سینه پرآتش است و دل پرغم چشم‌ها بیقرار و بارانی داغ دارد سراسر ایران از غم قاسم سلیمانی خبر آن‌قدر ناگهانی بود که زمین و زمانه مبهوت است خون او ریخت بر زمین اما خون او رمز محو طاغوت است پیر بزم مدافعان حرم در دفاع از حرم حسینی بود بود عمرش همه جهاد و قیام پیرو مکتب خمینی بود یار مظلوم و خصم ظالم بود جز خدا از کسی نمی‌ترسید زنده تا بود، چون شهیدان زیست کشته شد، گشت زندۀ جاوید چشم او معدن صلابت بود دیدنی بود روی بشّاشش بعد عمری تلاش بی‌وقفه جز شهادت نبود پاداشش چشم‌هایش اگرچه می‌خندید دلش از داغ کاظمی غم داشت از مدال و نشان جنگ و جهاد یک مدال شهادت او کم داشت پرده در پرده سینه‌ها آتش چشمه در چشمه دیده‌ها پرخون داغ‌دار از فراق او ایران قلب یک امت از غمش محزون متوقف نمی‌شود کارش راه پاکش نمی‌شود بسته خط سرخ مقاومت باقی است انقلابی نمی‌شود خسته گرچه قلب امام خامنه‌ای از غم رفتنش پریشان شد در طریق مبارزه با کفر عزم و انگیزه‌ها دوچندان شد رفتنش گرچه تلخ و جان‌کاه است کرد دل‌های خفته را بیدار می‌کند خون او ز دنیا محو دیو خون‌خوار و نحس استکبار کَند ظالم به دست خود گورش خون قاسم کُند قیامی سخت به شهیدان قسم که می‌گیریم بی‌شک از دشمن انتقامی سخت ✍️ ، ۱۳۹۸/۱۰/۱۳ 🌷
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰جمعیت انبوه در گلزار شهدای کرمان "بلند شو "علمدار" علم رو بلند کن" 🌷 ┄┄┅═✧❁✧═┅┄┄
33.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسی‌ترین کلیپی که شاید بتونه ذره‌ای از داغ عزیز رو کم کنه...
ای روزنه ی امید ایرانی ها ای لشکر حق علیه سفیانی ها ما را بنویس جزء سربازانت مانند پلارک و سلیمانی ها
خون تو به جانهای ضعیفان جان داد بر گربه ی نقشه! هیبت سلطان داد ! "شیطان" به گمانش که اسیرش...!؟ هرگز محراب شهادتت به ما ایمان داد ... ❤️ ❤️
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
تولد مدیر محترم کانال هم مبارک🌸🌸🌸🌸 جناب سید طباطبایی حواس ما ادمینها بود اما فردا میخواستیم بهتون ت
از لطف شما ادمین محترم سپاسگزارم ان شاءالله عاقبت همگی ختم بخیر بشه عاقبت منم ختم به شهادت 🙏
همه ی شهر پر از عطر سلیمانی شد دل من عاشق هر آنچه که میدانی شد هر تپش زیر لبم نام تو تکراری شد خانه ام بیشتر از پیش چراغانی شد جلوه ی نور حسین است که در چشمت بود روزهایم همه از عشق چه نورانی شد از فراسوی افق راه نشانم دادی بعد از آن بود که امید فراوانی شد نفس صبحدم باغچه ها تازه شده گرچه با رفتن تو منظره طوفانی شد اشک در چشم تر سیدعلی جوشید و سینه های همه مان خانه ی ویرانی شد قصه ی مردی و مردانگی ات کامل شد همه ی شهر پر از عطر سلیمانی شد
بسم الله الرحمن الرحیم جان‌بازی در مسیر وصل جانان سر نمی‌آید به ما جز کفن پیراهنی دیگر نمی‌آید به ما ما به‌تنهایی خود عمری‌ست که خو کرده‌ایم جمع ما جمع است، پس لشکر نمی‌آید به ما گرچه در میدان مین نفس رفتن مشکل است گیر کردن پشت این معبر نمی‌آید به ما در میان معرکه تا صحبت از جان‌بازی است پس یقینا دستک و دفتر نمی‌آید به ما ما زلیخاوار مست بوی یوسف می‌شویم حاجت پیمانه و ساغر نمی‌آید به ما اوج ما، معراج ما، در خاک‌وخون غلتیدن است پس در این پرواز بال‌وپر نمی‌آید به ما چون در این عرصه فقط گمنام بودن شهرت است ننگ سالم ماندن پیکر نمی‌آید به ما سر به سر در پای عهد خویشتن سر می‌دهیم نه!، نماندن پای این کشور نمی‌آید به ما.
هفتاد و دو تن سواره بر می گردید با یک بغل از ستاره بر می گردید بی شک که میان آتش و خاکستر ققنوس شده دوباره بر می گردید