مثل دریایی که موجش عاشق ساحل شده
من همان لیلام،مجنونم ولی عاقل شده
#مارال_افشون
نــوروز شـد و جـهان بـرآورد نفـس
حـاصـل زِ بـهـار عـمـر مـا را غـم و بـس
#ابوسعید_ابوالخیر...💐
☆
چقدر ساده بههم ریختی روان مرا
بریده غصّۀ دلکندنت امان مرا
قبول کن که مخاطبپسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا
گذشتی از من و شبهای خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مرا
سریع پیر شدم، آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا
به فکر معجزهای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا
نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا
تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلختر از این مکن دهان مرا
چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا
تو نیم دیگر من نیستی، تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا
#امید_صباغ_نو
سفر بهانه ی خوبی برای دیدار است
دلم به طاقتِ شب مثل ماه بیدار است
هوای ِخوب بهار و هوای عطرِ تنت
ترنمی به نفس های خسته ی یار است
میانِ نبض ِنفس های تو کلافه منم
به مرز ِعشق رسیدن ورای تکراراست
شبیه یک چمدان بی تو در تب و تابم
شبیه یک چمدان شانه ام به دیوار است
صدای عقربه هایی که کند میگذرند
صدای عقربه ها غالبا دل آزاراست
چه سخت میگذرد چرخش زمین بی تو
سفر بهانه ی خوبی برای دیدار است...
#صفيه_قومنجانی
#خاکساری
دم زند گر مدعی با عقل زایل بیشتر
میزند بر ادعایش، مُهر باطل بیشتر
آنکه میلافد که حلّال مسائل گشته است
بیگمان مانده است در حل مسائل بیشتر
طبل تو خالی اگرچه پرصدا باشد ولی
تشت رسوایی ز بام افتد ز جاهل بیشتر
هر دلیلی را بوَد مدلول، اما بی گمان
اهل منطق مانده در بند دلایل بیشتر
درک خوب و بد ندارد آنکه باشد کوردل
پای نابینا رَود هر گاه در گِل بیشتر
آنکه حرمت بشکند در جمع اهل معرفت
حرمت خود را شکسته صد مقابل بیشتر
خاکساری حاصل دانایی و دانشوری است
تاک، از افتادگی گردیده کامل بیشتر
گرچه با جعل مدارک میتوان از بند جست
میشود در بند، هرکو گشته جاعل بیشتر
آنکه آتش میکند بر پا به گرد خویشتن
از شرار سوزش خود مانده غافل بیشتر
"آتش خشم ابتدا سوزد خدای خشم را
چوب کبریت ابتدا سوزد به محفل بیشتر"*
گرچه میگویند از بخت جهان کجمدار
نعمت دنیا بوَد بر کام کاهل بیشتر ـ
پایداری خوش بوَد در پیچ و تاب زندگی
نخل همت میدهد پیوسته حاصل بیشتر
نیست در اندیشهٔ باطل، نشان از اعتقاد
خودپسندی میکند اندیشه زایل بیشتر
(ساقیا) هر کو توکّل کرد بر امر قضا
میشود در بندگی، البته عامل بیشتر
#سیدمحمدرضا_شمس (ساقی)
* شادروان شمس قمی
.
ما عبد ذلیل و روسیاهیم، ببخش!
آلوده به هر نوع گناهیم، ببخش!
ماه رمضان آمد و مهمان توییم
ما منتظر بخشش شاهیم، ببخش!
#جواد_محمدی_دهنوی
.
روزی اگر ببینم
خود را بر آستانت
دیگر کسی نبیند
جان را در آستینم
#فروغی_بسطامی
هر جا دلت گرفت کمی محتــــشم بخوان
هی در میان گریه بگو:
جان...بگو حسیــــــن
#میلاد_حسنی
در ماه خدا تشنه کوثر شدهام
مشمول دعای خیر مادر شدهام
هنگام اذان رسیده با دیدن آب
دلتنگ دو خط روضه اصغر شدهام
#سمیه_زارع
این نگاهی است که بر دامن تو افتاده
این گناهی است که بر گردن تو افتاده
از حسد رفت لبم زیر فشار دندان
گوشهی شال به بوسیدن تو افتاده
خواب دیدم که شب خلقت مخلوقات است
صد فرشته به تراشیدن تو افتاده
چشم معصوم تو در شعر جدیدم تعطیل
کار من بر لب اهریمن تو افتاده
توی تو با توی من کار ندارد اما
جنگ بین منِ من با منِ تو افتاده
بین عقل و دل و وزن غزل و قافیه ها
گره ها با نپذیرفتن تو افتاده
به منِ بی کس وکاری که ندارم جز شعر
یک جهان بر نرسانیدن تو افتاده
#حسین_مرادی
گرچه من سوخته ام دم به دم از تنهایی
دور از آغوش تو یخ بسته ام از تنهایی
خانه در خویش فرو رفته و من خاموشم
رونق تازه گرفته ست غم از تنهایی
نیمه شب لحظه ی یادآوری لب هایت
بوسه بر باد هوا می زنم از تنهایی
همه ی عمر به جز نام تو را مشق نکرد
نکشیده ست چه ها این قلم از تنهایی
امشب اما دو قدم آمده ای سمت دلم
تا که من دور شوم صد قدم از تنهایی
#محمد_رضا_طاهری