eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها شب روشن است روزم بی صبح به خیر گفتن تو
گفتم چگونه می‌کُشی و زنده می‌کنی؟ با یک نگاه کُشت و نگاهِ دگر نکرد
شهریوری های عزیز تولدتون مبارک👏👏👏👏👏🍃🍃
‌صلی‌الله‌علیک‌یاثامن‌الحجج ما ڪھ از خاڪِ‌ڪربَـلا دوریمـ خوب شد مشھـدالرضــٰا‌ داریمـ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
چون قاصدکی که بیصدا می‌آید پیـــــغام نــوید ِآشنـــا مـی‌آید تیر از تب و تاب ِتندِ مرداد گذشت شهریورِ خوش آب و هوا مـی‌آید
می خواست ذکر ما بکند یا «کریم» را بخشید هرچه داشت فقیر و یتیم را مظلوم و خاکی است و به نام حسن خدا شاید که آفریده چنین «یا کریم» را یکبار نه، دو‌مرتبه از هستی اش گذشت در سایه اش گرفت غریب و مقیم را اهل کرامتند همه، منتها حسن شد شهره سفره داری باب النعیم را یاور نداشت با خود و تسلیم صلح شد آن نعمت عطا شده ذبح عظیم را شد عقده های جنگ جمل تیر و می زدند بر پیکرش تلافی زخم قدیم را بی خادم است گرد بقیع و خدا گذاشت جارو کش مزار شریفش نسیم را
❁﷽❁ ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ خواب دیدم که بقیـع حال و هوایی دارد یوسف فاطمه هم صحــن و سـرایی دارد نام زیبـــای حســـن حک شده بر گنبد آن چــه رواقی ، عجــب ایوانِ طـلایی دارد مــوج زوّار به دور حرمــــش می گردند چه طوافی چه شکوهی چه صفایی دارد روبرو ، گنبد خضرای پیمبـــر پیداست مثل بین الحرمین است ، نمــــایی دارد سفــره ای باز شده در دل بین الحرمین دور آن خــوان کرم ، شاه و گدایی دارد روضــه خوان ، مرثیهٔ آل عبا می خواند غزلــش رنگ غــم و ســوز و نوایی دارد صحبت از مرد کریمی که غریب وطن است او که بر سـائل خود جود و عطایی دارد می رسد وقت گریزش به دل کوچهٔ تنگ روضهٔ کوچه ، خودش کرب و بلایی دارد نام زهـــرا شده ورد لب هر پیــر و جوان هر کسی در دل خود ، سوز و نوایی دارد شـاعری زمزمه دارد خبــری در راه است خبــــر از آمــــدن ســبز_قبــــایی دارد کاش تعبـیر شود معنی خوابم به ظهور که حضــور گل نرگـس چه صفایی دارد ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۲/۶/۱
1_6339851165.mp3
زمان: حجم: 3.86M
جبرئیل این روزا تو جاده کربلاته...
ماه شهریور برایم فرق دارد چون در این ماه آمد یک پری از آسمان روی زمین مادرم تاج سرم غمخوار و یار و یاورم از خدا ممنون که هستی در کنارم نازنین کمترین پاداش شد در زیر پایت یک بهشت من ببوسم خاک پایت را بهشتم شد همین شعر من در وصف خوبی‌های تو عاجز شده دوستت دارم تو را ای ماه من ای بهترین از خدا خواهم که این ایام را قسمت کند تا که باشیم این زمان در کربلا تا اربعین
یک دل سوخته و آه جگر دارم من تلخی یک سفر پر ز خطر دادم من از غم مرگ پدر یا که برادرهایم آه جانسوز و دو تا دیده تر دارم من بر تنم زخم فراوان و به دل داغ بزرگ سینه ام سوخته چون شمع شرر دارم من چون نهالم که سر از خاک برون آوردم بر تنم ضربه ی خونین تبر دارم من گر چه در شام سیاهم به دل مخروبه در دل کوچک خود صبح و سحر دارم من از دل سوخته ی عمه ی خود آگاهم از غم عمه ی خود خوب خبر دارم من کوری چشم حسودان سیه دل بر نی اکبر و اصغر و هم شمس و قمر دارم من از چنین فاجعه ی تلخ و جنایت ها من شکوه از سنگدلی های بشر دارم من بارها گرچه زمین خورده ام و افتادم سوی معراج خداوند نظر دارم من همچو لعلم که به دل خون فراوان دارم در خرابه شده ام گوهر و زر دارم من با سرانگشت گره وا کنم از هر مشکل کوچکم ، در همه آفاق اثر دارم من پرده افتاد ز روی پدرم ، داد زدم ایهاالناس بدانید پدر دارم من