eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اتصالی کرده گـویا دکمه‌اش برق چشمت دائما می گیردم ✍
دکترِ اعصاب، تجویزش غزلهایِ من است پس تو هر شش ساعتی یکبار شعرم را بخوان😌
راحَٺ بخـواب مَـثنوے غُصِّہ هـاے من 🦋🌺🦋 بُگـذار من بـراے شب را غزل ڪنم...
انـدَر احوالات ِ عشــق ِ مـٰا هَمیـن یڪ جمله بَس مَن تو را بسیار میخواهَم تـو مَـن را . . . بگذریم!
دوستت دارم اگر سوگند میخواهد، بگو یا دل سنگت، مرا در بند میخواهد بگو ازچه می نالی، مگر عاشق نبودم تا به حال؟ خاطرت، رنج مرا تا چند میخواهد بگو تازگی با دیدنم، اوقات تلخی می کنی روی شیرین، چند کیلو قند میخواهد بگو پیش ازین، نام مرا با عشق می راندی به لب بردن نامم اگر ترفند می خواهد بگو دل بریدی از دلم، گفتی که از من دلخوری با دلی دیگر دلت پیوند میخواهد بگو کاش تحریم مرا، لبخندهایت بشکند یا اگر جز من کسی لبخند میخواهد بگو هرچه منت میکشم، کمتر به باور می رسی دوستت دارم، اگر سوگند می خواهد، بگو
••° امروز جداییم ز هم مثل دو ابرو پیوستگی دوره‌ی قاجار گذشته ست !
چشم آهوے تو، اسطورے زیبایی شد با وجودت غزلم این همه رویایی شد هیچ ڪس جا نشده در دل شیدایی من مِهر تو در دل من، عشق اهورایی شد بی جهت عمر من آلوده ے تنها‌ئی بود زندگی با گُل رویت چه تماشایی شد نبض احساس تو موسیقی این شبهایم مثل آهنگِ خوشِ خواندنِ لالایی شد در زمستانِ دلم عطر هوایت پیچید موسمِ وصل رسید،اوج شڪوفایی شد
‏عاقبت دستانمان رو می‌شود با شعر‌ها مثل چشمانی که بعد از گریه‌ها پُف می‌کنند
قلبی که شکاندی به نگاهم غم و تاوان هم داده جوابی به شما هم شده داغان ممنوعه دلی شد که گرفتی و بریدی صد نقش مرا پاک چرا کرده که الان با صبح و غروبت گل نیلوفرِ برکه شبنم زده چشمش شده باران شده باران هر داغ نشد شعر و نشد شهرهٔ هر شهر آن درد که از دهکده آمد خودِ تهران تا فلسفه بافی نکنم مغلطه داری من شعر سرودم که تویی عاشق برهان یا صورت این مسئله را پاک نکن یا برجام نکن پاره نکن درد تویی، خان من دغدغه دارم که شبیهم شده حساس قصاب محل روی قسم خوردنِ قرآن حالا چه بگویم طرفم رفته اروپا او غربگرا هست و منم والهٔ ایران بی چون و چرا حرف مرا بشنو تو ای یار گر دشمنِ کشور شده چرخیده و چرخان گر سیل شوی زلزله یا بمب اتم هم غوغا بکنم فاجعه با فاجعه ویران زیبا وطنم جان و تنم،مرز و سَرایم سرباز شدم جان بفدایت منم هر آن گر خامنه ای حکم جهادم دهد ای وای دنیا شود آقا لَکَ لبّیک تو با جان
هم سرم هم جای عشقم کرد آنقَدر تا روی یخ دلسرد کرد او بودش ولی من محو او آخرش اما مرا هم طرد کرد عاشقی بیچاره ام چون تیغ عشق با غمش دل هرچه فکرش کرد،کرد برطرف گر میشود این روی خون را زرد کرد بر شعرم نگاهت داده یا خدمتت سرباز را نامرد کرد؟!
همیشه از تو سرودن چه سخت و شیرین است همیشه با تو بودن آرزوی دیرین است تحمل غم دوری برای من سخت است گواه این حرفها اشک روی بالین است. همین که از تو دورم برای من کافی است نگاه پراز حرف مردم چقدر سنگین است! تمام آدمیان پی به عشق من بردند هوس بنامی این عشق را عین توهین است کنار تو تکرار میکنم ، دوستم داری امید من به خدا،بعد آن به تلقین است دعای روز وشب من تو بودی هستی و بعد هر دعا به لبم ذکر آمین است
. عالمی کردبه اعجاز نگاه توخضوع کرد خورشید ازآن گنبد زرد توطلوع السلام ای همه ی دار وندار دل من بازشد صبحِ من وعشق تو ارباب شروع