eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸اعتکاف🌸 نیمهء ماه عزیزی که نمودی تو مَرجّب آید آن لشکر عشاق به درگاه تو یا رب حلقهء معتکف دلزده از پستی دنیا آیه ای هست هویدا، وَ اِلی ربّکَ فَارغَب چه صفایی،چه دل انگیز خلوصی و چه حالی روزیِ معتکفین هست چه معراج و کمالی پای ما باز نشد باز به بزم رجب تو جای ما را که کند مسجد و آن معرکه خالی؟ منم آن بنده مسکین و بد و معترفت نکنم گریه چرا بیشتر از معتکفت می خورم غبطه به آن یک یک والاصفتان بازماندم به کدامین گنه و فعل و صفت ناامید از شفقت‌های تو هرگز نشوم جز به درگاه تو درگاه، نه دارم، نه روم کمکم کن تو به حق علی و آل نبی، که به جز راه تو و رخصت هادی ندَوم سروده سجاد محمدیاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک دانه ی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود
  وقتی پدر نبود ،روز پدر غمه این روز با شکوه ،آوار ماتمه مادر نشسته باز ،یک گوشه ی اتاق قامت خمیده تر ،از غصه ی فراق چن سال میشه که ، بی تاج سر شدیم روز پدر رسید، دیوونه تر شدیم محزون و غصه دار ،چون ابر بی قرار دل می کِشد مرا هربار تا مزار کامم همیشه تلخ ،دنیای من خراب یک تکه سنگ و باز ،پاشیدن گلاب خیرات و شاخه گل ،این هدیه ی منه این بغض لعنتی ،ای کاش بشکنه ...
مثل علی(ع) شبانه خودت را مرور کن فکری به حالِ زخمِ دلِ ناصَبور کن تسبیح و شیخ و خرقه ی پشمینه واگذار از باتلاقِ ذهنِ خوارج عبور کن گاهی برای طفل یتیم آب و نان ببر گاهی برای حالِ دلت گریه جور کن گاهی برای آنکه هوایی عوض کنی درد دلت به چاه نشد، با تنور کن چشم از غبار تیره ی تلواسه ها بشوی یا چاره ای برای همان چشم شور کن تیغِ سکوت سینه ی صد زخم می دَرَد آیینه را گواه خودت کن، ظهور کن قاسم بدره.اردیبهشت۱۴۰۱
دشمن عقل آدمی حسد است خودپسندی حسودِ عقلِ بشر از کلام علی نتیجه بگیر: خودپسندِ حسود هست دیوِ دو سَر قاسم بدره. یاسوج. بهمن۱۴٠۲
شکوفا شد گل زیبای کعبه شکاف افتاد بر اعضای کعبه علی آمد، امام روشن عشق که تا روشن شود شب‌های کعبه شراب نور و شور و حق‌پرستی فرو می‌ریزد از صهبای کعبه برون آمد علی از خانهٔ دوست که یعنی این بود معنای کعبه سرود دلنشین عشق و امّید کنون جاری شد از لب‌های کعبه گل سرخ عدالت شد شکوفا به پیش قامت رعنای کعبه علی نور خدا، طور تجلّیٰ تجلّی کرد بر سینای کعبه شب میلاد خورشید امامت همه هستی شده شیدای کعبه مبارک باد بر چشم‌انتظاران طلوع طلعتِ زیبای کعبه
چشمم به جمال گنبدش تا افتاد از چشـم دلـم ، تمـام دنیـا افتاد پا بـال در آورد پرد سمت حـرم قلب از طپش زیاد از پا افتاد...
نامسلمان دِ بگو، حرف بزن، چاره بده چــــــه کنم تا دم رفتن نظرت برگردد؟!