"گر علی دل، قرار او زهراست"
عاشق است و نگار او زهراست
گر علی باشد این جهان را خاک( ابوتراب)
فصلِ نابِ بهار او زهراست
ماه گرودن و شمس تابان است
مطلعِ پایِدار او زهراست
یک علی در تمام عالم هست
دلبر و یارِ غارِ او زهراست
تاج اسلام علی ولی الله
چون نگین افتخار او زهراست
گر علی چون درخت اسلام است
ریشه و شاخسار او زهراست
هرکجایی که نام حیدر هست
به یقین هم کنار او زهراست
بسته دستان حیدرش را خصم
پشت در جان نثار او زهراست
آه گفتم دوباره از در و میخ
از دری که نزار او زهراست
بین دیوار و در .... زبانم لال
مُرد علی غمگسار او زهراست
یاصاحب صبر
سـاز ناڪوک نزن عشـق
سـرم را بـردی؛
بعـد از او حوصـله ای نيسـت كـه
عاشـق بشـوم.
#حامد_فلاحی_راد
اگــر در ســنــگ تــاثــیــرے نــدارد نــالــہ ے عــاشــقــ
چــرا در خــاطــر شــیــریــن هواے بــیــســتــون آیــد ؟
#ابــوتــرابــ_بــیــگــ_فــرقــتــے
قصہ عاشقـــــی من بہ خـدا يڪ جملہ استــ
باختــــــم ..!!ثانيہ اے دين و دلم را با هم.😔
#زهرا_جعفریجلوه...
شکست اگر دلت از حرف من، ببخش مرا
که سنگ حرف دلش را به شیشه میگوید...
#محمد_شریف...
نفرین نمےڪنمـ ولے خدا ڪند ڪـہ شعر ، طورے بـہ دست و پاے تو پیچد
ڪہ شهریار شوے !🗣
#راحیل_نیڪفر...
از من جدا مشو که توام نور دیده ای
آرام جان ومونس قلب رمیده ای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده ای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنکه
در دلبری به غایت خوبی رسیده ای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده ای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده ای
🍃✨🌹✨🍃
با توام ای ماه پاره ،چشم و ابرویت کجاست ؟
باد میآید به سویت، رقص گیسویت ، کجاست؟
آن تبسّمهای شیرین، آن نگاه آتشین
آن همه نازک خیالیهای ابرویت ،کجاست؟
بعد از این ، در زیر بالم ، لانه دارد آسمان
راستی ای آسمان ، خیل پرستویت کجاست؟
ناگهان در کوچههای دل ،کسی فریاد زد
وعدهگاه دوستی ، انفاس شببویت ،کجاست؟
زخم دارم ، بیشمار از دوستانی ، ناشکیب
ای رفیق مانده در دل، نوشدارویت ،کجاست؟
گفتم امشب تا سحر ، خاموش باشم، ماه گفت
ذکرلاحول و لایت ، بانگ هوهو یت ،کجاست؟
موعود خدا مرد خطر میخواهد
آری، سفر عشق، جگر میخواهد
ای جمعیت میلیونی عصر ظهور
او سیصد و سیزده نفر میخواهد❗
#فقط۳۱۳😔
به هوایش نفسي تازه کنیم🥀🥀
آرزومندترینم که ببینم رویت
پیچ وتابے بخورم موج شوم درمویت
بوے ققنوس گرفته نفسم مے سوزم
تل خاکسترم ودیده به در مے دوزم
ازازل ازمی چشم تو به خاکم آمیخت
تیغ ابروی تورا در دل صد چاکم ریخت
چیست این زمزمه ی هو که مرا میسوزد
آتشی از دل هو هو که مرا میسوزد
پرشد از حسّ تحیّر همه ام میبینی
مملوم ازتو پراز همهمه ام میبینی
لحظه لحظه به ملاقات تو ره می جویم
تا دمِ مرگ فقط نام تو را می گویم
عطرِ گیسوی تو درخاطرِ من غوغا کرد
محشرِ قامت تو خلقِ قیامت ها کرد
ماه و خورشید همه پشت سرت دنبالت
زمزم وکوثر وآیینه به استقبالت
عشق درنبض نگاه تو طپیدن دارد
زندگی از لب ایوان تو دیدن دارد
پرشدازنرگس چشمان خمارت دنیا
غنچه از باغ لب سرخ توچیدن دارد
تورامن چشم درراهم❣️
سر پیری نکند عاشق لیلا بشوم!
لب دریا بروم غرق به دریا بشوم!
بزنن طعنه به ریشم همه ی مردم شهر
پیش مردم همگی یکسره رسوا بشوم
نکند این دل دیوانه خرابم بکند!
روز دوم بروم عاشق کبری بشوم
نکند این دل ما باز جوانی بکند!
بشود خام و پی عشق ثریا بشوم
می روم تا که در آیینه تماشا بکنم
سر و ریشم بزنم شانه و رعنا بشوم
سرپیری ومن و معرکه گیری چه عجب
با دل فتنه ی خود دست به دعوا بشوم
عشق پاک است و مقدس به یکی بند شود
آدمی هست هوس همدم (حوا) بشوم
می دهم توبه دلم را که خطایی نکند
کاهن معبد و یا شیخ مصلا بشوم