دیوانگی کردیم عاشقها همیناند!
دیوانهها عاشقترینهای زمیناند!
ناگفته بوسیدی مرا در عین پاکی
ای جان،مراقب باش بعضیها نبینند
حس میکنم وقتی کنارم ایستادی
چشمان نامحرمترینها در کمیناند
لبهای رژگون را بپوشان تا مبادا
این غنچهی خوشرنگ وخوشبو را بچینند
چشمان تو آیات شیطانند و آگاه
ایمان به کفر آوردم ازبس نازنیناند
دستان تو زیباترین مضمون عشقند
دستان تو با هر چه زیبایی عجیناند
بانو خدا از من نگاهت را نگیرد
این واژهها فصل الخطاب آخریناند
#مجتبی_سپید
همیشه شاعران آوارهی شعرند اما من
به دنبال توام! وقتی تو باشی شعر میآید...
#مجتبی_سپید
همیشه شاعران آوارهی شعرند اما من
به دنبال توام! وقتی تو باشی شعر میآید...
#مجتبی_سپید
نفسم شعر و تنم شعر و روانم شعر است
من اگر شعر نباشم، به خدا میمیرم
#مجتبی_سپید
من اعتراض به این نوع عاشقی دارم
جناب محکمه من شاکی ام نه دلدارم!
جناب محکمه دستور مقتضی لطفا
که از خزانه این عشق پرده بردارم
خودم وکیل خودم میشوم تقاضای
اشد بوسه به مقیاس دوری اش دارم
نبود این متشاکی دل مرا کشته ست
جناب محکمه در واقع من عزادارم
هزار بوسه برای جریمه کافی نیست
مگر خودم همه را تا هزار بشمارم!
به رغم اینهمه اما طبیب خوشنامی ست
شفای دل من از این متهم طلبکارم...
چه کرده ام که نبودش جزای من بوده ست
چقدر من به جنابت وثیقه بسپارم
جناب محکمه حالا که رشوه میخواهی
کنار نامه به غیر از دلم چه بگذارم؟!
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
مثل داروهای کم پیدا نبودت فاجعه است
من پر از درد توام !بیمار میدانی که چیست؟
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
دشتمان گرگ اگر داشت نمینالیدم
نیمی از گلهی ما را سگِ چوپان خورده
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
اگر مسیر رسیدن به عشق طولانی است
چه غم،کنار تو باشم رسیدنم آنی است
تمام عمر نوشتم که عشق هم تنهاست
بجز بوقت حضورت که عشق تنها نیست
سوال میکنم از خود رفیق یعنی که ؟
جواب میرسد از غیب آنکه میدانی است
خدای خوب و قشنگی که در خودت داری
نه در مسیح و یهودی نه در مسلمانی است!
دعا کنم که مبادا از آستان دلت
خدا نکرده رها گردد آنکه زندانی است
چگونه است تو باشی هوادل انگیز است
منی که بی تو هوایم همیشه بارانی است
صدای رقص و ترب از دلم به گوش آمد
به شوق روی تو در دل دوباره مهمانی است!
قبول کن که وجودت چنان دلت دریاست
چگونه غرق شدم من اگر که دریا نیست ؟
چگونه است که در دیگران نمیبینم
اگر مرام تو نامش صفات انسانی است
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
شاطر دو تا نان میدهی مهمانم آمد!
امروز بیصف راهیام کن جانم آمد
شاطر جواب اینکه جانم کیست ساده است
توسن سوارِ صحنهی دیوانم آمد
شب با خیالش تا سحر خواب از سرم رفت
انگیزهی بیداری چشمانم آمد
خوشروتر از گلهای گلدان قشنگم
خوشبوتر از رُزهای در گلدانم آمد
آن صورتِ از خاطرم هرگز نرفته
آن مزه ی جا مانده بر دندانم آمد
یغماگر ایمان و بخشایشگر کفر
شاطر خدا رحمم کند شیطانم آمد!
آنقدر گفتم آمد آمد نوبتم رفت
اما چه شعری پخته شد تا نانم آمد!
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
دوباره نیمهشب است و صدای نالهی شعرم
به قول اهل محله، چقدر حوصله دارم!
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
ازچه مینالی!؟ سوال بی جواب مردم است
پاسخش عشق است، اما مینویسم نقطه چین..
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
تو را به یُمن دیدنش چه وعدهها که دادهام
ولی نیامد آخرش، دلم مرا حلال کن...🤍
#مجتبی_سپید
@abadiyesher