eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره مثل تو بی اختیار می گریم و پا به پای هوای بهار می گریم چو مادری که دلش داغ نوجوان دیده بریده از همه، دیوانه وار می گریم تو آرزوی قنوت نماز من شده ای ببین! برای تو روزی سه بار می گریم ببخش! عاشق تو رازدار خوبی نیست میان کوچه اگر بی گدار می گریم! به یاد خاطره ی کوله بار بسته ی تو همیشه پشت سر هر قطار می گریم…
گه مایل دنیایم و گه طالب عقبا انداخت خیالت زکجایم به کجاها
شبتون بخیر🌼
🌼
من با تو زندگی نکنم پیر می‌شوم بی‌تو من از جوانی خود سیر می‌شوم من در شعاع پرتو شمس‌الشموس‌ایت بی‌اختیار پیش تو تبخیر می‌شوم آیینه‌کاری حرمت ذره‌پروری است من در رواق چشم تو تکثیر می‌شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آن‌که لایق تکبیر می‌شوم من در شمار سلسله‌ی راویان شدم چون با حدیث سلسله زنجیر می‌شوم من گریه‌ام گرفته کمی هم به من بخند دارم به پای خویش سرازیر می‌شوم یک شب نشد که بی‌گُنه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می‌شوم وقتی که آه می‌کشم از پرده‌ی نیاز بی‌پرده با تو صاحب تصویر می‌شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می‌شوم نقاره‌خانه‌ات ز کجا آب می‌خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می‌شوم؟ آن نامه‌ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می‌شوم این رنگ طوسی از دل سرخم نمی‌رود گرچه دورنگ، دور ز تزویر می‌شوم برداشت سیل گریه بساط زیارتم نم‌نم دوباره قابل تعمیر می‌شوم حوض حیاط تو بدهد مرده را حیات من نیز با تو عیسی تاثیر می‌شوم وقت ورود در حرم تو هوایی‌ام وقت خروج تازه زمین‌گیر می‌شوم بادا شلوغ دور و برت کعبه‌ی عزیز من حاجی توام که به تقصیر می‌شوم یک روز اگر که زینت دیوار تو شوم آیینه را گذاشته شمشیر می‌شوم
دوباره مثل تو بی اختیار می گریم و پا به پای هوای بهار می گریم چو مادری که دلش داغ نوجوان دیده بریده از همه، دیوانه وار می گریم تو آرزوی قنوت نماز من شده ای ببین! برای تو روزی سه بار می گریم ببخش! عاشق تو رازدار خوبی نیست میان کوچه اگر بی گدار می گریم! به یاد خاطره ی کوله بار بسته ی تو همیشه پشت سر هر قطار می گریم…
روی تو به یک صبح دل انگیـز شبیه است شور تو به مرغان سحرخیـز شبیه است جو گندمی موی تـو در اوج جوانی انگار بهار است و به پاییـز شبیه است عاشق کش بالفطره ای ، ای شوق دمادم چشم تو از این حیث به چنگیز شبیه است من مست می حافظم و باده ی صائب شیراز تو از بس که به تبریز شبیه است
با این همه لطف و سربه‌زیری چه کنم؟ تو بارش ابر و من کویری چه کنم؟ گور پدر دلار و نفت و تحریم آغوشت اگر زمن بگیری چه کنم؟
السلام علیک یا صاحب الزمان❤️ حرف های نگفته ای دارم ، پدر مهربان اَدرِکنــی! السلام علیک یا مهـــدی ، آشکارِ نهــان اَدرِکنــی!
آبادی شعر 🇵🇸
من با تو زندگی نکنم پیر می‌شوم بی‌تو من از جوانی خود سیر می‌شوم من در شعاع پرتو شمس‌الشموس‌ایت بی‌ا
࿇﷽࿇ ما ریزه خوارِسفرهٔ سلطان مشهدیم مشمول مهربانی و الطاف بی حدیم بازار علـــم ما اگر رونق گرفته است مــدیون علــم عـــالم آل محمــدیم ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
بدون لطف تو "شادی" به فکر "غم شدن" است "وجود" یکسره در معرض "عدم شدن" است به جلوه آمده در تو تمام "کُنْ فَیَکون" جواب خواسته‌های تو لاجرم "شدن" است به "بودن" تو گره خورده است "بودن ما" به شوق توست که "دم" فکر "بازدم‌ شدن" است به مجلسی که در آن صحبت از فضائل توست کدام آینه را قدرت عَلَم‌ شدن است؟ برای از تو نوشتن درخت‌های جهان تمام حسرتشان کاغذ و قلم‌ شدن است تویی که آینه‌ی کعبه‌ای و آن عملی که در برابر تو واجب است، خم شدن است کمال مرتبه ی شاعرانِ دوره‌ی ما در آستان تو عُمّان و محتشم شدن است چگونه درک کنم بخشش تو را؟ وقتی که منسب پسرت اُسوه‌ی کَرَم شدن است به گرد و خاک بقیعت قسم! که در آن‌جا تمام حسرت ما زائر حرم شدن است
ای کاش بهانه‌ای شود دستانم آغاز ترانه‌ای شود دستانم بگذار که لایِ دشتِ موهات گُلم دندانه‌ی شانه‌ای شود دستانم