eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باید که به دل قرارها برگردد گلخنده به اشکزارها برگردد ماقول گرفته ایم از حضرت عشق در پاسخ انتظارها ... برگردد 💚
من بی‌سپرم پیشِ دو چشم تو ؛ روا نیست ابروی کمان‌دار به میدان بفرستی...!
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
دارم هنوز امید که گاهی نظر کنی شاید مس وجود مرا نیز زر کنی تشریح دردهای دلِ من چه فایده؟ ای‌کاش جام رنج مرا پرشکر کنی سنگ صبور من شو و با من کمی بمان تا تیغ غصه‌های مرا بی‌اثر کنی قصد تو زنده‌کردن یک مرده است اگر باید که از مقابل چشمم گذر کنی یک شب بیا به خانهٔ من نازنینِ من تا با نگاه خود شب غم را سحر کنی با رفتنت دوباره عزیزم، بهار من! می‌خشکد این دلم، تو نباید سفر کنی من عاشقم بیا و قبولم کن و بمان از عشق و عاشقی که نباید حذر کنی باقیِ عمر سبز خودت را عزیز من ای‌کاش و کاش با منِ دلداده سر کنی
♡ ببین دوباره گرفته دلم بهانۀ تو! بگو عزیز دل من کجاست خانۀ تو گرفتم از تو خبر از تمام آینه‌ها گذشت روز و شب من پی نشانۀ تو کبوتر دل من نوک نزد به دانۀ غیر امید دام تو دارد خیال دانۀ تو همیشه حسرت پروانه‌ای است در دل من که سوخته است پرش را هوای شانۀ تو مگر صدای کسی جز تو در دلم پیچید؟ گرفته پهنۀ آفاق را ترانۀ تو در این تهاجم امواج خودپرستی‌ها دوباره قایق قلبم شده روانۀ تو دوباره آمده این بنده با کلید دعا که باز می‌شود ای شاه من خزانۀ تو بیا و باز بغل کن مرا عزیز دلم ببین دوباره گرفته دلم بهانۀ تو! یا الله یا ربّ
ما معتکف از شوق ظهوریم آقا از فتنه که در حال عبوریم آقا برگرد که در جاده‌ی دلتنگی‌ها ما منتظر عصر حضوریم آقا
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. شعرخوانی محمدرضا طهماسبی مدح حضرت مولانا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه 🌼🌼🌼
باز هم با خطبه ای زینب قیامت می کند همچو زهرا مادرش،از دین حمایت می کند بعد عاشورا ز غم ها قامت زینب خمید پیش حیدر از غم دوران شکایت می کند شام و کوفه فتح شد با خطبه ی غرای او در مدینه از عطش دارد روایت می کند بعد زهرا و علی نوبت به زینب می رسد روز محشر زینب کبری شفاعت می کند سالها بعد از اسیری هرکجا زنجیر دید بر زمین افتاده و یاد اسارت می کند تا که دختر بچه ای را دید بین کوچه ها در دل از داغ آن دختر حکایت می کند
بسم الله الرحمن الرحیم در صبر تو، روح استقامت دیدند آثار بزرگی و کرامت دیدند آن دم که به پا خاستی ای روح بزرگ در قامت خطبه ات، قیامت دیدند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوگند به هر کلام زینب، یارب بر ذکر علی الدوام زینب، یارب از کار فرج گره گشایی فرما امشب تو به احترام زینب، یارب
هرچند پای خستۀ زینب توان نداشت هرچند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان، راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت!
زینب که دل و جان دلیری دارد در یاری دین، سهم کثیری دارد چون احمد و زهرا و علی و حسنین نیروی شکست ناپذیری دارد مرحوم