هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امسال ۱۳ فروردین مصادف شده با شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام
ما یه کارزاری راه انداختیم در فضای مجازی که انشاءالله دوستان و شاعران هم حمایت کنند
یه جوری بگن که حرمت امیرالمؤمنین در این روز خدایی نکرده شکسته نشه
من با یه رباعی اول چراغ را روشن میکنم
از شاعران میخوام
که شمام بگین
ای عید بدان جهان گرفتار علی است
این کهنهونوشدن فقط کار علی است
از سرخی چشم غنچهها فهمیدم
امسال بهار هم عزادار علی است!
#خروش_اصفهانی
#عباس_شاهزیدی
@khoroosh
تو آخر که هستی که اینگونه ماهی
که دل بردی از یک جهان با نگاهی
چه راز خداوندی سر به مهری
چه دریای طوفانی سر به چاهی
فلک تکیه بر ذکر نام تو دارد
بنازم علی را چه خوش تکیهگاهی
چرا مرگ خود خواستی از خدایت؟
علی جان بمیرم برایت الهی!
شهادت چقدر آرزوی تو را داشت
گلوی تو را نیز بوسیده گاهی
اجل با دم تیغ خصمت... به فرقت
بهجز وقت سجده نجسته است راهی
به قدری که از ظالمان جان ستاندى
یتیمان مظلوم را جان پناهی
شب "قدر" قدر تو را داند و بس
که در چاه با تو کشیده است آهی
چرا مرگ خود خواستی از خدایت
علیجان، بمیرم برایت الهی!
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
امشب دو بال عشق را آهسته وا کن
او را به نام اعظمش امشب صدا کن
بعد از دعا بهر ظهور حضرت یار
ای دوست (وجداناً) برای من دعا کن
#زائر
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
التماس دعا از همگی
@abadiyesher
@sarzaminesher
قدر آمده که سینهء مضطر بیاوریم
یک قطره اشک از سرِ باور بیاوریم
پابند نفس پست و خبیثیم، عفو کن
تا ناگهان به سوی تو پر دربیاوریم
یا رب اگر به توبهء ما اعتبار نیست
رخصت بده که ضامن بهتر بیاوریم
ما غیر مرتضی به کسی رو نمیزنیم
باید که رو به خانهء حیدر بیاوریم
یا چون کبوتران رضا جَلد او شویم
آنگه پناه بر شه بیسر بیاورم
باید دخیل دست حسین و حسن شویم
خط امان از این دو برادر بیاوریم
امشب بناست ازهمه راضی شوی خدا
امشب بناست حضرت مادر بیاوریم
دل هیچ نیست، کاش برای رضایتت
میشد به آستانهء تو سر بیاوریم
#شب_قدر
#ناهید_خلفیان
🥀@andisheysabz🥀
4_5920265470077829695
8.11M
حاج محمود کریمی
علی میگه با زمزمه
بیرون برن همه همه
بجز گلای فاطمه
ای پسر ام بنین
پیش برادرت بشین
#شب_قدر
شرح شبی گویم که عالم پر شرر شد
قدش شکست و چون کمان خم از کمر شد
کلثوم آن شب بود مهماندار بابا
کاشانه اش از این شرافت مفتخر شد
بعد از کلام و موعظه برخاست مولا
وقت عزیمت سوی مسجد در سحر شد
آن حلقهی در ناگهان از فرط تشویش
شد سد راه و مانعی براین گذر شد
مرغابیان زاری کنان مدهوش و حیران
این فوج و غوغا بر گذر مثل سپر شد
در کوچه های بی وفای کوفه حتی
ذکر در و دیوار هم ترس و حذر شد
مولا ولی رد شد از آنها سوی مسجد
راهی شد او در قَدْر و راضی بر قَدَر شد
میخواست در آغوش گیرد عشق خود را
آمادهی این وصل سرخ و منتظَر شد
تا آنکه آن بد ذات ملعون پیش آمد
آمادهی ضربت به سر با تیغِ شر شد
یک لحظه با شمشیر زهر آگین دوید و
محراب غرق ذکر وانشق القمر شد
در بین سجده خون از آن قرص قمر ریخت
عالم سیاه و عاملش آن بدگهر شد
تنها خدا داند چه شد آن لحظه دنیا
انگار چشمان خدا از غصه تر شد
بدحال شد مولا از آن شمشیر زهری
محراب از این فاجعه آسیمه سر شد
آن خائن بدکار بر قلب خدا زد
یک بار دیگر دین آخر بی پدر شد
آن دم که خون مرتضی از فرق سر ریخت
قلب شریف مصطفی هم خون جگر شد
از چشم عرش و فرش و دوران اشک بارید
عالم عزادار غم خیرالبشر شد
در بامداد نوزده از ماه رحمت
مولا و رب الکعبه گویان پر ظفر شد❤️🔥❤️🔥💔
#رضادین