eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم تو نوشته شرح المیزان را لبهای تو خوانده عّلّمّ الانسان را داغی ! دردی ! اشاره ای ! آغوشی! توضیح بده مراتب ایمان را
بشم شاگرد استادم تو باشی دمادم فکرم و یادم تو باشی زمستان و بهار و فصل پاییز تو ماها ماهِ خردادم تو باشی 😁 هویجوری
باز شب شد نیمه شب شد باز هم فکر و خیال🙃🧐 باز فکر یار و بیخوابی و دلبستن به رویایی محال☹️ کاش و ای کاش و خیالاتی پر از رمز و سؤال🤔 کی شود دستم به دستش شادمان و در وصال👫😍 🍎✋
ظاهرا هر چند چشمان تو صاف و ساده اند دستها را باطنا در دست شیطان داده اند از دل سنگی رخ زیبا عذابی بیش نیست بینوا چشم و دلم در دام تو افتاده اند سوی قلبم که برایت دم به دم آماده است تیر های عشوه ی مژگان تو آماده اند ثروت احساس را اخلاصشان کرد اختلاس چشمهایت بدتر از این قوم آقا زاده اند بافتم هفتادمن از مثنوی این حرف را درمسیر عشق چشمان تو ختم جاده اند
تارِ زلفانِ بلند از ریشتان کوتاه تر صورتِ زیبایتان از چهره ی من ماه تر ریش و ماسک و عینک مشکی زدید تا شود تیپِ شما با چادرم همراه تر 😄
یک لحظه تو را بغل کنم، می‌فهمی آغوش من از قافیه هم تنگ‌تر است... 🖇💌
دلخوش به جمع کردن یک مشت آرزو این شادی حقیر همین است زندگی 🍂🍁🍂
کنار پنجره یک پوستر از عکس تو چسباندم کمال همنشین را باش عجب تهران زیبایی😃 🖇💌
چِنان به دیده‌ی حَسرَت نِگاه می‌کُنَمَت که کودَکی سَرَطانی کَمَـنـدِ گیسـو را...!
به او خبر برسانید عاشقش هستم به هر نظر که بگوید موافقش هستم مقدّماتِ نگاهش نتیجه خواهد داد به درسِ عاطفه تسلیمِ منطقش هستم نشسته ام وسطِ موج های احساسات همیشه غرقِ تماشای قایقش هستم از آبِ گرمِ محبّت به من دریغ نکرد اگرچه خار کنارِ شقایقش هستم دوباره در غزلِ من طلوع خواهد کرد منم که چشم به خورشیدِ مشرقش هستم همیشه مدّعیان می روند و می آیند ولی منم که طرفدارِ سابقش هستم از آن زمان که به یک لحظه شادمانم کرد همیشه قدرشناسِ دقایقش هستم.
میزنی لبخند و چشمک میبری دل دخترک آمدی دیرآمدی زن دارم و طفلان به بر😅✋ 😁
نه دامی و نه صیادی تو بانو😐 کلامت بوی خوش دارد چو آهو☺️ سلامت هم بود زیبا،فریبا✋ اسیرم کرده ای با زلف و گیسو😕 😅🌸