دل بهدلبر دادمُ و دلدار؛ دل را، دلندید
دل بهدلبر دلسپرد، دلدار، پا از دل کشید
-مولانا
دلم اگر که نباشی، بهانه میگیرد
دلم اگر که نباشی، بها نمیگیرد
#علیرفیعیوردنجانی
چون پسِ در زدنی شوق تماشای تو نیست!
چه تفاوت،چه دری، رو به چه کس، باز شود؟
#احمدرفیعیوردنجانی
دورِ نبودنت همهجا خط کشیدهام
ای امتحانِ سختِ نفسگیرِ بی وفا...
#رسول_احدی♥️
⦉آروم دمِ گوشِت زمزمه كُنه:
+مِهربانم!
تو چرا غَمگينى؟
بخُدا خَندهى تو،
شيشهی عُمرِ منِ شيداست هنوز....!◕‿◕
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
بردی از یادم،بر این ماتم عزادارم هنوز
اعترافی تلخ خواهی؟دوستت دارم هنوز
━━━━💠🌸💠━━━━
حالا که میروی به سلامت ولی بدان
هرشب کسی به یاد تو خوابش نمی برد!🖤
#سید_تقی_سیدی
شبتون بخیر
گذار رابطه افتاد کوچه ی بن بست
تو جازدی... به سلامت... ولی خدایی هست...
به گریه بدرقه ات کردم و دلم خون شد
برای دلخوشی ام هم تکان ندادی دست
شبیه شیشه ی عطرِ شکسته شد این عشق
خیال وخاطره از بوش مدتی سرمست
بخند تا که بخندد زمانه حرفی نیست
تمام بغض غزل با گلایه شد پیوست
اگرچه تلخ...ولی باتو خوب فهمیدم
نمی شود به حضور حبابها دل بست
#محمدجواد_منوچهری
می روم شعر ببافم....بلدی باز کنی؟
بلدم شعر بخوانم!....بلدی ساز کنی؟
من که نجوا و صدایم همه جا پیدا شد
بلدی دلبریت را به من ابراز کنی؟
دل من غرق تمنا و تو باید باشی
که ببوسی تو مرا زندگی آغاز کنی
آمدی دل ببری با دل پر احساست
بلدی با نفست شعر مرا راز کنی؟
دل من خسته و افسرده از آزار کلام
می شود همچو مسیحا دمی اعجاز کنی؟
میزنم ناله ی مستانه بدانی هستم
نفسم قطع کنی شعر خود آواز کنی
میشوی مست و خراب از نفس عاشق من
بلدم جان به تو بازم بلدی ناز کنی؟
ناگهان آمدی و از قفس آزاد شدم
می شود تا دل من پر زده پرواز کنی؟
همه ی حرف دلم را به تو گفتم شاید
خوب دقت کنی و پیش خودت راز کنی
🌹✌🏻
🖇🌱
بی مَعرفت تَــر از تــو ، شایَد که آسِمان بود
تَنها که دیــد مَــن را ، باریــد و سَــرد تَر شُد
#شاهین_پورعلی_اکبر
🍀 من بی تو سرافکنده و دم سردم و دلخون
ای عشق! سرت سبز و دمت گرم و دلت خوش 🍀
#فاضل_نظری
رو سیاه آمدم و دربه درم پاکم کن
با نگاهی به دو چشمان ترم پاکم کن
دارم اقرار به لب عبد خطاکار هستم
دست خود را بکش آقا به سرم پاکم کن
ناخوش احوالم از این عهد شکستن هایم
توبه ام توبه نشد بی ثمرم پاکم کن
بس که رفتم پِیِ دنیا و هوس بازیها
بنده ی نفس شدم در خطرم پاکم کن
ترس دارم که دگر فرصت من کم باشد
در همین ماه بیا شاهِ کرم پاکم کن
مثل آن یار شهیدی که نگاهش کردی
جان بی بیِ دو عالم بخرم پاکم کن
چاره ی کار من اصلا حرم ارباب است
یک شب جمعه مرا کنج حرم پاکم کن
ای شب ز می تو مر مرا مستی نیست
بی خوابی من گزاف و سردستی نیست
خوابم چو ملک بر آسمان پریدهست
زیرا جسدم بسی درین پستی نیست
#مولوی
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنها است
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
#فاضل_نظری