eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ترسم مده به تیغ که سر مست عشق را غیر از خدا و هجر زکس بیم و باک نیست
عاشق به خواب تن ندهد جز به خوابِ مرگ آن هم بدان امید که بیند جمال دوست
کم مباد آمد و رفت از سرِ کویِ تو، ولی رفتنی هوشِ من و آمدنی بویِ تو باد...
‌ اى خوش آن دم كه پریشان به پریشان برسد!
از ضعف به هر جا که نشستیم، وطن شد وز گریه به هر سو که گذشتیم، چمن شد جان دگرم بخش، که آن جان که تو دادی چندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شد پیراهنی از تار وفا دوخته بودم چون تاب جفای تو نیاورد، کفن شد هر سنگ که بر سینه زدم، نقش تو بگرفت آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد عشاق تو هر یک به نوایی ز تو خشنود گر شد ستمی بر سر کوی تو، به من شد از حسرت لعل تو ز خون مژه طالب چندان یمنی ریخت که گجرات، یمن شد
مرگ را همسنگِ با هِجران مَدان ای دل که من بارها سنجیده‌ام: مُردن یکی، هجران صد است.....!!
لاله‌ی دشت و غزال خُتَن و نرگس باغ همه مست‌اند ولی چشم تو مست دگر است...
در عشق چون رسد اَلَمی تهنیت کنند کین درد چون دوای مسیحا مبارکست
کاهگل چون تَر شود بوی خوش آید بر مشام این رقم زد عشـق، بر رویِ غبارآلودِ مـا..‌..!!
اگر شکیب نورزیم در بلا، چه کنیم؟ مَثَل بُوَد که: "زمین سخت و آسمان دور است"
ز دیده‌ام گل خون جوش می‌زند گویی که قتلگاه شهیدان کربلا اینجاست
عقلم همه در سلسله‌ی موی‌ تو گم شد ماهِ خرَدم در شبِ گیسوی تو گم شد از هر طرفی جلوه‌کنان بود نسیمی چون بوی تو آمد، همه در بوی تو گم شد