eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای‌ آسمان! خون‌خواهیِ هابیل نزدیک‌ست شب‌های نابودیِ اسرائیل نزدیک‌ست
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رجز خوانی حسین طاهری برای صهیونیست حسین
اَلقُدسُ لَنا قدس از ماست سید حسن عزیز مـــــا گفت با تیغ زبان قبیــــــــله ای را برپا بکنیــــد با کلـــــــک ها هر حقه و یا که حیله ای را در کار بگیــــــرید و ببندید هر جای جهان وسیله ای را تا که بکشیـــد رو به پایین از امت مــــــــا فتیله ای را به رسمیتش نمــی شناسیم با اسم شمـا طویلـــه ای را
تو به چشمان پر از خشم که فرمان دادی به دل باد صبا ، جرات طوفان دادی اشک در معرکه سجیل شد از روزی که تبر غیرت خفته ، به دلیران دادی گل سرخی که به دستان بصیرت رویید با دعای سحرت آب فراوان دادی رمز ، در گوشه ی سجاده ی نورانی توست به نفس های تل آویو تو پایان دادی...
صهیون تو دلت خواست وطن داشته باشی یک مملکت خوب و خفن داشته باشی فریاد برآورد خمینی(ره) به تو صهیون؛ "تو گور نداری که کفن داشته باشی" "عاصی" 🔥🔥🚀🚀 اسرائیل رو به آتیش کشیدن بچه های فلسطین 😘😘💪💪
موسم رفتن شر نزدیک است موسم فتح و ظفر نزدیک است شبِ تاریک فلسطین طی شد اندکی جنگ سحر نزدیک است علیرضا تیموری
هر فتنه و هرچه شور و شر محو شود از چهره ی ماه، چشم تر محو شود این لکه ی ننگ غاصب قدس شریف از صفحه ی روزگار اگر محو شود
ما با سر پر درد می‌آییم ای قدس با یک نگه سرد می‌آییم ای قدس هر کودک و پیر و نوجوان در آن روز با هیبت صد مرد می‌آییم ای قدس با قدرت صد رود می‌آییم ای قدس با نغمه‌ی داود می‌آییم ای قدس ما زاده‌ی حیدریم از طوس و نجف با کرببلا زود می‌آییم ای قدس
جاده احساس تو ... از جاده ی احساس تو ، از درد نوشتم از یک دل غمگین، دل یک مرد نوشتم ازقصه ی شبهای بلندی که تو بودی تا خاطره هایی که شدند زرد نوشتم از چک چک هر قطره ز دلتنگی قلبم ز اوارگی این دل شبگرد نوشتم از کوشش بی حاصل این قلب شکسته تا فاصله هایی که غم آورد نوشتم از سوز نفس گیر رخ سرد حضورت از یک شب طوفانی نامرد نوشتم از درد فراق و غم دلتنگی شبها تا ضجه که تاثیر نمی کرد نوشتم افسوس نشد باشی و همدرد بمانی شاعر شدم و از دل پر درد نوشتم
از در درآ درآ که دلم بی قرار توست گلزارِ من شکفته ی ابر بهار توست ای روشنایی سحر ای لطف صبحدم بیدار چشم شب همه در انتظار توست پنهان نمی شوی که تویی نور آفتاب در پرده ای و ماه همان پرده دار توست در پرده تیغ آتش خورشید کی ش؟ در این کبود سرد شکاف از شرار توست اجر شکیب دشت بر ایام سرد دی گل خند و خنده های بلند هزار توست ای گوهری دل که تویی هان نگاه کن این آبدار لعل دل من نثار توست