eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا علی ابن موسی الرضا از تمام انبیا هستید پر اعجازتر میشود اینجا دل از هرجای دیگر بازتر شرم از بار گناه و شوق یار و یک نگاه میکند چشمان مارا ازهمان آغاز تر صحبت از شاهی کریم ابن کریم است ورئوف بازکشکول قنوتم شد دهانش بازتر عرض حاجت پیش نامردان خطایی فاحش است باخودم ابراز کردم با شما ابرازتر با رگ خام عوامی تجربه کردم رفیق پنجره فولاد تو  بوده است راه‌اندازتر عاشقانت "آمدم ای شاه" خوان درصحن ها هریکی از دیگری سرمست و خوش آوازتر ضامنی هر حاجت از هر مذهبی را ای کریم نیست از چشم تر زائر که آهو نازتر میخکوبم میکند در راه سقاخانه تا باده ی نقاره خانه میشود طنازتر کربلا بعد از خراسان آی میچسبد که هست چای موکب با نبات و زعفران ممتاز‌تر حرم امام مهربانی‌ها بیاد دوستانم
پنجره‌ی رو به باغ دلی که معرفت کسب داغ را گم کرد شناسنامه‌ی گل‌های باغ را گم کرد کسی که نام عزیز تو را ز خاطر برد کلید پنجره‌ی رو به باغ را گم کرد هر آن که بی‌تو سفر کرد، طعمه‌ی موج است چرا که در شب طوفان، چراغ را گم کرد مرا به سمت خیابان سبز عشق ببر دلم، نشانی آن کوچه‌باغ را گم کرد
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من خراب کجا و هوای روضه ی تو مرا به لطف حسن با تو آشنا کردند 🎤 📝
اگر ابری شوم در دست تو احساس می‌بارم برایت اشک را چون خوشه‌ای الماس می‌بارم برای روزهایی که دلت بدجور غمگین است کنارت بی‌حد و بی‌مرز و بی‌مقیاس می‌بارم برایت می‌دوم تا جادهٔ تهران و تا چالوس همان‌جا در کنار باغی از گیلاس می‌بارم اگر حتی شود در چارراهش عشق می‌کارم غزل‌ها را کنار این عوام‌الناس می‌بارم شبیه نم‌نم باران به دور حلقهٔ چشمت جلوی دوربین مات هر عکاس می‌بارم قلم را می‌زنم در خون و روی تخته‌نرد عشق برای چرخش شیش و چهار تاس می‌بارم نکش آهی به روی لب که در دیوان شاهانی شبیه قل قل قلیان شاه عباس می‌بارم تو خواهی رفت می‌دانم ولی باور کن آن لحظه که من با گردنم در حلقه‌های داس می‌بارم
4_5902007890520050006.mp3
5.65M
۲۴ رجب المرجب روز فتح قلعه خیبر توسط حضرت امیر المومنین علیه السلام أَنا الَّذي سَمَتني أُمي حيدرة ضِرغـامُ آجـامٍ وَلَيثُ قَسوَرَه سخنران : وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند افتاد لرزه بر بدن دشمنان او تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند جبریل گفت دستمریزاد یاعلی گردید از دهان نبی حبّذا بلند آری اگر نبود مراعاتِ حالِ خلق او مینمود جای دری، قلعه را بلند در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند
آبادی شعر 🇵🇸
سالروز فتح خیبر آری اگر نبود مراعاتِ حالِ خلق او مینمود جای دری، قلعه را بلند #عاصی_خراسانی
غلامِ علی هر که شد می تواند به زیر آورد چرخ نیلوفری را من از تو طلب دارم آقا خودت را مکن سدّ راهِ من انگشتری را گناهان من سدّ راهم شد آخر بیا برکن این قلعه ی خیبری را
آبادی شعر 🇵🇸
در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت دستِ علیست در همه جا ختم غائله #عاصی_خراسانی
همان شجاع که "ما فَرّ قَطُّ فی الحرب" است همان که ضربت تیغش نداشت هیچ نظیر به کار غزوه خندق گره فتاد آن روز نمانده بود برای ظفر دگر تدبیر نبی همین که عَلَم را به دست حیدر داد به تیغ حیدر کرار شد عوض تقدیر ز ترس حمله شغالان گریختند ز رزم همین‌که‌ پای به میدان گذاشت همچون شیر که عرصه عرصه شیر است جای هر کس نیست بگو فرار نمایند آن سگ و خنزیر رسیده آیه این المَفَرّ بگو به عدو ز ذوالفقار نباشد دگر گریز و گزیر چنان به ضربت تیغش به فرق مرحب زد که رفت از دل میدان، عدو به قعرِ سعیر سپس دری که چهل مرد عاجزند از او گرفت و کند ز جایش فقط به یک تکبیر ز جای کند در قلعه را به آسانی چنانکه موی کشد گویی از میان خمیر
سرم بالاست شیعه ی علــــــی هستم... ✨✨