دست و پا می زنی انگار بغل می خواهی
یا که جای من از این تیر عسل می خواهی
می شُد ای کاش به جایش که عبا اندازم
بغلت گیرم و با خنده هوا اندازم
لااقل بر لبِ من قند بده پیش رباب
به لبت حالتِ لبخند بده پیش رباب
عمه ات نَشنود این را:کَمَرم درد گرفت
چقَدَر دورِ گلویت پسرم درد گرفت
تیر ای کاش به سویِ پدرت می آمد
صبر می کرد که دندانِ تو در می آمد
صبر می کرد که یک جرعه دلِ سیر خوری
صبر می کرد که این دفعه کَمی شیر خوری
به لبت حداقل آب ندادند که هیچ
به روی دست تو را تاب ندادند که هیچ
خواستی تا بخوری آب پریدی بابا
ناگهان تیر زد از خواب پریدی بابا
خونِ سُرخی به رُخِ زرد گرفتی ای جان
محکم انگشتِ من از درد گرفتی ای جان
مادرَت بر درِ خیمه نگرانِ من و توست
نَشَود فاشِ کسی آنچه میانِ من و توست
همه بر خواهشِ بابا چه کنم خندیدند
به همه رو زدم اما چه کنم خندیدند
هِلهله زودتر از من خبرت را می بُرد
من نبودم لبه ی تیر سرت را می بُرد
بی تعادل شدم از زین پدَرَت می اُفتد
وای اگر خَم کُنَمَت زود سَرت می افتد
#حسن_لطفی
تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی
#محمدحسین_رحیمیان
😭💔
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازخوانی نوحه پرشور معروف و نوستالژیک "نزار قطری" بعداز ۱۷ سال در حسینیهمعلی🥹
ای سرپناه هر چه گنهکار و بیگناه
در رزمگاه غم، نفس توست تکیهگاه
ای کهکشان عشق، به دلهای آشنا
ای مهربانترین، که عزیزی و جانپناه
زردیم و بیقرار، شبیه زمین سرد
بی تو شده خزان، همهی روز و سال و ماه
شیرینتر از کلام تو فرهاد کی شنید
هستی سرود عشق، به هنگام هر پگاه
یا ایهالعزیز! اغثنا، بریدهایم
از دودهی ستم، شده هر روز ما سیاه
شرمندهایم ما، تو بیا جان عمهات
بر ماست توبه و کرم توست یک نگاه
#این_صاحبنا
#مشهدی_زاده
هدایت شده از اشعار "عاصی"
حرمله ای کاش دستت بشکند ، این تیر بود؟!
ظاهرش تیر سه شعبه باطنش شمشیر بود...
حلق اصغر(ع) را ببین پاشیده شد از هم دگر
شد رباب(س) از این غم جان کاه اصغر خون جگر
قطره ای آب از فرات ای کاش میشد قسمتش
قبل از آن تیر لعین ، شد کشته اصغر با عطش
در تحیّر مانده مولایم حسین(ع) در کربلا
تا چگونه طفل خونین را برد تا خیمه ها...!
"عاصی"
🍃🖤🍃😭
کاش دشت روبهرویت لااقل یک مرد داشت
یک سوال مادرانه، تیر خیلی درد داشت❤️🩹؟
-علی اصغر
برای روضه همین جمله بس؛ خـدا نکند
که پیش پای پدر، یک پسر زمین بخورد
#مصعب_یحیایی