eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زینب آواره ی صحراست، بیا گریه کنیم دخترت گوشه ای تنهاست، بیا گریه کنیم تیغ و شمشیر دو سر شمر برون آورده بین گودال چه غوغاست، بیا گریه کنیم ذوالجناحِ تو لهوف از نگهش میبارد یال او سوخته-زیباست، بیا گریه کنیم قد طفلی شده آن پیکر رعنای تو آه سر تو بر سر نی هاست، بیا گریه کنیم یا بنی زده ای از سر دل فریادی کشتنت مثل معماست، بیا گریه کنیم قد چل سال شدم پیر تر و بعد از تو هر نمازم به فراداست، بیا گریه کنیم
تعجب است که خورشید جای مشرق عالم تنور خانه‌ی خولی شده محل طلوعش....
عمری است بر مصیبت تو گریه می‌کنیم هرشب به روز غربت تو گریه می‌کنیم مجروح شد جهان ز غم زخم‌های تو زخمیم و بر جراحت تو گریه می‌کنیم هم بر دقیقه‌های شگفت شهادتت هم بر دم ولادت تو گریه می‌کنیم اصغر براتْ حسرت اکبرشدن گذاشت آقای ما! به حسرت تو گریه می‌کنیم عباس رفت، قامت تو از غمش شکست پس بر شکست قامت تو گریه می‌کنیم هر کس رسید، از تو کمی برد با خودش بر غصه‌های غارت تو گریه می‌کنیم بعد از تو حُرمت حَرمت را شکسته‌اند بر درد هتک حرمت تو گریه می‌کنیم گاهی برای آن‌همه داغی که دیده‌ای گاهی هم از محبت تو گریه می‌کنیم ما در زمین، ملائکه در عرش، یا حسین! داریم در مصیبت تو گریه می‌کنیم
ای عـلـت گـریـه‌هـا، قــتـیـل الـعـبـرات شـرمـنـده‌ی تـو است تا ابـد آب فرات با گـریـه‌‌ی بـر غـم تـو جـان می‌گیریم جاری است میان روضه‌ات آب حیات
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم موبه‌مو از خار گرچه گرد حرم پاک کرده‌ای تا شام و کوفه راه درازی‌ست پیش رو خون، گوشواره‌ها زده بر گوش‌هایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو تنها گذاشتیم تنت را و می‌رویم اما سر تو همسفر ماست کوبه‌کو بی‌تاب نیستیم... خداحافظت پدر! بی‌آب نیستیم... خداحافظت عمو!
آری ضرر نمودم و ارزان گریستم گاهی اگر برای غمِ نان گریستم هر لذّتی به غیر تو خسران محض بود در ابتداش خنده و پایان گریستم جز گریه چیست، لشکر افتادگانِ عجز بنگر مرا که تا بُنِ دندان گریستم گریه اگر نوشته شود، شعر میشود من با قلم برای تو دیوان گریستم آتش کجا به هیزم تَر میکند اثر؟! آری برای توبه ز عصیان، گریستم کارم ز دوری ات به تحیّر کشیده است دیشب به یاد روی تو، خندان گریستم تا سر به دامن تو گذارم به وقت مرگ دیدی چگونه سر به گریبان گریستم گاهی برای غصه روز دهم حسین! گاهی ز داغ شام غریبان گریستم بر پیکر تو زخم فراوان زدند پس من در مصیبت تو فراوان گریستم پیراهن از تن تو چرا میکند عدو؟! عمری به یاد آن تن عریان گریستم بر نیزه ها تلاوت قرآن نموده ای بر آیه آیه مصحف قرآن‌ گریستم ۱۵ صفر ۱۴۳۳
با سینه‌ای که تنگ بلور است، یا حسین ما و دلی که سنگ صبور است، یا حسین چون آب ِچاه از لب تو هر که دور شد تا روز حشر، زنده به گور است، یا حسین چندین ستاره سوخته در آفتاب ِتو نور است این معامله، نور است، یا حسین نان پاره های سوخته مان را گواه باش فردا که رستخیز تنور است، یا حسین چون دودمانِ آتش زرتشت، تا ابد خاموشی از تبار تو دور است، یا حسین ما را چه جای شکوه و شیون، که گفته اند : «هر جا که قصه، قصه‌ی زور است، یا حسین» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌