مرا بگیر و بچسبان به شعلههای تنت
سزاست، سوزشِ عاصی به دوزخِ بدنت
سیاهمستِ عطشناکِ شُربِ بادهی خاص
منم! کجاست شرابِ دوپیکیِ دهنت؟
چه میشود که مرادِ مُریدِ خود بدهی؟
چه هست معنیِ لبخندِ با غَضَب زدنت؟
تو لالهزارِ بهشتیِ بکرِ رویایی!
مکن ملامتِ خاشاکِ هرزهی چمنت!
رفیق! سلطنتِ مُلکِ اجنبی نشود،
نظیرِ خاکنشینی و عُزلَتِ وطنت
گمان کنم که زِ کویت نسیم آمده است
عجب ز رایحهی نابِ نافهی خُتَنَت
اصیلزادهی سنّتگرای امروزی
فدای شیوهی ممزوجِ تازه و کُهَنَت
زمانِ دلبریات با زبان شیرازی
عسل روانه شود از میانهی سخنت
هزار جامهی زَر با نُقوشِ سنگِ عقیق
ندارد ارزشِ پودِ گُسَستهی کَفَنت!
"رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند"
بیا عزیزِ دلم که خوش است آمدنت
دوباره قبلِ سحر دیدمت، ولی در خواب
مرا بگیر و بچسبان به شعلههای تنت...
@Aydin67R68
زندگي شطرنج دنيا و دل است
قصه پررنج صدها مشکل است
شاه دل کيش هوسها ميشود
پاي اسب آرزوها در گل است
فيل بخت ما عجب کج ميرود
در سر ما بس خيالي باطل است
ما نسنجيده پي سرباز او
غافل اينکه او حريفي قابل است
مهره هاي عمر من نيمش برفت
مهره هاي او تمامش کامل است
@Aydin67R68
بیا ای نازنین در خواب من گاهی نگاهم کن
و با لبخند های مهربانت رو به راهم کن
خیالم را فرستادم برای دیدن رویت
بده بوسه به من یارا مرا غرق گناهم کن
گدایی بی کسم اما تورا من دوستت دارم
تو ای شهزاده ی رویا بده دستی و شاهم کن
تمام روز و شب والله خیال تو به سر دارم
تو فکری بر دل زار و به قلب بی پناهم کن
خدایا حکمتت را شکر بر حال دلم بنگر
تو چاره بر دل زار و به این سرمای آهم کن
با لبت بازى مكن وقتى كه صحبت ميكنى
چشم من ديوانه اما گوش من كر ميشود
دست بر مويت مكش وقتى كه صحبت ميكنم
چون زبانم قاصر و الفاظ ابتر ميشود
ابروانت را چرا بالا و پايين ميكنى
حال اين ديوانه با اين كار بدتر ميشود
موقع رفتن مكن تعجيل اى بانوى عشق
قلب من مى گيرد و چشمــانِ من تَر ميشود
راستى فكرى به حال خال لب كن نازنين
رِند از حافظ گهى بخشودنى تَر ميشود
ویران شده ام، در به درم، خانه خرابم
عشق است که اینگونه مرا داده عذابم
عقلم شده مختل شده بازنده ی احساس
ناصح نشوی... خسته ز هر حرف حسابم
#علی_جعفری
از آتش تو، نه دل که تن می سوزد
حتی دل تو به حال من می سوزد😢
یک بوسه نچیده از لبت فهمیدم
با آش نخورده هم دهن می سوزد😉
#مرتضی_محمدخانی"
در این غزل ها غیرِ عشقت هیچ مطلب نیست...
وَ هیچ شعری تویِ دنیا بی مخاطب نیست!
فرمانروای شعرِ من هستی،کسی عشقم...
غیر از شما شایسته یِ این تخت وُ منصب نیست!
گاهی صدایم کن که عاشق تر شوم جانا؛
این که خلافِ اعتقاد وُ دین وُ مذهب نیست!
کابوسْ دنیای مرا عشقم قُرُق کرده...
وقتی که چشمان شما مهتابِ این شب نیست!
من دوستت دارم مرا باور بکن،این حرف...
یک مصرع معمول یا هذیانِ یک تب نیست!
پنهان ترین مضمونِ اشعارم بدان این را:
که هیچ شعری تویِ دنیا بی مخاطب نیست!
@shapark1🦋🌺🦋
گرچه از آغوش بی مهرت؛ بریدم یک زمان..
خاطراتت را فلانی؛ پاس می دارم هنوز..
گاه گاهی با خیالت؛ هم به خلوت می روم..
حال می پرسم؛ ز چشمانت هوادارم هنوز..
روزگاری در پی ام؛ مجنون و شیدا بوده ای..
با همان ایام شیرین؛ غرق پندارم هنوز..
دیگران با طعنه؛ گاهی از تو صحبت میکنند..
وای بر من بی وفایی؛ را وفادارم هنوز..
ماه و سالی طی شده؛ از روزگار عاشقی..
سالها هم بگذر؛د من دوستت دارم هنوز..
لیک ......حرفهایم اعترافی؛ بیش نیست..
دوست تر دارم؛ غرورم را نگه دارم هنوز ..
@shapark1🦋🌺🦋
تصویر تو هر روز شده؛ خواب و خیالم..
چشمان تو افتاده؛ ته قهوه ی فالم..
پرواز به من دادی؛ و در قله ی عشقت..
با دست تو من؛ باز نمودم پرو بالم..
گلزاری و یک باغ ؛پر از لاله و سوسن..
سروی و کنار تو ؛همانند نهالم..
در من تو بزن؛ ریشه و جانی بده زیرا..
بی ریشه ی؛ این عشق در آوند زوالم..
انصاف به دور است؛ که یک لحظه و آنی..
فکری نکنی ؛بر من بیچاره و حالم..
در مسئله ی عشق؛ جوابی ندهم چون..
من بی تو پر از ؛فرضیه ی گنگ و محالم..
حتی تو نباشی و نیایی؛ چه خیال است..
راضی به همین، عشق و همین فکر و خیالم..
#الهه_رضایی
@shapark1🦋🌺🦋
💐سلام امام زمانم (عج)
🌸چشمم به زیارت تو باز است بیا
🌸ذکر فرجت به هر نماز است بیا
🌼با آنکه بدی زمن تو دیدی بسیار
🌼با مِهر تو دل، گلشن راز است بیا
💚اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج💚
@shapark1🦋🌺🦋
صبح است و دلیـلِ اشتیـاقم همـه تو
آرامـش و حُسـنِ اتفــاقـم، هـمه تـو
بـا یـادِ تـو، دَمنـوشِ غـزل می نـوشم
گرمایـشِ دلچسـبِ اُجاقـم، همـه تـو
#صبح_زیبـاتـون_عاشقـونه😎✋