14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جان آمد مرا کار از دلِ خویش
غمی گشتم ز کارِ مشکلِ خویش
در آن دریا شدستم غرقه کهآنجا
به جز غم مینبینم ساحلِ خویش
به راهِ وصل میپویم ولیکن
همه در هجر بینم منزلِ خویش
مبادا هیچ آسایش دلم را
اگر جز رنج بینم حاصلِ خویش
اگر کس قاتلِ خود بود هرگز
منم آن کس نخستین قاتلِ خویش
شدهگاهے ز خودت سیر شوی؟!
شده آهے بڪشی ،بغضکنی ،پیرشوی؟!
شده بنویسے دوخط نامه و بسپاری بهآب
نامه را پس بزند آب، دلگیر شوی؟!
🌾🌹🌾🌹🌾💞
یک روز اگر عکس تو در دیده ام افتد
شیرین تر از آن لحظه مرا مرحله ای نیست
#اللهمعجللولیکالفرج
#حسان_تبریزی
یک بوسه ز لب های تودرخواب گرفتم
گویی که گل از چشمه ی مهتاب گرفتم
هرگزنتوانی که زمن دوربمانی
چون در دل خودعکس توراقاب گرفتم🙈
**
صبحی کـه نظـر بـر رخ نیکوی تـو کردم
از عشق لبت سجـده بـه ابروی تـو کردم
از عطــر تنت پــر شدم آنگه کــه دمـادم
در کوچه ی عرفان گذر از بوی تـو کردم
گل های تر از راه هـوا دور و برم ریخت
تا یادی از آن بافــه ی گیسوی تــو کردم
در چـامـه سرایی نـه فقط بـاد صبـا بود
هر جا کـه سرودم گلـه از مـوی تو کردم
گفتـا نرسی در همـه عمـرت بـه وصالش
وقتی که شکایت بـه سخنگوی تو کردم
ای گوهر دردانه بـه اندازه ی قـرن است
عمــری که تلف در شب گیسوی تو کردم
بانو عسلم چشم مرا برق رخت سوخت
از بس کـه نظـر بـر شــرر روی تو کـردم
🌾🌹🌾🌹🌾💞
برخیز كه صبح آمد و روزی دگر آمد
خورشید در آمد، سحر آمد، سحر آمد
خندان شده در باغ، گل نرگس و نسرين
پروانه و گنجشك و قناري زِ در آمد
شب تا به سحر درد فراق همدم من بود
پايان شب و اشكِ زِ چشمان تر آمد
كامم همه پر شد ز عسل ای گل خوشبو
چشمت بگشا، عشق به بالين و بر آمد
جامي ز قدح نوش بكن، صبح اميد است
صد شكر كه دوران مرارت به سر آمد
🌾🌹🌾🌹🌾💞
خویش را آهوی هر صحرا مکن
دیده ام را از حسد دریا مکن
بر لبت باغ هوس گل کرده است
با نگاهت بی سبب حاشا مکن
تا نگاهی سوی عاشق افکنی
این همه باچشم خود نجوا مکن
🌾🌹🌾🌹🌾💞
عشق یعني مَنڪہ درمانم تویي
عشق یعني راحتِ جــانم تویي
عشق یعني شادِ شادم در بَرت
عشق یعني ڪرده قلبم باورت
عشق یعني تو شدي آرامِ جان
عشق یعني تا ابد با مڹ بماڹ
🌾🌹🌾🌹🌾💞
از اين ابهام بیپايان ، از آن آغاز میترسم
کبوتر بچهای هستم که از پرواز میترسم
شبيه عشق ممنوعی ، درون سينهای حبسم
من آن احساس پنهانم که از ابراز میترسم
🌾🌹🌾🌹🌾💞
بی تو میمیـرد دلم ، عشقم ببین حال مرا
بی وفــا یک شب بیا جویـا شو احوال مرا
سالهــــا بی تو گلم با غصه ها سر میشود
کی شود با آمـــــدن زیبــــا کنی سال مرا
عاشقـــانه ، گیســـوانم را ببافی تا سحر
تا مبـــــادا سر کنم ، پنهان کنی شال مرا
سخت درگیرِ توام ، میبینی ام بی شک اگر
در تـه ِ فنـجان ِ خـود پیـدا کـنی فال مرا
بی تو در این انزوا آخــــــر شبی دق میکنم
پس بیا روشن کــن این پستوی اقبال مرا
🌾🌹🌾🌹🌾💞
صبح است!
زنگِ صدایت مُدام
قلبِ گوشی را می لرزانَد...!
چه هشدار عاشقانه ای!
عشقِ تو بلند بلند
در تمامِ خانه به صدا در آمده است!
باید دل از جا بکَنم ؛
نباید دیر کنم!
نباید امروز از دوست داشتنت جا بمانم!
باید بیایم ،
به پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی که خدا
مرا فقط
برای دوست داشتنِ تو آفریده است!
صبحت بخیر جانان دلممم
🌾🌹🌾🌹🌾💞