eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حتی نشُد به به دست آورم تو را بایَد قَبول کرد که روزیْ مُقَدَر است....
‍ ‍ 🌱🍂🌱🕊🌱🌸 🍂🌿🍃🌿🍂 🌱🍃🌼 🕊🌿 🌱🍂 🌸 ای بوسه‌ات شراب و، از هر شراب خوش‌تر ساقی اگر تو باشی! حالم خراب خوش‌تر بی تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی ای با تو پیر گشتن. از هر شباب خوش‌تر جز طرحِ چشم مستت بر صفحه‌ی امیدم خطی اگر کشیدم... نقش بر آب خوش‌تر خورشید گو نخندد،صبحی تتق نبندد ای برق خنده‌هایت! از آفتاب، خوش‌تتر هر فصل از آن جهانی است، هر برگ داستانی ای دفترِ تن تو، از هر کتاب خوش‌تر چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت... از هر جواب خوش‌تر خامُش نشسته شعرم، در پیش دیدگانت ای "شیوه‌ی نگاهت" ، از "شعرِ ناب" خوش‌تر
عشق را جلـوه دهد، نازِ نگاهت گُلِ من ماه شرمنـده شود از رُخِ ماهت گُلِ من ای زلیخا منم آن یوسفِ گًم‌ گشته ی تو منم افتـاده در آن حلقهٔ چاهت گُلِ من روز وشب پشتِ همین پنجره ی تنهایی مانده ام منتظر وچشم به راهت گُلِ من فرش راهِ تو کنم، این دلِ مجنون شده را این منو این دل وآن خیلِ سپاهت گُلِ من همه عـالَم بـه فـدای، گُلِ روی تـو عزیز من فدای مـژه و چشمِ سیاهت گُلِ من
خواستم عاشق بی‌نام‌ونشانت باشم نگرانم نشوی تا نگرانت باشم گم شدم در تب شعری که پر از شور تو بود تا شبیه غزلی ورد زبانت باشم عاقبت علت تشویش جهانت شده‌ام من که می‌خواستم آرامش جانت باشم جرُم من نیست اگر نوبت من پاییزی‌ست من نمی‌خواستم ای گل به زیانت باشم ناصر فیض
به دل، هواے تو را دارم و بَر و دوشت که تا سپید‌ه‌دم امشب کِشم در آغوشت چنان نسیم که گلبرگ‌ها ز گل بکَند برون کُنم ز تنت برگ‌برگِ تن‌پوشت گهے کِشم به برت تنگ و دست در کمرت گهے نهم سرِ پُرشور بر سرِ دوشت چه گوشواره‌اے از بوسه‌هاے من خوش‌تر که دانه‌دانه نشیند به لاله‌ے گوشت گریز و گم‌شدنِ ماهیانِ بوسه‌ے من خوش است در خزه‌ے مخملِ بناگوشت ترنمیست در آوازهاے پایانی که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت چو می‌رسیم به آن لحظه‌هاے پایانی جهان و هر چه در آن می‌شود فراموشت چه آشناست در آن گفت‌وگوے راز و نیاز نگاهِ من به زبانِ نگاهِ خاموشت
در چشم تو صبحانه دو تا چای مهیاست لبخند غزلساز تو با طعم ست در جمع تو خوشبخت ترین فرد زمینم افسوس که بیدارم و اینها همه رویاست حسین مرادی
پرواز میخواهم بیاو آسمانم باش بیزارم از دنیا بیا بانو جهانم باش چشمان تو زیباترین مضمون شعرم شد باش و عصای دست و پاهای زبانم باش چون مرده ای در حال و رفت و آمدم بی عشق از دست وپاها تا نیفتادم تو جانم باش جز بودن تو خواهش دیگر ندارد دل یا مهربانم باش یا نامهربانم باش از هر نسب یا هرسبب خالیست اطرافم هم بستگان هم سایر وابستگانم باش برروی دریا تخته چوبی بی هدف هستم مقصد توهستی نازنینا بادبانم باش
عاشقت هستم خجالت می کشم از گفتنش  من حیا کردم دهان بستم ولی آیا تو هم... لحظه ای افتاد چشمانت به چشمانم ولی... از نگاهت همچنان مستم ولی آیا تو هم... سعی کردم تا نظر بازی کنم رویم نشد  حیف، من رُویم نشد، جَستم ولی آیا تو هم... از زمین تا آسمان، از آسمان تا کهکشان... زیرو رو کردم تو را جُستم ولی آیا تو هم... کاش میشد قسمتم باشی تو ای حوّای من  من که رفتم، آدمی پستم ولی آیا تو هم... عاشقی از جنس مجنونم بیا لیلای من  من که مجنونی ازین دستم ولی آیا تو هم...
به تیر تیز مژگانت، دلم صدبار می لرزید به دستانت که لب دادم، شروعی سینمایی شد درون خانه ای خلوت، به کام شربتی گیرا نشستم رو به چشمانت، نگاهت ماورایی شد .. ✌️💙😌
💚 بوسه هایت😍👌 بهشت را معنا می دهند دستهایت😍👌 دور دست آرامش را حلقه میکنند بر تنم نفسهایت 😍👌 عشق را معطر میکنند و آغوشت 😍👌 "پرمحتواترین خلاصه ی دنیاست..." 🕯🌺 🦋
خنده هایت نوید آزادی ست، تک تکش را کتاب خواهم کرد چشم هایت مرا سیاسی کرد، با لبت انقلاب خواهم کرد...
من اگر به فصل آغوش تو برسم بهار می ‌شومـ شکوفه می ‌دهم ..️