🔴امام خمینی(ره):کسی که موجب نفوذ سیاسی اقتصادی دشمن در مملکت اسلامی شود، خائن است
♦️ اگر بعضی از رؤسای دول اسلامی یا بعضی از نمایندگان دو مجلس موجب #نفوذ سیاسی یا اقتصادی بیگانگان بر مملکت اسلامی گردند، به طوری که از این نفوذ بر اساس #اسلام یا بر #استقلال مملکت ولو در آینده ترس باشد، (این رئیس مملکت یا نماینده) #خائن است و فرضاً هم که متصدی شدن آن مقام برایش حقّ باشد از مقامش ـ هر مقامی باشد ـ منعزل می گردد.
♦️ بر امت اسلامی است که ولو با مقاومت منفی مانند ترک معاشرت و ترک معامله با او و روگردان شدن از او به هر وجهی که ممکن است او را #مجازات نمایند و در اخراج او از تمام شؤون سیاسی و محروم نمودن او از حقوق اجتماعی، اهتمام ورزند.
📚 تحریرالوسیله امام(ره)، جلد۱، احکام دفاع از اسلام و قلمروی آن، مساله ۹
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🌷 لوح | گنجینههای جنگ
رهبر انقلاب اسلامی: «این رزمندگانی که خاطراتشان را مینویسند یا کسانی که خاطرهی پدرها، مادرها، همسرهای شهدا را ثبت میکنند، اینها دارند در واقع جلوی یک ضایعه خسارتبار را میگیرند؛ دارند این گنجینههای پُرارزش و بیبدیل را احیا می کنند.» ۹۷/۷/۴
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
بعد از اینکه از پهلو تیر خورد ،
خودش را یک کیلومتر عقب می کشد.
۱۰ روز در بیمارستان حلب بستری
بود ، و کلیه هایش را از دست می دهد.
شب آخری می گفت:
قربون حضرتزهرا برم چی کشیده ؛
و تا لحظه آخر زیارت عاشورا میخوند..
احمد و برادر شهیدش امیر
به فاصله ۳۰سال هر دو شبِ شهادت
حضرت زهرا(س)شهـید شدن ...
به روایت از همسر شهید
حاج احمد اسماعیلی🌷
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_چهل_چهارم:
❤️در همهمه ی فکری خودم و مادر،راهی هتل شدیم. ذهنم،میدانی جنگ زده بود برای بافتن و رشته کردن. اینجا هتلهایش هم زیبا بود و من گیج ماندم از آن همه تلاشِ غولهای قدرت برایِ سیاه نمایی…پیرمرد راننده لبخند زد.. دربان هتل لبخند زد..مسئول رزرو لبخند.. کارگر ساده که حامل چمدانها بود لبخند زد.. اینجا جنس لبخند آدمهایش فرق داشت.. اینجا لبریز بود از مسلمانان ترسو…
در اتاقم را محکم بستم و برای اطمینان بیشتر یک صندلی پشت آن قرار دادم. من حتی از لبخند مسلمان ترسو هم میترسیدم. دانیال همیشه میخندید..
بعد از چند ساعت استراحتِ نافرجام به سراغ متصدی هتل رفتم. باید چند کارگر برایم پیدا میکرد تا آن خانه ارواح، بازیافت میشد. چند لغت فارسی را کنار یکدیگر چیدم… نمیدانستم میتوانم منظورم را برسانم یا نه..اما باید تلاشم را میکردم. متصدی جوانی خوش چهره بود با رنگی آسیایی. مقابلش ایستادم. با مهربانی نگاهم کرد. جملاتِ از پیش تعیین شده را گفتم.. لبخندش پر رنگتر شد. احتمالا نوعی تمسخر..مطمئنا کلماتم معنیِ خاصی را انتقال نداد.
پرسید،میتوانم انگلیسی صحبت کنم؟ و من میتوانستم.. این ملت با زبان بین الملل هم آشنا بودند؟ یعنی اسلام جلویشان را نمیگرفت؟ کمی عجیب به نظر میرسید…
ماجرای خانه را برایش توضیح دادم و او قول داد تا چند نفر را برای این کار پیدا کند.فردای آن روز آدرس را به کارگران دادم و به همراه مادر راهی خانه شدم. این خانه و حیاتش اگر زیرِخروارها پخاک و برگ هم دفن میشد،جای تعجب نبود. دوریِ چندین ساله این تبعات را هم داشت. دو کارگر نظافت حیات و دو کارگر نظافت داخل خانه را به عهده گرفتند. وقتی درِچفت شده را به سختی باز کردم مقداری خاک به سمتم هجوم آورد و من ترسیدم…زنده به گوری کمترینِ لطفِ این دیار و مردمانش است!خاطراتِ کودکی زنده شد…درست در لابه لای مبلهای تار بسته از عنکبوت و زیر سیگاریِ دفن شده در غبارِ پدر… اینجا فقط دانیال میخندید..و من می دویدم.. او به حماقتم در دلبستگی و من در پی فرار از وابستگی..مادر با احتیاطی خاص وسایل را زیر و رو میکرد.. گاه لبخند میزد ..گاه میگریست…با یان تماس گرفتم…آرامشِ چهره اش را از اینجا هم میتوانستم ببینم:(کجایی دختر ایرونی ؟؟) جمله اش کامل نشده بود که صدای عصبی عثمان گوشم را آزار داد:(هیچ معلومه کدوم گوری هستی؟ آخه تو کی میخوای مثه بقیه آدما زندگی کنی؟ )
هیچ وقت.. اگر هم میخواستم، خدایِ این آدمها بخیل بود!
حوصله ایی برای پاسخگویی نبود،پس گوشی را قطع کردم..چندین بار گوشیم زنگ خورد. عثمان بود. جواب ندادم…ناگهان صدایی عجیب در حیات پیچید.. صوت داشت.. آهنگ داشت.. چیزی شبیه به کلماتِ سجاده نشینِ مادر… انگار خدای این مسلمانان سوهان به دست گرفته بود برای شکنجه ام.. درد به معده و سرم هجوم آورد..حالم خوب نبود و انگار قصد برتر شدن داشت..کاش گوشهایم نمی شنید… منبعِ این صداها از کدام طرف بود؟؟
بی حس و حال، جمع شده در معده، رویِ یکی از پله ها نشستم. یکی از کارگران که مردی میانسال بود در حالیکه آستینش را بالا میزد به سمت حوض رفت. شیرِ آبِکنارش را باز کرد.آّب با فشار و رنگی زرد از آن خارج شد..مرد چه میکرد؟؟یعنی وضو بود؟؟ اما مادر و یا عثمان که به این شکل انجامش نمیدادند..روبه رویم ایستاد:(خانووم نمیدونید قبله کدوم طرفه؟) مزحکترین سوال ممکن را پرسید آن هم از من..مسیرِ خانه یِ خدایش را از من میخواست؟
پسر جوانی که همراهش بود صدایش زد:(مشتی.. این فارسی بلد نیست.. حالا مجبوری الان نماز بخوونی؟؟ برو خونه بخوون..) مرد سری تکان داد:(نمازو باید اول وقت خووند) پسر جوان سر از تاسف تکان داد.. یعنی مسلمان نبود؟
دختری جوان از خانه خارج شد:(مشتی قبله اینوره ..سجاده تو یکی از اتاقا پهن بود.. اون خانوومه هم رفت روش وایستاد واسه نماز)پیرمرد تشکری پر محبت کرد:( ممنون دخترم.. ببین میتونی یه مهر واسم پیدا کنی)دختر ایستاد:( نه ظاهرا از اهل سنت هستن.. اون خانوومه نه مثه ما وضو گرفت..نه مثه ما نماز خووند.. مهرم نداشت..)
پیرمرد با چشمانی مهربان به سمت باغچه رفت. چیزی را در آن جستجو کرد. سپس با سنگی کوچک در گوشه ایی از باغ ایستاد. سنگ را روی چمن ها قرار داد و روبه رویش ایستاد.. نماز خواند.. تقریبا شبیه به مادر با اندکی تفاوت..سجده رفت..اما به روی سنگ.. خدای این مردمان در این سنگ خلاصه میشد؟؟ چقدر حقیر!صدای گوشی بلند شد.. اینبار یان بود: (دختر ایرونی هم انقدر کم حوصله ؟؟ اون دیوونه که گذاشت رفت.) برای کنترل درد معده نفسهایی عمیق کشیدم. صدایش نگران شد:(سارا حالت خوبه؟)نه..خوب نبود..سکوت کردم:(سارا.. ما با هم دوستیم.. پس بگو چی شده.. مشکل کجاست؟حال مادر چطوره؟؟)چشمم به نماز خواندنِ پیرمردِ کارگر بود:(از اینجا بدم میاد.) باز هم صدایش نرم شد و حرف هایش پر از آرامش!
ادامه دارد..
کانال رسمی شهید طالبی
سادگے نگاهت...
آنگاه کہ برعمق جانم مےنشیند؛
شرم حضورم را 🕊••
در سڪوت #چشمانت مےبینم
و وجودم سراسر
پُـر مےشود از احساس گناه...
و من هنوز در ♥️°
جدال با #نفس خودم موج مےخورم...
#شهید #روح الله_طالبی اقدم
#ابا حنانه
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔅 #امام_حسین عليه السلام:
✍️ من طَلَبَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّه ِ وَكَلَهُ اللّه ُ إلَى النّاسِ؛
🔴 هركه با خشم خدا، خواهان خشنودى مردم باشد، خداوند او را به مردم وا مىگذارد.
📚 بحار الأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۲۶
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
✊🏻 امام خمینی(ره): ما در جنگ به این نتیجه رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم.
📅 امام خمینی(ره) | ۳ اسفند ۱۳۶۷
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔰 خطر تحریف دفاع مقدس جدی است
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس: ما کِی میتوانیم اهمیت و عظمت رزمندگان را درست تشخیص بدهیم؟ آن وقتی عظمت کار معلوم میشود که عظمت عرصه و میدان را بتوانیم تشخیص بدهیم؛ عظمت میدان یعنی تعریف دفاع مقدس. من در چند جمله کوتاه چرایی و چگونگی دفاع مقدس را امروز شرح میدهم. البته اینها مطالبی است که بارها گفتیم و گفتند لکن باید تکرار کنیم. باید آنچه را که حقیقت است گفت؛ تحریف امر جدی و خطر بزرگی است و دست تحریف وجود دارد. ۹۹/۶/۳۱
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
ننه! جنگ کی تموم میشه؟
مادر شهید همت:
🔹دکتر بعد از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم» ...
🔹پیش خودم گفتم: «این همه راه اومدی تا کربلا که امام حسین (ع) رو زیارت کنی، حالا اگه قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره؟»
🔹حسابی با امام حسین (ع) درد دل کردم و به او گفتم: «آقا، من شفامو از شما میخوام. به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم. حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم».
🔹دکتر پرسید: «شما کجا رفتین دوا درمون کردین؟ این کار کدوم طبیبه؟ الان باید مادر و بچه، هر دو از بین رفته باشن، یا حداقل بچه تلف شده باشه! شما چیکار کردین؟» همسرم گفت: «ما رفتیم پیش دکتر اصلی». دکتر وقتی شنید که عنایت آقا امام حسین (ع) است، تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم، به ما بازگرداند.
🔹با خبر شهادت ابراهیم بیهوش شدم. پدر ابراهیم هم از حال رفت و روی زمین افتاد. چند ساعتی اصلا توی این دنیا نبودیم .
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_چهل_پنجم:
❤️حرفهای آن روزِ یان، آرامشی سوری به وجودم تزریق کرد و قول داد تا برایِ پیدا کردنِ پرستاری مطمئن محض نگهداری از مادر و انجام کارهای خانه با آن دوستِ ایرانی اش هماهنگ کند.
عصر برای تسویه حساب و جمع آوری وسایلم به هتل رفتم و با تاریک شدن هوا باز هم آن صوتِ عربی را از منبعی نامشخص شنیدم.. انگار حالا باید به شنیدنِ چند وعده یِ این نوایِ مسلمان خیز عادت میکردم. وقتی به خانه رسیدم کارها تمام شده بود و پیرزنی چادر مشکی پوش، نشسته روی یکی از آن مبلهای چوبی با روکشِ قرمز و قدیمی اش انتظارم را میکشید. گوشیم زنگ خورد، یان بود. میخواستم اطلاع دهد که دوستش، پیرزنی مهربان و قابل اعتماد را برای کمک و پرستاری از مادر، روانه خانه مان کرده. من در تمام عمر از زنانی با این شمایل فراری بودم حالا باید یکی شان را در دیدار روزانه ام تحمل میکردم؟و مزحکترین ایده ی ممکن، اعتماد به یک ایرانی..
چاره ایی نبود.. من اینجا کسی را نمیشناختم.. پس باید به یان و انتخابِ دوستِ ایرانی اش اعتماد میکردم..
مدتی گذشت.. مادر همان زنِ بی زبانِ چند ماه اخیر بود و فقط گاهی با پیرزن پرستار چای میخورد و به خاطراته زنانه اش گوش میداد.. و من متنفر از عطر چای به اتاقم پناه میبرم. اتاقی به سکوت نشسته با پنجره هایی رو به باغ..
در این چند وقت از ترسِ خویِ جنگ طلبی مسلمانان ایرانی پای از خانه بیرون نگذاشتم و دلم پر میکشید برای میله های سرد رودخانه.. خاطرات دانیال.. عطر قهوه.. شیشه ی باران خورده و عریضِ کافه ی محلِ کارِ عثمان..
اینجا فقط عطرِ نانِ گرم بود و چایِ مسلمان طلب.. گاهی هم پچ پچ کلاغهای پاییز زده در لابه لای شاخ و برگِ درختان باغ.. اینجا بارانش عطر خاک داشت، دلیلش را نمیدانم اما به دلم می نشست..
یان مدام تماس میگرفت و اصرار میکرد تا برای آموزش زبان آلمانی به عنوان مربی به آموزشگاهی که دوستش معرفی کرده بود بروم، بی خبر از ناتوانیم برای فارسی حرف زدن. پس محضِ خلاصی از اصرارهایش هم که بود واقعیت را به او گفتم و او خندید.. بلند و با صدا.. اما رهایی در کار نبود چون حالا نظرش جهتی دیگری داشت و آنهم رفتن به همان آموزشگاه برایِ یادگیری زبانِ فارسی بود.. یان دیووانه ترین روانشناسی بود که میشناختم..
چند روزی به پیشنهادش فکر کردم. بد هم نمیگفت.. هم زبان مادری را می آموختم.. هم تنفرم را با زبانشان ابراز میکردم.. نوعی فال و تماشا..
یان با دوستش هماهنگ کرد و مدتی بعد از آموزشگاه برایِ دادنِ آدرس، تماس گرفتند و پروین، پیرزن پرستار آن در کاغذی یاد داشت کرد و به دستم داد.
دو روز بعد ، عزم رفتن کردم با شالی مشکی که به زور موهایِ طلاییم را میپوشاند.. ماشینِ ارسال شده از آژانسِ محل در هیاهویِ خیابانها مسیر را می یافت و من میماندم حیران از این همه تغییر در شکلِ ظاهری مردم.. مسلمانان اینجا زیادی با اسلامِ مادر فرق نداشتند؟؟ پس آن ازدحامِ زنانِ چادر پوش در خاطرات کودکیم به کجا کوچ کرده بودند؟؟
وارد آموزشگاه شدم. شیک بود و زیبا.. با دکوری نسکافه ایی رنگ و عطر قهوه.. بو کشیدم.. عطر قهوه فضا را در مشتش میفشرد و مرا مست و مست تر میکرد.
رو به روی منشی که دختری جوان با موهایی گیر کرده در منجلابی از رنگِ شرابی و صورتی خوابیده در نقش و نگارِ لوازم آرایش بود، ایستادم. با کلماتی انگلیسی از او خواستم تا با مدیر صحبت کنم. ابرویی بالا انداخت ( نازی.. نازی.. بیا ببین این دختره چی میگه.. من که زبان بلد نیستم..) نازی آمد.. با مانتویی که کشیدگیِ دکمه هایش از اجبار برای بسته ماندن خبر میداد و صورتی نقاشی شده تر از منشی.. بعد از سلام و خوش آمد گویی خواست تا منتظر بنشینم. نشستم.. بی صدا.. و چشمانی که عدم هماهنگی بیشتری را جستجو میکرد..
عطری تلخ و مردانه در فضا پیچید.. درست شبیه همان ادکلنی که دانیال میزد.. چشمانم را بستم..
دانیال زنده شد.. خاطراتش.. خنده هایش.. مهربانی هایش.. اخمهایش.. صوفی اش.. خودخواهی اش.. و خدایی که دست از سر زندگیم بر نمیداشت..
سر چرخاندم به طرف منبعِ تجدید کننده ی خاطراتم..
پسری که قد بلند و هیکل تراشیده اش را از پشت سرش دیدم.. با صدا میخندید و با کسی حرف میزد. در اتاقی که دربِ نیمه بازشِ اجازه ی مانور را به چشمانم میداد..
کمی چرخید.. نیم رخش را دیدم.. آشنا بود.. زیادی آشنا بود..
و من قلبم با فریاد تپید..
ادامه دارد..
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
تصدقِ نگاهِ به جاۍ مانده
در عکس هایت ...
مۍدانستۍ بۍتو بودن درد دارد ..؟!
روزها گذشتاما ..؛
دلِتنگ ِما،
از دردِ غمت،آرامنمۍشود.
# شهید مدافع حرم روح الله طالبی اقدم
📡 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این سند مهم تاریخی پیام رادیویی آیتالله خامنهای به ملت ایران در پی تجاوز رژیم بعث عراق هست که سایت رهبر معظم انقلاب منتشر کرده در جواب یاوه گویانی که به عمد قصد کمرنگ جلوه دادن نقش #ارتش_انقلابی_قهرمان در دوران #دفاع_مقدس ر دارن...
پ ن: این گونه از احمق ها هنوز هم وجود دارن!
👤 کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئله «حجاب اجباری» مطرح می شود؛ معنایش این است که یک عدّهای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال می کنند که دشمن با آن همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند.
.
♦️در بین اینها روزنامهنگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [می گویند] «امام که فرمودند باید زنها با حجاب باشند، همه زنها را نگفتند»! حرف بیخود! ما بودیم آنوقت، ما خبر داریم؛ چطور این جور است؟
.
♦️ رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) ۱۳۹۶/۱۲/۱
.
#صدای_دختران_انقلاب
#دختران_انقلاب
#حجاب_اجباری
#حجاب_اختیاری
#نصیری
#نفوذ
#بی_حجاب
.
💠کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
جنگ نظامی را مردانی مدیریت کردند که روی مین منور با حرارت ۱۶۰۰ درجه سانتیگراد می خوابیدند تا گرای خط به دست دشمنان نیفتد در جنگ اقتصادی اما گاها کسانی بر مسند مدیریت هستند که روی سکه و دلار خوابیده اند . به دشمن گرا میدهند کجا را بزند ...
هفته دفاع مقدس مبارک و گرامی باد🌺
💠کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔺 #رهبر انقلاب امروز از جریان تحریف جنگ تحمیلی سخن گفتند و فرمودند:
«خطر تحریف دفاع مقدس جدی است
هرچه از لحاظ زمان از دفاع مقدس دور میشویم، از نظر معرفت باید به آن نزدیک بشویم، چون #دستهای_تحریفگر در کمین هستند. الان مردان جنگ حضور دارند، اما ۳۰ سال دیگر خیلیها نیستند؛ لذا دست تحریف، بخش پردرخشش تاریخ ما را ممکن است مخدوش کند. باید ادبیات دفاع مقدس تقویت شود.»
اما بزرگترین عامل #تحریف، خود #صداوسیما و #سینما ی ماست.. سینمای دور از دین
وقتی #وصیتنامه های #شهدا را کنار گذاشتند، انگیزه شهدا و #رزمندگان را تحریف کردند.. و گفتند آنها برای خاک #ایران و دو کیلومتر مرز جنگیدند.. نه برای #انقلاب و #اسلام..
این بزرگترین #دروغ است.. این بزرگترین تحریف است.. شهدای ما پیرو اصحاب #عاشورا بودند .. آنان که برای عرب و عجم نه، برای اسلام و قرآن جنگیدند..
این بزرگترین #سانسور جنگ ماست که 4500 تن #عراقی و #افغان و #بحرینی و.. شهید شدند و هیچکس صدای آنها نشد.. برای اعتقاد جنگیدند.. برای اسلام..
🔺در همین #فیلم مسخره #کیمیا، دختر شهید که در فرانسه بیحجاب و .. شده! میپرسد که من نه ایران نه فرانسه را وطن خود نمیدانم و درک نمیکنم که چرا کسی باید برای یک ملیت خاص جانش را بدهد و فیلم که درگیر #ناسیونالیسم است نمیفهمد و زبانش الکن است که پاسخ بدهد ما برای اسلام جنگیدیم.. ما برای ماندن صدای اذان و قرآن در این کشور انقلاب کردیم و جنگیدیم.. نه برای یک مرز خاص
#دفاع_مقدس #ایران_اسلامی #آریایی #عرب #وطن #خمینی #بازیگران #دهنمکی #نرگس_آبیار #حاتمی_کیا
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه
🔺افشای جنایت و خیانت جدید پهلوی: فرستادن تجهیزات نظامی به عراق برای بمباران ایران به دستور فرح پهلوی.. عجوزه شاه👆
#پهلوی #شاه #رضاشاه #محمدرضاشاه #رضاپهلوی #شاهزاده #شاخزاده #فرح_پهلوی #ایران #آریایی #دیکتاتور
#سلطنت_طلب #برانداز #طنز #بی_بی_سی #منوتو #چی_بودیم_چی_شدیم #خاندان_ویرانساز_پهلوی #ویرانساز #وطنفروش #صدام #عراق #دفاع_مقدس #کشتار #فرقه_تبهکار #فرح #جنگ #جنگ_تحمیلی #ایران #ایرانی #شهدا
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارشناس عراقی: اگر به ایرن حمله نظامی شود جانمان را برای ایران می دهیم
#عربستان #عراق #لبنان #امارات #یمن #سوریه #عرب #امیرکي #امريكا_ام_الخبائث #ترامب #الإمارات #عمان #الاردن #فلسطین #سوریا #بحرین #السعودیة #حب #مسلسل
#حمله #جنگ #ایران #کارشناس #اکسبلور #Emirate #Syrai #IRAQ #SaudiArabia
#Bahrain #Israel #Palestine
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
هفته دفاع مقدس گرامی باد
سلام خدا بر شهدا آنها که در راه خدا، اسلام و ایران اسلامی جان دادند
و صدا و سیما و فیلمهای دروغ القا کردند که آنها فقط برای وطن و ملیت جان دادند..
و کسی نگفت 4500 شهید افغان و عراقی و بحرینی برای کدام وطن در سپاه ایران اسلامی می جنگیدند..
و کسی نگفت اگر برای وطن جنگیدند پس چرا این مردم، زمان رضاشاه جلو لشکر متفقین نجنگیدند...
ایها الناس 226 هزار شهید در وصیتنامه هایشان نوشتند ما به عشق خمینی می جنگیم برای دفاع از اسلام، و ایران اسلامی
نه ایران خالی.. نه ایران غیراسلامی
#ایران #دفاع_مقدس #انقلاب #انقلاب_اسلامی #ایران_اسلامی #آریایی #زرتشتی #شهید #شهدا #افغان #عرب #عراقی #وطن #اسلام #خمینی #امام_خمینی #صداوسیما #فیلم #سینما #کوروش #بازیگران #دهنمکی #نرگس_آبیار #حاتمی_کیا
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🚩🚩 به مختار گفتند تا کی جنگ...
احمقها نمی فهمیدند او در حال دفاع از آنها است، نه جنگ..🚩🚩
#مختارنامه #مختار #مختارثقفی #فیلم #سریال #صداوسیما #محرم #عاشورا #امام_حسین #حسین (ع) #هنرمندان #اهلبیت #شیعه #تشیع #اسلام #عشق #کلیپ #ایران #کربلا #جنگ #دفاع #دفاع_مقدس #جنگ_تحمیلی #رهبر #آمریکا
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
#الهام_چرخنده اول به مقام ولایت فقیه ابراز احترام کرد.. فقط احترام
هزاران توهین شنید..
از بین 4 هزار بازیگر، چادری شد.. تنها زن هنرپیشه چادری..
هزاران توهین شنید..
بر عقیده حق و زیبای خود ایستاد..
کربلایی شد.. همسر یک مبلغ دین شد..
چقدر سرنوشت تو زیباست بانو.. عاقبت بخیر باشی..
هزاران زن مسلمان دوست دارند مثل تو مجاور کربلای معلا باشند اما شاید معدودی زنان بتوانند این همه توهین و تحقیر و دشمنی رذل صفتان را به جان بخرند و تحمل کنند..
عاقبتت زیبا بانوی زهرایی
#الهام_چرخنده #الهام_زهرایی #کربلا #ازدواج #هنرپیشه #بازیگرزن #بازیگر #بازیگران #طلبه #مبلغ #رهبر #ولایت_فقیه #زن #بانوی_مسلمان #مسلمان #شیعه #سینما #هنرمندان #فیلم
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔶 کسیکه کلیدش، مذاکره با آمریکا بود، گشایشش هم برگشت تحریمهاست👆
مکانیسم ماشه چیه و قراره چی بشه👆
چقدر جالبه که این دولت هنوز هست و طعم حماقت هاشو می چشه ..
#روحانی #گشایش #ظریف #برجام #مکانیسم_ماشه #وزارتخارجه #محمدجوادظریف #آمریکا #ترامپ #منوتو #بی_بی_سی #غرب_لیس #شادی #جشن_پیروزی #مذاکره #روابط_بین_الملل #ایران_قوی #تحریم #گرانی #کلید #سلبریتی #بازیگران #هنرمندان #هاشمی #ایران #تهران #شورای_امنیت #احمق
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔺نمایندگانی که #دنا_پلاس ۶۰۰میلیونی را به قیمت ۳۰۲میلیون با اقساط سه ساله دریافت کنند هیچ وقت وضع مملکت را درک نخواهند کرد!
اگر خودروها را تحویل ندهند این #مجلس انقلابی نیست!
#مجلس #قالیباف #رانت #نمایندگان_مجلس #مجلس_انقلابی #مجلس_اصولگرا #اصولگرا #تاسف #اصلاحات #ایرانخودرو #سایپا #مافیا #گرانی #رهبر #قوه_قضاییه #ویژه_خواری #سفره_انقلاب #تورم #فقر #امیرآبادی #تهران #ایران #انتخابات
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔴خب کارنامه فرح بیوه شاه ملعون گل بود به سبزه هم آراسته شد
مجید بامری
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
#گزارش_تصویری
🔸دیدار امام جمعه محترم مرند، مسئول محترم نمایندگی ولی فقیه در لشگر عاشورا، فرمانده محترم سپاه ناحیه و همراهان با خانواده شهید مدافع حرم روح الله طالبی اقدم در آستانه آغاز هفته دفاع مقدس
🔹کشکسرای
۹۹/۰۶/۳۰
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
📌بدترین سوژه، بدترین انتخاب، بدترین روش!
🔰 سال ۹۶ دشمن خودش را کشت تا زنان را بدون حجاب به خیابان بیاورد. زنان نیامدند و دشمن شکست خورد. همان زمان عده ای که گویا کارشان ترمیم زخم دشمن در داخل است شروع کردند به تکمیل پروژه دشمن در فضای عمومی کشور. رهبری گفتند اینها کارشان دنبال کردن خط دشمن در داخل است
🔺 امروز در سال ۹۹ در حالیکه مشکلات مهمی چون کرونا، تحریم و معیشت سخت مردم و از همه وبا خیزتر یک دستگاه دیوانسالار فرسوده ی فساد پرور مردم را گرفتار کرده است، و هر روز یک سوژه مثل طبری، فتاح ، پناهیان افکار عمومی را دچار پریشانی می کند و در حالیکه در روند حجاب جامعه اتفاق خاصی نیافتاده ناگهان عواملی دست به دست هم می دهد و یک سوژه جدید دیگر در فضای مجازی و رسانه های دشمن داغ می شود: ۷۰ درصد مردم ایران مخالف حجاب اجباری هستند!
✍🏻قسمتی از یادداشت حجت الاسلام ثقفی، مسئول بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی
کانال رسمی شهیدمدافع حرم
ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸