#طلبگی
اوایل طلبه شهید🌹دستغیب بود.
گفت:مسؤلیت طلبگی سنگین است و انسان باید خیلی مواظب خودش باشد.
طلبگی را رها کرد و کنکور شرکت کرد و رشته پزشکی👨🏻⚕قبول شد
که قبولی در آزمون شهادت فرصت ادامه تحصیل به او نداد.
قبل از جنگ⚔در جهاد خدمت می کرد
و خادم شاهچراغ بود.🕌
جنگ که شروع شد, وارد جبهه شد.
سال ۶۰ بود که از ناحیه فک, مجروح شد. به اجبار کشیده شد به کارهای دفتری و شد مسؤل پرسنلی لشکر...
قبل از عملیات بود.
رفتم به یکی از گردان های رزمی.
چشمم به محمد جواد افتاد, هیبتی عجیب پیدا کرده بود.😍
لباس رزم پوشیده,چند جیب خشاب بسته بود و چند خشاب
چند نارنجک هم به کمر بسته بود.
اسلحه بدست آماده رفتن.
گفتم:💕این چه حالتیه!💕
با خوشحالی و ذوق گفت:
من از غل و زنجیری که کارهای دفتری به پایم بسته بود خودم را ازاد کردم.
حالا به خط مقدم می روم و عشق می کنم و به تکلیفم عمل می کنم.
کربلای ۵ از غل و زنجیر دنیا خود را رها کرد و ازاد شد.
در نامه ای📜نوشته بود.
شب پیش خوابی دیدم که بهترین خاطره زندگی من است و امید دارم که تعبیرش خوب باشد.
خواب دیدم شهید♥️شده ام و مادر و همسرم بالای سرم گریه می کنند!
من به گریه انها خندیدم و گفتم نگاه اینان کنید, من زنده ام و انها بالای سرم گریه می کنند!
با تعجب گفتند تو چطور شهیدی هستی که زنده ای و صحبت می کنی!💫
از خواب پریدم و سجده شکر کردم و از خدا خواستم, انچه مقدر من است نصیبم کند.
به امید استجابت این دعا.❣
🍃هدیه به شهید محمدجواد(جهان) شرفی صلوات,,شهدای فارس🍃
✨تولد:۱۳۳۷-خنج✨
شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۶-شلمچه
کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه
روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
🚨 ماجرای خریدن #مبل
💠 ایشان خاطرهای را خودشان نقل میکردند و فرمودند: چون قبل از انقلاب همهاش مبارزه و زندان و تبعید و اینها بود و ما نبودیم که بچهها خیلی خلأ نبود پدر را احساس نکنند لذا من برای اینکه بیشتر در داخل خانه حضور داشته و کنار بچه ها باشم، به دفتر گفتم، که یک عدد #مبل دو نفره برای ما تهیه کنند که وقتی داخل خانه و زندگی شخصی میروم روی مبل باشم که کمر و پایم درد میگیرد راحت باشم، ضمناً بتوانم در آن فرصت به کارها هم برسم، نامهها و گزارشها را مطالعه کنم، در ضمن در خانه حضور داشته باشم تا بچهها وجود پدر را احساس کنند.
بعد فرمودند یک روز آمدم دیدم، این #مبل را که آوردهاند خانوادهی ما آن را بیرون گذاشتهاند. به ایشان گفتم که چرا بیرون گذاشتید؟ خانواده گفتند: آقا! تا حالا در خانهی ما مبل نبوده، تا الان زندگی ما #طلبگی بوده، الان هم مبل در خانه نیاورید. #حضرت_آقا فرمودند: گفتم این را از پول شخصیام تهیه کردند نه از پول دفتر، آن هم بخاطر اینکه حضورم در خانه بیشتر باشد. گفتند خیلی خ، حالا اگر این باعث میشود شما حضورتان در خانه بیشتر باشد، بچهها بیشتر پدر را احساس بکنند، ما این مبل دو نفره را تحمل میکنیم.
آقای مروی میگوید: بعداً من، ماجرا را از دوستان دفتر سوال کردم. گفتند: این یک مبل #دست_دومی بود، این را تهیه کردیم، دادیم تعمیرش کردند، پارچه روی آن کشیدند و برای #آقا آوردیم.
🌐 گفتگو با حجتالاسلام #احمد_مروی
╔═ 🌼══🌼 ═╗
کانال شهیدروح الله_طالبی اقدم
@shahidtalebi 🕊🌺
╚═ 🌼══🌼 ═╝