eitaa logo
شهید مدافع حرم آل الله روح الله طالبی اقدم
439 دنبال‌کننده
42هزار عکس
6.9هزار ویدیو
11 فایل
شهید روح الله طالبی اقدم ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید. ارتباط با ادمن: @abo_ammar
مشاهده در ایتا
دانلود
و در قدم اول در پایگاه کماندویی نیروی دریایی ارتش در بوشهر به عنوان مربی و استاد به تعلیم و تربیت کماندوها پرداخت و در روزهای اول پیروزی انقلاب که کشور شرایط خاصی داشت و افراد ضد انقلاب در گوشه و کنار، آشوبگری می‌کردند محمدعلی نیز همگام با مردم انقلابی به دفاع از انقلاب پرداخت. صفا در هنگام درگیری با نیروهای ضد انقلاب از راه دور هدف تیراندازی قرار گرفت و از ناحیه شکم به شدت مجروح شد. پس از مجروح شدن وی را به بیمارستان انتقال دادند و پس از ۳ بار عمل جراحی قسمتی از روده‌های محمد علی قطع و برداشته شد اما با روحیه قوی که داشت دوباره توانست سلامتی خود را به دست آورد. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی با توجه به این که محمد علی دو سال استراحت پزشکی داشت اما خود را برای نبرد با دشمن متجاوز آماده کرد، او بر این باور بود که باید از تخصص اش که در چند کشور مختلف دیده است برای خدمت به کشور و آموزش نیروهای ارتش استفاده کند. او که به تاکتیک‌های جنگی و استراتژیکی اشراف کامل داشت و این ویژگی بارز آن محمد علی بود. در روز ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ ارتش بعث عراق به ظرفیت دو لشکر تانک و با تمام تجهیزات، به خرمشهر حمله کرد و نیمی از خرمشهر را به اشغال خود درآورد، در این هنگام محمدعلی به همراه سایر کماندوها نیروی دریایی بوشهر با رشادت و جانفشانی و در حالی که تعداد نفرات آن‌ها کمتر از یک دهم لشکر عراق بود توانستند ۱۶۴ تا از تانک‌های افسانه‌ای که در اختیار لشکر عراق قرار داشت را منهدم کند و به کمک نیروهای خود ارتش عراق را به عقب راندند و به علت خسارت سنگینی که کماندوهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی به لشکر تانک صدام وارد آوردند بعد از اشغال خرمشهر، صدام متجاوز، خرمشهر را «گورستان لشکر تانک» خود نامید. در این درگیری‌ها ۱۳ ناو جنگی و موشک‌انداز ارتش عراق راغرق کرد. صفا توانست در طول یک هفته رکورد شکار تانک‌ در دنیا را بشکند. سرانجام با وجود مقاومت‌های بسیار کماندوهای نیروی دریایی ارتش و پس از انهدام صدها تانک و تار و مار کردن لشکر عراق، محمدعلی صفا در ۴ آبان ۱۳۵۹ بر اثر انفجار خمپاره و اصابت ترکش به ناحیه پیشانی، پا و پهلو به درجه رفیع شهادت نایل آمد. اعتقادات قوی شهید صفا و دیگر رزمندگان اسلام موجب شد تا آنها بتوانند در برابر امکانات بیشمار دشمن تا دندان مسلح مقاومت جانانه‌ای داشته باشند. 🌷شادی روح شهدا صلوات🌷 کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
هر بار ڪه لبخند زدی صبــح آمد شاید ڪه تو خورشیدی و من بی خبرم #شهید_روح الله_طالبی کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
ما که رفتیم مادر پیری دارم و یک زن و سه بچه قدو نیم قد از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام قیامت یقه تان را میگیرم اگـر"ولی فقیه" را تنها بگذارید. •شهیدمجیدمحمدی • کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
#امام_على(ع): خود را رسوا مسازيد، تا خشمتان را فرو نشانيد. اگر نادانى با شما نادانى كرد، بردبارىِ شما بايد آن را فرا بگيرد. غررالحكم حدیث ۱۰۲۴۰ کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
🔸امام خمینی(ره): این چند روز می‌گذرد. این ریاست‌ها می‌گذرد. شما از محمد رضا نمی‌توانید بالاتر بروید. او رفت، تمام شد؛ ما هم فردا، باید برویم. به فکر این باشید که اصلاح کنید خودتان را و برای این مملکت کار بکنید. 📆 ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
☄️ رهبر انقلاب: اگر مصیبتها ما را بیدار نکند، بلکه تنبل کند، بلای مضاعف است؛ اما اگر مصیبتها ما را به خود بیاورد و ضعفها و کم‌کاریها و غفلتهای ما را به ما نشان دهد و ما همت کنیم و این رخنه‌ها را ترمیم نماییم، این بلا برای ما به نعمت تبدیل میشود. ۱۳۸۲/۱۰/۲۶ ‌ کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
🔹🌸🍃 #میقات🍃🌸🔹 🖌 #خاطرات کار همیشگی اش بود.. لباس نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به امام حسیـــــن (علیه السلام) می داد.  بعد هم رو به عکس حضـــــرت  آقا می ایستاد و احترام نظامی می گذاشت. بهش گفتم : مگه آقا شما را می بیند که همیشه احتـــــرام میذاری. بهم گفت  : وظیفه ی من احتـــــرام به حضـــــرت آقاست حتی اگر به ظاهر ایشان من را نبینند. ایشان در فرازی از وصیت نامه‌اش نوشت: تشنه ی نابودی صهیونیست بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیست است. #شهید_مدافع_حـرم_مسلم_خیزاب 🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
#اسلام_خون_می_خواهد مادر با خاطراتش به زمستان سال ۱۳۴۴ لحظه تولد سعید می‌رود. زمستون بود که به دنیا آمد. ساعت ۱۱ شب. اون روزها توی خونه زایمان می‌کردند. وقتی بچه متولد شد، دیدم یکی از فامیل‌ها شادی عجیبی بابت این موضوع می‌کند. با خودم گفتم مگر تولد یک پسر این همه شادی دارد که این بنده خدا اینگونه خوشحال شده است. گذشت تا موقع #شهادتش، وقتی با همان بنده خدا مواجه شدم دیدم دارد بلند بلند گریه می‌کند و می‌گوید آن روزی که قرار بود این بچه به دنیا بیاید، خواب دیدم یک سیدی آمد و گفت جلوی پای این مسافر بلند شو، او از سفر کربلا آمده است. مادر از زنده بودن سعید در همه این سال ها می‌گوید؛ از لحظه لحظه‌هایی که همراه و کمک‌حالشان در زندگی بوده است. او حتی روز مراسم #تشییع سعید هم از همه اقوام و آشنایان می‌خواهد که لباس مشکی نپوشند. حتی سعید به پدر هم اجازه این کار را نمی‌دهد. می‌گوید: خودم هم یک لباس رنگ روشن پوشیدم چرا که معتقد بوده و هستم که برای مرده مشکی می‌پوشند؛ نه برای شهدا که زنده‌اند و نزد خداوندشان روزی می‌خورند. مادر مصداقی دیگر از زنده بودن سعید می‌آورد شب هفته‌اش دیدم توی حیاط خانه راه می‌رود، پرسیدم اینجا چه می‌کنی؟ گفت دنبال نردبان هستم تا یک تابلوی خوش آمدید سر در خانه نصب کنم. مادر روایت‌های متعددی از همراهی و حضور سعید در زندگی‌شان طی این سال ها دارد. قرار بود پسر دوم‌مان را زن بدهیم ولی خانه‌ای برایش پیدا نمی شد. خیلی دنبال یک جای مناسب گشتیم ولی بی‌فایده بود. یک بار در خلوتم به سعید گفتم مامان مگه تو پسر ارشد ما نیستی، مگه تو نباید کمک حال ما باشی؟ ادامه دارد👇👇👇
نمیخوای کمک کنی؟ همان شب به خوابم آمد و گفت مامان بیاین با هم برویم این خانه را نشانت بدهم، ببینید دوست دارید یا نه. آمدیم همین جا، طبقه پایین، مهتابی را روشن کرد و گفت مامان؛ اینجا را دوست داری؟ فردای آن روز یک نفر آدرس همین خانه‌ای که سعید در خواب به ما نشان داد را به حاج آقا می‌دهد و می‌گوید این ملک را قرار است بفروشند. به شب نرسیده همان خانه را قولنامه کردیم. ما دنبال جای گرم و نرم بودیم، سعید در سرمای کردستان نماز شب می‌خواند سعید اما نه تنها برای پدر و مادر و خانواده‌اش که برای رفقا و بچه‌های جنگ هم یک آدم عجیب و تکرارناشدنی بوده است. یکی از همرزمانش در خاطراتش با او گفته است: یک بار که با هم کردستان بودیم، هوا بی‌نهایت سرد بود. من قرار بود به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا می‌کردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. توی همین سرزدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است. اول ترسیدم، گفتم شاید دشمن است اما وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول نماز خواندن است. با خودم گفتم من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده و دارد اینجا نماز شب می‌خواند. شهادت سعید و نام نیکی که از او به یادگار ماند، استجابت همه دعاهای مادری است که امروز با افتخار سر،  بلند کرده و از پسری می‌گوید که خدا برای این راه انتخابش کرد. یک روز رفتم شهدا، دیدم آقایی روی قبر سعید افتاده و دارد بلند بلند گریه می‌کند. از او پرسیدم سعید من را می‌شناسید، گفت من تا لحظه آخر کنارش بودم. آتش دشمن بی‌امان روی سرمان می‌بارید ولی سعید با آرامش خاصی داشت توی سنگر نماز می‌خواند. از نگرانی چندین مرتبه رفتم دنبالش که از سنگر بیرون بیاید ولی اصرار داشت اجازه بدهم نماز آخرش را با حال بخواند. می‌گفت این نماز، نماز آخرم است. ✍ نویسنده: کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته.. مثل شهدا بودن سخت نیست مثل شهدا ماندن سخته... راه ‌شهدا یعنی... نگه داشتن ‌آتش در دستانت... پس #تقوا پیشه کنیم.. ظاهر افراد مهمه ولی بدونیم #باطن و #عمل ما مهم ترینه.. در جانب خداوند #شهدا اینگونه بودن... #شهید مدافع حرم روح الله طالبی کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane 🕊🌺
♦️پاسخ "رهبر انقلاب" #امام_خامنه_ای به درخواست رئیسی برای ماندن در آستان قدس  حجه الاسلام حسین جلالی مسئول دفتر آیت‌الله مصباح یزدی در کانال ایتا خود نوشت: پس از مطرح شدن حجت‌الإسلام و المسلمین رئیسی به عنوان ریاست قوه قضائیه، ایشان خدمت مقام معظم رهبری رسیده و درخواست میکنند در صورت امکان ایشان را از این مسئولیت معاف کنند تا همچنان خادم آستان مقدس حضرت رضا (علیه‌السلام) باقی بماند. رهبر معظم انقلاب در جواب ایشان داستانی از زندگی خود تعریف کردند و فرمودند: آن زمانی که طلبه مشهد بودم علیرغم اینکه مشهد حوزه خوبی داشت، خیلی علاقمند بودم به قم بیایم؛ قم حوزه مادر بود، اساتید بهتری داشت، زمینه رشد هم بیشتر برایم فراهم بود. مدتها پیگیر بودم تا مقدمات فراهم شد و سال ۱۳۳۷ وارد قم شدم... شاگرد خصوصی آیت‌الله شیخ مرتضی حائری شدم (فرزند مؤسس حوزه علمیه قم، آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری) چند سالی از هجرتم به قم نگذشته بود که پدرم به چشم درد مبتلا شدند. ما سه برادر بودیم و من وسط بودم و پدرم علاقه‌مند بود من در کنارشان باشم... با استاد خویش شیخ مرتضی حائری مشورت کردم؛ ایشان به شدت مخالف بازگشت من به مشهد بود و می‌فرمود آینده درخشانی داری و با رفتن از قم آینده‌ات را خراب می کنی؛ ولی دلم قانع نمی شد... هر کسی چیزی می گفت تا اینکه در تهران خدمت آقا ضیاء آملی پسر شیخ محمد تقی که اهل دل بود رسیدم. با ایشان مشورت کردم، ایشان تأملی کرد و فرمود: به مشهد برو، آنچه که در قم به آن نیاز داری و قرار است نصیبت شود، خداوند در مشهد بیشترش را به شما خواهد داد... ادامه دارد👇👇👇
این حرف به دلم نشست و آرام گرفتم. به مشهد رفته و خادم پدر شدم.  معتقدم هر آنچه از موفقیت نصیب من شده، به برکت خدمت به پدرم بوده است. به شما هم (آقای رئیسی) عرض میکنم آنچه که انتظار دارید از خدمت به آستان قدس رضوی نصیب شما شود، خداوند در این مسئولیت، بیشترش را به شما می دهد." حجت الإسلام و المسلمین رئیسی به یکی از بزرگان قم میگفت: پس از این کلام حضرت آقا، دلم آرام گرفت و پیشنهاد ریاست قوه قضاییه را پذیرفتم. کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺