و 10 سال بعد شاهد بریده شدن سر برادر دیگرم میشوم....
من زینبم... 🤚🏻
خود را به خواب مي زني اي بنده تا به كي !؟
هي توبه پشت ِ توبه، سرافكنده تا به كی !؟
از حوض ِ نور،كي به رخت آب مي زني !؟
كي دست رد به سينه ي اين خواب مي زني !؟
اي بنده جزء براي خدا بنده گي نكن
!کج می روی،لجاجت و یک دنده گی نکن
جا مانده اي ز قافله، هيهات، گریه کن
امشب براي عمه ي سادات گريه كن
تيشه نزن به ريشه ي خود بنده ي خدا
بیراهه می روی، نشو شرمنده ی خدا