🔴خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۹
💐بسم الله؛ سلام
فرق #حیاتی میان حجیت فرد و حجیت سخن فرد؛ میان عقل و فکر
💠 دانستیم که عقل غیر از فکر است؛ «عقل ها، امام فکرها» هستند و «خود» هر کس و هویت و گوهر وجود وی، عقل اوست؛ نه فکری وی. و دانستیم که ولایت مربوط به لایه عقل فرد است و فقاهت مربوط به لایه فکر است؛ لذا هیچ فقیهی از آن جهت که فقیه است، ولایت ندارد؛ حتی اگر عادل و جامع شرایط افتاء باشد. از همین رو، امام عسکری ع شرط مرجعیت در فکریات دین را اطاعت از ولیّ امر دانسته اند: #مطیعا_لامر_مولاه و با این که ولیّ امر و امام جهان و به ویژه مسلمین و به ویژه تر، هر قومی، واحد است، قرآن می فرماید که از هر قومی، طایفه ای باید فقیه بشوند و قوم را انذار کنند: «طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم».
🚨دیدیم که شیرفهم نشدن تفاوت بین عقل و فکر، سبب خطای بزرگی مثل #خود_ولی_پنداری آخوند خراسانی در مشروطه و سقوط مشروطیت می شود و کسانی مثل علامه طباطبایی و آیت الله خوئی و ملاصدرا، شواهد روشنی برای احراز #ولیّ_مند بودن شان را به ما نمی دهند و این امر، «ما جَری» و «ما یجری» عجیبی است که تا فرق میان عقل و فکر و پیامدهای هر کدام روشن نشود، ادامه خواهد یافت.
✅ حتی فقیه یا مرجع حقیقی که در بیان امیرالمؤمنین و امام عسکری ع بررسی شد، از آن جهت که فقیه یا مرجع است، اوصاف و وظایفی دارد، اما ولیّ امر نیست و خود، باید مطیع ولیّ امر باشد وگرنه دچار طاغوت است.
📚 اکنون نامه مبارک امام زمان به اسحاق بن یعقوب را با این نگاه باز می خوانیم:
🌻 «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم». كمال الدين، ۲: ۴۸۴
🌍 در این جا سخن از «حجت بودن» #سخن فرد نیست؛ بلکه سخن از حجت بودن #خود_فرد است و برای تأکید نیز، این مساله در نسبت بین امام و نائب وی ذکر شده است؛ یعنی همان گونه که خود امام حجت خدا بر نائبش است، خود نائب وی نیز حجت خدا بر مردم است. چنین نائبی کسی است که «عقلش از عقل جمیع امت بزرگ تر است»؛ نه این که چون فقیه است یا چون فقیه اعلم است، این برتری فکری، سبب برتری وجودی بشود و خود این فرد، حجت بشود. اما در نگاه ارسطویی که اصل انسان #فکر است، فاکر، حاکم است و حکومت حکیمان (فیلسوفان) و فقیهان معنا دار است.
👈اما در اسلام، ولیّ امر لازم نیست در بابهای مختلف فقهی، اعلم باشد و فرد اعلم نیز نمی تواند ولیّ امر باشد، مگر این که «اعقل» باشد. وقتی اعقل شد، «خود» وی، حجت می شود نه این که فقط کلامش، به عنوان کلام متخصص، حجیت داشته باشد. جوهره خود انسان، عقل وی است: #الانسان_بعقله: امیرالمومنین ع
✅ بنابراین #مقام_ولایت امر، ناشی از فقاهت یا مبسوط الید شدن فقیه جامع شرایط افتاء و بیعت مردم نیست؛ بلکه مقامی تکوینی و مربوط به شکوفایی عقل فرد است.
🌻 لذا مقام نائب عام امام زمان بالاتر از نائب خاص است؛ زیرا درباره محمد بن عثمان عَمریّ نمی فرماید که او، خودش حجت است بر مردم؛ بلکه می فرماید او مورد وثوق است یعنی بی کم و کاست نوشته یا کلام مرا منتقل می کند و لذا کتاب وی کتاب من است؛ نه این که خودش حجیت داشته باشد: «و أما محمد بنُ عثمان العَمریّ ... فإنّه ثِقَتی و کتابُه کتابی». همان، ص ۴۸۵. ظاهراً مقام نائب خاص امام زمان که در این بیان آمده است، از مقام فقیه حقیقی هم نازلتر است.
📚به هر روی کسی مانند آقای وحید خراسانی حفظه الله، می داند که شأنیت اداره جامعه ندارد و در پاسخ به انتقادات یک طلبه به نظام می گوید که یعنی فکر می کنید که من می توانم کشور را اداره کنم؟
❌اما گاهی برخی از مدعیان مرجعیت، «مطیعاً لامر مولاه» را برای متقاضی تقلید، احراز پذیر نمی کنند. اگر حسن ظن به خرج دهیم، باید گفت که اینان فرق عقل و فکر را نفهمیده اند.
✅ مرجعیت اصیل شیعه، #خط_سرخ حفظ دین و ولایت را دنبال کرده است؛ نه این که #خط_قرمز نقد باشد. فقیه حقیقی، خوب می داند که باید مطیع و بلاگردان ولیّ امر، خامنه ای باشد؛ وگرنه از حمل وظیفه الهی، خودداری کرده است و #عایط الله است؛ نه آیة الله!
💐این را با صراحت، شجاعت، دقت علمی و احترام بیان کردیم؛ تا «آخوند»ی دچار #خود_ولیّ_پنداری نشود.
🔺مشهد، هدیه امام رضا، روز دحو الارض
🌻 #ابرفقه @abarin