📚فقه الهی و ولایی ردههای حضور در پیامرسان دشمن
◻️گونههای حکم فقهی: الهی و ولایی
فقه الهی که قواعد کلی (قضیه حقیقیه) است و معمولا خدا آن را بیان میکند (أطیعوا الله)؛ و فقه ولایی که حکم جزئی (قضیه خارجیه) برای یک وضعیتی است و ولیّامر، آن را بیان میکند (أطیعوا الرسول و اولی الامر منکم) و با دگرگونی آن عناصر، آن حکم نیز دگرگون میشود.
آ. حکم الهی؛ منع حضور در پیامرسان صهیونی
در فقه الهی قواعد عامی هست که بیان آن بر عهده مرجع تقلید است؛ مانند حرمت یاری ستمگر یا چیرگی گاوَران (کافران) بر مؤمنین که عضویت در اینستا، نمونه آن است. ر.ک: پرسش ۱۳۵۳ أجوِبة الاستفتائات. حکم الهی هنگامی مبنا میباشد که حکم ولایی در آنجا نباشد.
ب. حکم ولاییِ قانونی؛ منع حضور در پیامرسان صهیونی
حکم ولایی گاهی به گونه قانون پذیرفته نظام است؛ مانند قانون واحده اسلامی مصوب ۲۹ شهریور ۷۱ مجلس و پذیرفته ش. نگهبان در ۵ مهر ۷۱، در منع هرگونه پیوند با صهیونیزم یا حامیان آنان؛ حتی داشتن حساب اینستا!
ج. حکم ولاییِ ولیّامر؛ حضور رزمآوران در پیامرسان صهیونی
گاهی کوتاهی کارگزاران، شرایط را بسویی برده است که رزمآوران باید به پیامرسان صهیونی بروند تا با دشمن برزمند و مجال یا نیاز به قانونگذاری در این باره هم نیست و خود ولیّامر بدان حکم میکند؛ مانند حکم رهبری در ۱۹ آبان ۹۵ با ۵ شرط حضور «گروهی، تازشی، هوشمند، تارا، گیرنده فضا از دست دشمن» برای افراد توانمند.
د. حکم ولایی ولیّامر برای حضور امدادگران (جهادگران تبیین) در پیامرسان صهیونی
گاهی شرط «گرفتن فضا از دست دشمن» از میان میرود و تنها میتوان در دل این فضای مجازی اشغالی، امدادهایی به آسیبدیدگان یا کسانی که در بافت آسیب هستند رساند. در اینجا باید نیروهایی که توان «امداد» به گونه «جهاد تبیین» را دارند، وارد پیامرسان دشمن بشوند؛ چنانکه رهبری در ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ فرمودند:
«جهاد تبیین، یک #فریضه_قطعی و یک فریضه فوری است و #هر_کسی که میتواند [باید اقدام کند]... در فضای مجازی که #کلیدش_دست آنها است و #زیر_کلید_آنها است، تحمّل اسم شهید سلیمانی را ندارند، تحمّل عکس او را ندارند؛ ... خب این یک #واقعیّت_تلخی است و وظیفهای را بر دوش #همه میگذارد؛ متولّیان رسانهها در درجه اوّل مسئولند؛ چه رسانه ملّی و چه سایر رسانههای گوناگون، چه فضای مجازی، چه مجموعه مطبوعات، همه موظّفند در این زمینه #وارد_این_میدان بشوند و #هر_کسی که یک #مرکزی و #منبری برای #حرف_زدن با افکار عمومی جامعه دارد، در این زمینه #موظّف است.»
و نیز فرمان رهبری در ۱۴ خرداد ۱۴۰۱: «دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن را افشا کنید. ... جنگ روانیِ همهگیر و همهجایی. نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تأثیر بگذارد.»
◻️بررسی فنی فقه ولایی سخن رهبری
آ. حکم ولایی قاعده کلی تغییرناپذیر نیست؛ بلکه پاسخی (قضیه خارجیه) به شرایط است و این حکم ولایی رهبری، در پی کوتاهی قوای سه گانه و سازمانها و نهادهای ارزشی کشور در «سلب سلطه دشمن از فضای مجازی» است.
ب. ازینرو، هنگامی که می فرماید «هر کس مرکز و منبری برای سخن دارد موظف است» این سخن، «ظهور در عام» ندارد که بخواهد با ویژگیهای برشمرده شده در سخن سال ۹۵ رهبری تخصیص بخورد! بلکه «نص» در یک «قضیه خارجیه فراگیر» است که تنها با قید «توانمندی»، که قیدی لبی یا قیدی در ضمن «صاحبمنبر» است، محدود می شود.
ج. مخاطب رهبری نیز فقها نیستند که متوجه عام مسأله باشند و در پی یافتن خاصّه و تخصیص آن برآیند.
د. مایه و مناط حکم نیز جهاد تبیین برای نجات بدنه مردم گرفتار جنگ نرم در فضای مجازی زیر کلید دشمن است!
◻️صاحب منبر یا سیاهی لشکر؟
فرمان ۱۹ بهمن رهبری، جواز حضور سیاهی لشکر در صفحات مجازی انقلابیون برای «پسند» نوشته آنان نیست! و حضور اینان بنابر فقه الهی و فقه ولاییِ قانونی و فقه ولاییِ رهبری، نادرست است؛ بلکه باید کمک کرد که مردمی که عملا سیاهی لشکر صهیونیزم هستند، از فضای بمباران شیمیایی دشمن، بیرون بیایند.
👈 ولی آقای پناهیان با یادآوری «پیگیری صفحات، پسند کردن نوشتهها و گذاشتن دیدگاه» اینها را نمونه «هماهنگی در تبلیغات» و «از اوجب واجبات» پنداشتهاند! حتی شنیدهایم برخی نهادهای ارزشی، دانشآموزان معصوم را با همین نگاه، به اینستا میکشانند!
🔺 این کارها، پیوندی با فرمایش رهبری ندارد!
👈 نیامدنِ جهادگران تبیین، به هر جا که مردم نیازمند امداد هستند نیز ترک وظیفه فوری و قطعی است!
👈 جهادگرانی که اصل مطالبه رهبری؛ یعنی «سلب سلطه دشمن از فضای مجازی» و «اولویت کلیدی این کار» را رها کردهاند، دچار تبعیض بدی در دینداری هستند!
👈 مسئولان «سلب سلطه دشمن از فضای مجازی» کجایید؟!
📚امامی؛ خبره فقه سیاسی و ابرفقه