🌼 مثل نان، ناز و نجیبی گل فیروزآباد
دیدمش خُرم و خندان؛ روی اسبی ساده
زلف بر باد و عباپوش؛ ولی #افتاده
اسب تو، بُهت سکوتش ابدی؛ #یا_ماها
موتوری دق زده، در حسرت جان و جاده!
شهر، بعد از تو، کمی از «تب» و تابت افتاد
باز هم، شکر خدا، رای به راهت داده
مثل نان، ناز و نجیبی گُل فیروزآباد!
حسّ شعری! که به جانِ قلمم افتاده
فیض روحیه خدمت که مدد فرماید،
دیگران هم بکنند آنچه که #یحیی_زاده
🌑 گاهی دلم برای شما تنگ می شود.