#مادر
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ
وقتى ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ، ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ
ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪ؟
ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ.
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟
ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ
ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ
ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ
ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﮐﻨﻪ
ﺣﺎﻻ ﻣﯽﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟
ﺧﺐ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ، ﺍﻭﻥ پا به سن گذاشته
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ
ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ
ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ
🌹ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ تموم ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ
✨﷽✨
✅هیچ کار خداوند بیحکمت نیست ...
✍پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ...
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیلهای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر میاندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایدهای داشته؟»
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
🔰 #داستان_پند_اموز
عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت . مردی که آنجا بود عابد را شناخت.
به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت : نه
مرد گفت : فلان عابد بود
نانوا گفت : من از مریدان اویم
دنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکرد
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کرد
وقتی همه شام خوردند
نانوا گفت : سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد پاسخ داد : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی...
حالا از خودمون سوال کنیم ایا کارهامون برا رضای خداس یا برا رضای ادم ها؟😏
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
هدایت شده از سماح (مرکز مشاوره اسلامی حوزه قم)
علامه مصباحچادر مادر.mp3
زمان:
حجم:
1.98M
🔆 پست پر بازدید در فضای مجازی جهان
✍ وسط اینهمه خبرای اذیت کننده حجاب و چادر، کام تون رو شیرین کنید
با خبرِ : با چادر روی سکو رفتن دختر مشهدی؛ قهرمان شطرنج زیر ۸ ساله
🥇این دختر ۸ ساله هم نیست؛
اما میراث #مادر ۱۸ ساله ما را خوب حفظ کرده است🌷
🎥 در این زمانه دوربینها بیوقفه تصویر سلمای محجبه را ثبت و خبرگزاریها مدام برایش خبر تولید نمیکنند؛ زیرا افتخارآفرینی یک #دختر_مسلمان_ایرانی برایشان سودی ندارد.
✅ ما اما، به سلما افتخار و خبر موفقیت این دختر عفیف را منتشر میکنیم. دختری که اصالتش را در این طوفان بیحیایی، به باد نداد 🇮🇷🧕✌️💖
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 دست مادر را حتما ببوسید 🌸😍
⚜ زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم و مکرّم شمرده بشود، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد.
باید کاری بکنیم که بچّهها دست مادر را حتماً ببوسند اسلام دنبال این است. 💚
#مقام_معظم_رهبری
#مادر
#روز_مادر
🗓 ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
#پست_ویژه
#تلنگر
✅بخوانيد ، بدن را به لرزه مياورد.
#خداوند ميفرمايند:
ای فرزند آدم ، تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم تا اینکه از رحم متنفر نگردي،
صورتت را به سمت پشت مادرت قرار دادم تا بوي غذا و معده تو را نيازارد!
برایت متکا در سمت راست و چپ قرار دادم که در راست کبد و در سمت چپ طحال ميباشد تا بيارامي.
بر تو در شکم مادر نشست و برخواست را آموزش دادم.
آیا کسی غیر از من را توانايي چنین کاری هست؟؟
وقتی مدت حمل به پایان رسيد و مراحل آفرينشت تکمیل گرديد
بر #فرشته مامور بر ارحام امر کردم که تو را از رحم خارج و با نرمش بالهایش به دنيا وارد کند.
دندانی که چیزی را ريز کند نداشتي!!
دستی که بگيرد و قبض کند نداشتي!!
قدم و گامي برای سعی و رفتن نداشتي!!
از دو رگ نازک(پستانها)در سينه مادرت طعامي بصورت شيرخالص که در زمستان گرم و در تابستان سرد باشد، برايت غذا قرار دادم...
مهر و محبتت بر قلب #پدر و #مادر ت قرار دادم تا تو را سير نميکردند خود سير نميشدند.
و تا تو را نمي آسودند خود استراحت نمیکردند!
اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد، به مبارزه من قیام نمودی، در خلوت نافرمانی من کردی و از من حيا ننمودي!!!
اما باز هم و با همين صورت:
اگر بخواني مرا اجابتت کنم.
و اگر از من بخواهی و سؤالم کنی بدهمت و برآورده کنم!!!
اگر بسويم بازآیی ميپذيرمت!!! ......
شگفتا از تو اي فرزند آدم🌷 هنگامیکه متولد شدي در گوشَت #اذان گفتند بدون #نماز ؛
و هنگام مرگت، نماز بر تو اقامه شد بدون اذان !!!
شگفتا بر تو اي فرزندآدم 🌺
هنگام تولد ندانستي چه کسی تو را از شکم مادر خارج گردانيد و هنگام #مرگ ندانستی چه کسی تو را بر #قبر وارد نمود!
..شگفتا اي ابن آدم🥀
هنگام تولد #غسل و نظافت شدی و هنگام مرگ نيز غسلت دادند و نظافتت کردند!
شگفتا از تو اي فرزندآدم🎋
هنگام تولد بر شادي و مسرت اطرافيانت آگاه نبودی و هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه واندوهشان كاري كرده نميتواني!
عجبا از تو اي فرزندآدم🌱
در شکم مادر در مکان تنگ و تاریک بودی و بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرار ميگيري😔
عجبا اي فرزندآدم🎄
وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا به پوشانندت
و وقت مرگ باز با پارچه می پيچانندت
تا پوشانده شوی🍎
شگفتا بر تو اي فرزند آدم 🏝️
وقتی متولد ميگردي و بزرگ میشوی از مدارکت و مهارتهايت مردم جویا ميشوند
و وقتي بمیری #ملائکه از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسيد😌😪
.. پس برای #آخرت چه مهيا و آماده کرده اي!!!
بنده من،
من از رگ گردن به تو نزدیکترم 💞
پس هرگاه در مشکلات زندگی تنها شدی، صدایم کن تا در کنارت باشم.
آری با یاد خداست که دلها آرام می گیرد.
بجاست که از صمیم قلب بگوئیم:
اشهدان لااله الاالله
و اشهد ان محمدا رسول الله
💓♥️🌺🌷
💥تلنگر💥
💥بچه ها مراقب باشید💥
« #آزادی_زنان _آمریکا با طعم #سیگار»
❌تو دهه 1920، زنهای آمریکا یی که نصف جمعیت بودن، اصلاً سیگار نمی کشیدند و این مسئله روی #فروش_سیگار تاثیر منفی گذاشته بود.
🔺کم کم زمزمه ورشکسته شدن کارخونه تنباکو سازی و سیگار آمریکا داشت به گوش ها میرسید که یک اتفاق بزرگ افتاد!
⭕️در سال 1928، شرکت تنباکوی آمریکا ادوارد برنایز رو استخدام کرد تا فکری برای فروش پایین سیگار بکنه. او بازاریابی خارق العاده ای بود.
♨️"در حالی که صنعت تنباکو می خواست منطقی، زنان را وادار به کشیدن سیگار کنه، ولی برنایز به این فکر میکرد چطور میتونه احساسات زن ها را تحت تاثیر قرار بده.
💥این جا بــود که ورق برررررگـشت!
⭕️برنایز، گروهی از زن ها رو استخدام کرد تا در روز عید پاک، به صورت دسته جمعی در میدان بزرگ نیویورک رژه برن. اما نه یک رژه معمولی!
او طوری برنامه ریزی کرده بود که این زنان در زمان مناسبی، در رژه بایستن و با هم شروع به #سیگار_کشیدن کنند. بعد عکاسانی را مامور کرد تا از آن زنان، #عکس های زیبا و مجللی بگیرند که بعداً بتواند آن ها را در روزنامه های ملی چاپ کند.
⭕️اوج خلاقیت برنایز زمانی جرقه میزنه که به خبرنگارها
میگه: « زن ها فقط سیگار روشن نمیکنن، بلکه «#مشعل_آزادی» را روشن میکنند» و با اینکار توانایی استقلال شون از مردها رو نشون میدن.
برنایز تونست پیام «#سیگار_کشیدن = #آزادی» رو با هم گره زد و اون رو خوب تو روزنامه های شهر پخش کرد، فروش سیگار چهار برابر شد.
🤔ولی همه چیز #ساختگی بود! هیچ هدف #انسان_دوستانه و #حقوق_زنی پشت این حرکت نبود؛
🔺 برنایز فقط اون رو یک #حرکت_سیاسی جلوه داد. چون میدانست این کار احساسات زن های کشور رو تحت تاثیر قرار میده.
در نهایت چی شد؟
زن ها شروع به سیگار کشیدن کردند و فروش سیگار 4 برابر شد.
«شعار #زن_زندگی_آزادی» روشن ماندن چرخ کارخانه های فروش مواد آرایشی و شرکت های وابسته به آن است، تا با عمل زیبایی و پرتزها و بوتاکس ها و هزاران قلم مواد آرایشی و متعلقاتش ثروت اندوزی کنن،
نه حقوق زنان است!
————————————-
✍️پ.ن:
🤔این روایت چقدر شبیه پروژه #عفت_زدایی و ترویج #بی_حجابی در جامعه دینی ایرانه، نه؟؟؟؟؟؟؟؟
🔻خواهرم، برادرم، این یک #استحاله_فرهنگی برای نابودی زیرساخت های #خانواده و به لجن کشیدن جایگاه #زن بعنوان #مادر در جامعه است، زیرا:
🌺از دامن زن مرد به معراج می رود🌺
❌بی گمان:
💥#بی_حجابی_مساوی_آزادی_نیست💥