eitaa logo
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
59 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
71 فایل
هیچ‌کس‌نفهمیدِꔷ͜ꔷ▾‹🖤⃟🌻›' که‌خداوندهمِꔷ͜ꔷ▾‹🥀⃟🕸›' تـــــنـهاییـش‌رافریادزدِꔷ͜ꔷ▾‹🔞⃟🌙›' _قُل‌هُوَاللّهُ‌اَحَدِꔷ͜ꔷ▾‹💔⃟🌿›'
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ وقتى ﺁﻗﺎ ﺩﮐﺘﺮﻩ، ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪ؟ ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ. ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻪ ﺣﺎﻻ ﻣﯽﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﺧﺐ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ، ﺍﻭﻥ پا به سن گذاشته ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ 🌹ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ تموم ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ ✨﷽✨ ✅هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست ... ✍پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم 🔰 عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت . مردی که آنجا بود عابد را شناخت. به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت : نه مرد گفت : فلان عابد بود نانوا گفت : من از مریدان اویم دنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکرد نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کرد وقتی همه شام خوردند نانوا گفت : سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی... حالا از خودمون سوال کنیم ایا کارهامون برا رضای خداس یا برا رضای ادم ها؟😏 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
علامه مصباحچادر مادر.mp3
زمان: حجم: 1.98M
✅ مرحوم علامه مصباح یزدی: شاید عده ای مسخره کنند اما بنده باور دارم که چادر حضرت فاطمه (س) ... حضرت ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━ @mmhozehh
🔆 پست پر بازدید در فضای مجازی جهان ✍‌ وسط اینهمه خبرای اذیت کننده حجاب و چادر، کام تون رو شیرین کنید با خبرِ : با چادر روی سکو رفتن دختر مشهدی؛ قهرمان شطرنج زیر ۸ ساله 🥇این دختر ۸ ساله هم نیست؛ اما میراث ۱۸ ساله ما را خوب حفظ کرده است🌷 🎥 در این زمانه دوربین‌ها بی‌وقفه تصویر سلمای محجبه را ثبت و خبرگزاری‌ها مدام برایش خبر تولید نمی‌کنند؛ زیرا افتخارآفرینی یک برایشان سودی ندارد. ✅ ما اما، به سلما افتخار و خبر موفقیت این دختر عفیف را منتشر می‌کنیم. دختری که اصالتش را در این طوفان بی‌حیایی، به باد نداد 🇮🇷🧕✌️💖
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 دست مادر را حتما ببوسید 🌸😍 ⚜ زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم و مکرّم شمرده بشود، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد. باید کاری بکنیم که بچّه‌ها دست مادر را حتماً ببوسند اسلام دنبال این است. 💚 🗓 ۱۳۹۲/۰۲/۲۱
✅بخوانيد ، بدن را به لرزه مياورد. ميفرمايند: ای فرزند آدم ، تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم تا اینکه از رحم متنفر نگردي، صورتت را به سمت پشت مادرت قرار دادم تا بوي غذا و معده تو را نيازارد! برایت متکا در سمت راست و چپ قرار دادم که در راست کبد و در سمت چپ طحال ميباشد تا بيارامي. بر تو در شکم مادر نشست و برخواست را آموزش دادم. آیا کسی غیر از من را توانايي چنین کاری هست؟؟ وقتی مدت حمل به پایان رسيد و مراحل آفرينشت تکمیل گرديد بر مامور بر ارحام امر کردم که تو را از رحم خارج و با نرمش بالهایش به دنيا وارد کند. دندانی که چیزی را ريز کند نداشتي!! دستی که بگيرد و قبض کند نداشتي!! قدم و گامي برای سعی و رفتن نداشتي!! از دو رگ نازک(پستانها)در سينه مادرت طعامي بصورت شيرخالص که در زمستان گرم و در تابستان سرد باشد، برايت غذا قرار دادم... مهر و محبتت بر قلب و ت قرار دادم تا تو را سير نميکردند خود سير نميشدند. و تا تو را نمي آسودند خود استراحت نمیکردند! اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد، به مبارزه من قیام نمودی، در خلوت نافرمانی من کردی و از من حيا ننمودي!!! اما باز هم و با همين صورت: اگر بخواني مرا اجابتت کنم. و اگر از من بخواهی و سؤالم کنی بدهمت و برآورده کنم!!! اگر بسويم بازآیی ميپذيرمت!!! ...... شگفتا از تو اي فرزند آدم🌷 هنگامیکه متولد شدي در گوشَت گفتند بدون ؛ و هنگام مرگت، نماز بر تو اقامه شد بدون اذان !!! شگفتا بر تو اي فرزندآدم 🌺 هنگام تولد ندانستي چه کسی تو را از شکم مادر خارج گردانيد و هنگام ندانستی چه کسی تو را بر وارد نمود! ..شگفتا اي ابن آدم🥀 هنگام تولد و نظافت شدی و هنگام مرگ نيز غسلت دادند و نظافتت کردند! شگفتا از تو اي فرزندآدم🎋 هنگام تولد بر شادي و مسرت اطرافيانت آگاه نبودی و هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه واندوهشان كاري كرده نميتواني! عجبا از تو اي فرزندآدم🌱 در شکم مادر در مکان تنگ و تاریک بودی و بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرار ميگيري😔 عجبا اي فرزندآدم🎄 وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا به پوشانندت و وقت مرگ باز با پارچه می پيچانندت تا پوشانده شوی🍎 شگفتا بر تو اي فرزند آدم 🏝️ وقتی متولد ميگردي و بزرگ میشوی از مدارکت و مهارتهايت مردم جویا ميشوند و وقتي بمیری از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسيد😌😪 .. پس برای چه مهيا و آماده کرده اي!!! بنده من، من از رگ گردن به تو نزدیکترم 💞 پس هرگاه در مشکلات زندگی تنها شدی، صدایم کن تا در کنارت باشم. آری با یاد خداست که دلها آرام می گیرد. بجاست که از صمیم قلب بگوئیم: اشهدان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله 💓♥️🌺🌷
💥تلنگر💥 💥بچه ها مراقب باشید💥 « _آمریکا با طعم » ❌تو دهه 1920، زنهای آمریکا یی که نصف جمعیت بودن، اصلاً سیگار نمی‌ کشیدند و این مسئله روی تاثیر منفی گذاشته بود. 🔺کم کم زمزمه ورشکسته شدن کارخونه تنباکو سازی و سیگار آمریکا داشت به گوش ها می‌رسید که یک اتفاق بزرگ افتاد! ⭕️در سال 1928، شرکت تنباکوی آمریکا ادوارد برنایز رو استخدام کرد تا فکری برای فروش پایین سیگار بکنه. او بازاریابی خارق العاده ای بود. ♨️"در حالی که صنعت تنباکو می خواست منطقی، زنان را وادار به کشیدن سیگار کنه، ولی برنایز به این فکر می‌کرد چطور می‌تونه احساسات زن ها را تحت تاثیر قرار بده. 💥این جا بــود که ورق برررررگـشت! ⭕️برنایز، گروهی از زن ها رو استخدام کرد تا در روز عید پاک، به صورت دسته جمعی در میدان بزرگ نیویورک رژه برن. اما نه یک رژه معمولی! او طوری برنامه ریزی کرده بود که این زنان در زمان مناسبی، در رژه بایستن و با هم شروع به کنند. بعد عکاسانی را مامور کرد تا از آن زنان، های زیبا و مجللی بگیرند که بعداً بتواند آن ها را در روزنامه های ملی چاپ کند. ⭕️اوج خلاقیت برنایز زمانی جرقه میزنه که به خبرنگارها میگه: « زن ها فقط سیگار روشن نمی‌کنن، بلکه «» را روشن می‌کنند» و با اینکار توانایی استقلال شون از مردها رو نشون میدن. برنایز تونست پیام « = » رو با هم گره زد و اون رو خوب تو روزنامه های شهر پخش کرد، فروش سیگار چهار برابر شد. 🤔ولی همه چیز بود! هیچ هدف و پشت این حرکت نبود؛ 🔺 برنایز فقط اون رو یک جلوه داد. چون میدانست این کار احساسات زن های کشور رو تحت تاثیر قرار میده. در نهایت چی شد؟ زن ها شروع به سیگار کشیدن کردند و فروش سیگار 4 برابر شد. «شعار » روشن ماندن چرخ کارخانه های فروش مواد آرایشی و شرکت های وابسته به آن است، تا با عمل زیبایی و پرتزها و بوتاکس ها و هزاران قلم مواد آرایشی و متعلقاتش ثروت اندوزی کنن، نه حقوق زنان است! ————————————- ✍️پ.ن: 🤔این روایت چقدر شبیه پروژه و ترویج در جامعه دینی ایرانه، نه؟؟؟؟؟؟؟؟ 🔻خواهرم، برادرم، این یک برای نابودی زیرساخت های و به لجن کشیدن جایگاه بعنوان در جامعه است، زیرا: 🌺از دامن زن مرد به معراج می رود🌺 ❌بی گمان: 💥💥