هدایت شده از ||| پیام های من |||
🔷 ۱۷ اسفند سالروز شهادت فرمانده محبوب سپاه اسلام، محمد ابراهیم همت گرامی باد.
🔸تو ادبیات مقاومت شهدا با هم تفاوت چندانی ندارند اما حقیقتاً امروز نام شهید همت با نام دفاع مقدس برای همه یکی شده! محمد ابراهیم همتی که تو شهرضای استان اصفهان به دنیا اومد، تو شهر اصفهان سرباز بود و آشپزی می کرد، تو شهرضا معلم بود، تو سیستان و بلوچستان کار جهادی می کرد، تو پاوه کردستان فرمانده سپاه بود، تو لبنان و فلسطین جلو اسرائیلی ها علمدار بود و تو خاک عراق و جزیره مجنون جنوبی به پاداش اعمالش رسید که شهید حسین یوسف اللهی گفت: «مزد جهاد شهادت است!»
🔸همون محمد ابراهیم همتی که قبل از اینکه به دنیا بیاد حسینی بود و همین باعث شد که حسینی و بی سر شهید بشه! مادر شهید تو کتاب «ماه همراه بچه ها است» میگه که: زمان شاه، پاییز سال ۱۳۳۳ سه ماهه باردار بودم و با همسرم و مادرش رفتیم کربلا. تو راه زیاد تکون خوردیم و وقتی که رسیدیم حالم بد شد و با کفشدار حرم که یه ایرانی به نام مش علی پور بود به عنوان مترجم رفتیم دکتر و دکتر گفت بچه شما صد درصد سقط شده!
🔸آخر شبی خیلی ناراحت بودم و رفتم حرم و سر گذاشتم روی شبکه های های ضریح و گفتم یا امام حسین: «می ترسم قاتل این بچه من بشم، نزار همچین بلایی سرم بیاد» و بعد اومدیم تو منزلمون خوابیدیم. پدر شهید میگه نصف شبی با صدای گریه همسرم از خواب بیدار شدم و ازش پرسیده چه خبره؟
🔸گفت: «خواب دیدم که پای ضریح امام حسین نشستم و یه خانم قد بلند و با حیایی که روبنده عربی هم داشت، از زیر چادرش یه بچه خیلی خوشگل به من داد و چادرش رو روی صورتش کشید و گفت: «بچه تو از دست رفت! اما برا اینکه دست خالی بر نگردی اینو با خودت ببر، فقط یادت باشه اسمش رو بزار محمد ابراهیم، او از ما است و به پیش ما باز می گرده!»
🔸پدر شهید ادامه میده که صبح زود بلند شدیم و رفتیم پیش همون دکتر دیشبی، دکتر بعد از معاینه با تعجب زیاد گفت: دیشب شما بعد از اینکه اومدین اینجا کجا رفتید؟ گفتیم رفتیم حرم دعا کردیم؟! گفت: قابل باور نیست، بچه سالم و زنده است! دکتر که معجزه امام حسین (ع) رو دیده بود پول ویزیت دیشبش رو هم بهمون پس داد و برا مادر و بچه دارو نوشت.
🔸پدر شهید میگه: چهار ماه تو کربلا موندیم و بعد برگشتیم. وقتی سیزده فروردین ۱۳۳۴ به دنیا اومد، اسمش رو به خاطر اون خواب و به حرمت حضرت زهرا (س) محمد ابراهیم گذاشتیم. مادرش میگه: بعد شهادت وقتی که گذاشتمش تو قبر و دیدم که سر نداره، یاد کربلا و امام حسین (ع) و خوابم افتادم!
🔸حاج محمد ابراهیم همتی که حاج قاسم گفت، همت قبرش در شهرضا است اما امروز در همه دیدگانِ با معرفتی که او را می شناسند او دفنه، در همه قلوب.
🔸همتی با اخلاصی که حتی جیره غذا و لباساش رو به بقیه می داد و می گفت من ۵ ساله که یه لباس دارم و هنوز قابل استفاده است! محمد ابراهیمی که کل دارایی شخصیش از این دنیا تو یه جعبه مهمات جا می شد و حتی بعد از ازدواج، محل زندگیش اتاقی بود رو پشت بوم یه بسیجی که قبلاً یه مرغ دونی بود و بعد از بمبارون بلااستفاده شده بود و حاجی خودش اومد اون رو ترمیم کرد و فقط دوتا کاسه، دو تا بشقاب، دو تا چنگال و قاشق، دو تا پتو و یه پرده داشت که همسرش میگه حتی پیک نیک خوراک پزی هم نداشتیم و اون مدت اصلاً غذای پختنی نخوردیم!
🔸مسئولین کشوری، هیأت دولت، کارمندان، سلبریتی ها، حزب اللهی ها، گوش کنید: «در دل این کاخ های شیشه ای، همچو همت، کو شهادت پیشه ای؟ ما اسیر بورس بازی گشته ایم، مسخِ دنیای مجازی گشته ایم، ما شبی در وادی تَن گم شدیم، مَهو و ماتِ فتنه گندیم شدیم.»
🔸حاج همتی که تو جبهه شب و روز خواب نداشت و دائم تو این محور و اون محور فرماندهی می کرد و رزمنده ها به شوخی می گفتند: دیشب حاجی ۳۰ کیلومتر خوابید! ۳۰ کیلومتر خواب تو ماشین یعنی کلاً ۲۰ دقیقه خواب!
🔸محمد ابراهیمی که وقتی که از لبنان و جنگ با اسرائیل برگشت، تا زمان شهادتش همش به فکر حاج احمد متوسلیان بود و دائم می سوخت و حسرت می خورد که چرا وقتی به حاج احمد گفته بود که من باید جای تو برم و حاج احمد مخالفت کرد، جلوش کوتاه اومد!
🔸همتی که اینقدر محبوب و مخلص بود که وقتی فقط چند ثانیه تو خط راه می رفت، سیلی از جمعیت پشت سرش راه می افتاد، مثل همون چیزی که خودمون در خصوص حاج قاسم به عینه دیدیم.
🔸حاج همتی که کل رانت خواریش از انقلاب و جایگاهش، این بود که به امام خمینی (ره) گفت برا خودش و رزمنده ها دعا کنه!
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini