سجده‌گاهش خیس باران بود. لبش، عطشان به گوشش ناله‌ی، طفلان و دائم ، یادِ آن ایام دلش را پر شرر می‌کرد عطش ، ناله ، اسیری، درد همه بودند ولی امان! از شام امان ازگردش و بازار امان‌ از کوچه و سنگش امان از چشم هیزِ پست نامردش امان از مجلس و بزمش امان از خیزان بر لب امان از خنده‌ی دشمن خداوندا ! امان از آب امان از قحطی اصحاب امان از بی‌کسی‌ مرد امان از چشم یعقوبش امان از آب امان از شام امان و صد امان از شام که او را دم به دم ، می کشت فدای چشم بی‌تابت که طاقت از کَفش رفته فدای قلب زخمی و ترک خورده شکسته روزگار پست فدا گردم فدای روی همچون ماه فدای صورت زیبا فدای سجده‌گاه عشق که هر دم خیس باران است دعا کن! حضرت سجاد(ع) دعا کن! بهر آرامش دعا کن ! منتقم آید و گیرد انتقام سخت ، از این قوم حرامی که شکستند حرمت طاها دعا کن! بهر تسکین، بهر درمان، بهر آزادی دعا کن که شوند نابود این قوم ستمکار ستم پیشه دعا کن ! حضرت سجاد (ع) دعا کن! منتقم آید تمنای دل #بی‌تاب فقط این است که تعجیل در فرج افتد به حق آب به حق تشنگی لب خشکیده‌ی ارباب اللهم عجل لولیک الفرج (آمین) 💔🥀💔🥀💔 #کبری_رحمتی #بی‌تاب