eitaa logo
عباس موزون
54.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
4هزار ویدیو
17 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
22.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم ) 🔸 من که روح بودم ایستاده بودم توی تختم، مامان اومد از جلوی اتاق من رد بشه یه لحظه چشمش خورد به قاب عکس من، تا دید عکسِ منو از حال رفت، چون تو مسیر نگاه بودم فکر کردم منو دید... 🔸 یکی از روزهایی که تو بیمارستان پایین تختم بودم پیرمردی رو دیدم، بابابزرگم سال ۸۳ فوت کرد با همون تیپ و شکل یهو دیدم پیرمردی اومد پیش من، دیدمش شناختم! گفتم آقا جون سلام شما اینجا چکار می‌کنید؟! اصلاً من موندم آقا جون اینجا چکار می‌کنه! گفتش اومدم بهت مژده بدم خوب میشی صبر داشته باش فقط برگشتی یه پیغام دارم برات که به بابات بگو سنگ قبر منو خواست عوض کنه دست به کفنم نزنه... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/bOGlt 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
21.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم ) 🔸گفت که بگو دست به خاک تو قبرم نزنه، گفتم چرا؟! گفتش که عذاب قبرم دوباره تکرار می‌شه چون یه جور نبش قبر حساب می‌شه 🔸روزهای اول که به هوش اومدم به پرستار گفتم: آقای پرستار جون مادرت یه دقیقه بابامو صدا می‌کنی بابام اومد گفت چیه! گفتم مگه نمی‌خوای بری رسالت سنگ قبر بخری برا آقا جون، خودِ آقا جون یه چیزی گفته باید بهت بگم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/8heW2 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
20.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم ) 🔸دیدم یکی با لباس سبز خاکی اومد سمت من، گفت من امین کریمی‌ام یادت نیست تو بچه بودی زدم تو گوشِت، اومدی سر خاکم گفتی حلالت نمی‌کنم؟! اومدم ازت حلالیت بگیرم، گفتم؛ شما که شهید شدی چه نیازی به حلالیت من داری؟! گفت من فقط لنگِ یه حلالیت از توام 🔸منم که می‌بینی اومدم به واسطه حضرت زینب(س) و حضرت ابالفضل(ع) و امام حسین(ع) واسطه شدن پیش خدا که بزارن من بیام پیش تو ازت حلالیت بگیرم، حضرت اباالفضل(ع) هم گفت اگه حلالت کرد من میرم شفاعتش رو می‌کنم خوب بشه و برگرده... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/trpc9 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
19.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم ) 🔸 حضرت ملک الموت رو دیدم، سه نفر بودن هاله آدم ولی سرتاسر مشکی، ولی ترسناک نبودن، یکیشون گفت: هی؛ تو بلند شو باید بریم! تو همین حین شوهر خاله‌ام و مامان و بابام که اومده بودن ملاقات پشت پنجره داشتن حدیث کساء می‌خوندن 🔸یهو دیدم پنج نفر با لباس سبز که بعداً فهمیدم اینها پنج تن آل عبا(ع) بودن، اومدن پشت این سه نفر گفتن که ایمان رو ولش کنین، همین الان اِذن اومده که این بچه باید بمونه، قشنگ همین جمله رو گفت و گفت: باب الحوائج(ع) میاد شفاعتش رو می‌کنه... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/DnplT 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
19.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم ) 🔸اومد سمت من یه نفر و دست کشید روی سرم من سرم پایین بود، گفتش که پسرم ناراحت نباش هیچوقت امیدت رو از دست نده نمی‌دونستم کیه! سرم رو کردم بالا یهو گفتم: یا ابالفضل(ع) چقدر خوشگله این آقا، گفتش که می‌دونی من کی‌ام؟ من اباالفضل العباسم ..‌‌. گفتن که قول بدی وقتی برگشتی گِله ما رو جایی نکنی که بگی باب الحوائج دروغ بود یا مثلاً ابالفضل(ع) و امام حسین(ع) دروغ بودن! گفتم چشم آقا قول میدم گفتن حالا برو تو جسمت... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/rYgZW 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
✅ قسمت ۱۸- باور(۱) ✅ قسمت ۱۸- باور(۲) ✅ قسمت ۱۹- سایه بان(۱) ✅ قسمت ۱۹- سایه بان(۲) ✅ قسمت ۲۰- دختر بابا(۱) ✅ قسمت ۲۰- دختربابا(۲) ✅ قسمت ۲۱- حضور(۱) ✅ قسمت ۲۱- حضور(۲) ✅ قسمت ۲۲- پدر(۱) ✅ قسمت ۲۲- پدر(۲) ✅ قسمت ۲۳- آغاز ایمان(۱) ✅ قسمت ۲۳- آغاز ایمان(۲) ✅ قسمت ۲۴- احراز(۱) ✅ قسمت ۲۴- احراز(۲) ✅ قسمت ۲۵- اعجاز ایمان(۱) ✅ قسمت ۲۵- اعجاز ایمان(۲) ✅ قسمت ۲۶- که هنوز من نبودم(۱) ✅ قسمت ۲۶- که هنوز من نبودم(۲) ✅ قسمت ۲۷- زبان هم‌زبانی(۱) ✅ قسمت ۲۷- زبان هم‌زبانی(۲) ✅ قسمت ۲۸- مادرانه(۱) ✅ قسمت ۲۸- مادرانه(۲) ✅ قسمت ۲۹- پایان ریا(۱) ✅ قسمت ۲۹- شایان رها(۲) ✅ قسمت ۳۰- برق آسا(۱) ✅ قسمت ۳۰- برق آسا(۲) ✅ قسمت ۳۱- یک دعا(۱) ✅ قسمت ۳۱- یک سوره(۲) ✅ قسمت ۳۲- یاری(۱) ✅ قسمت ۳۲- یاری(۲) ✅ قسمت ۳۳- کسب و کار(۱) ✅ قسمت ۳۳- بی غبار(۲) ✅ قسمت ۳۴- راز رمز(۱) ✅ قسمت ۳۴- راز رمز(۲) ✅ قسمت ۳۵- پشت صحنه و بازخوردها 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
✅ قسمت ۱۸- باور(۱) ✅ قسمت ۱۸- باور(۲) ✅ قسمت ۱۹- سایه بان(۱) ✅ قسمت ۱۹- سایه بان(۲) ✅ قسمت ۲۰- دختر بابا(۱) ✅ قسمت ۲۰- دختربابا(۲) ✅ قسمت ۲۱- حضور(۱) ✅ قسمت ۲۱- حضور(۲) ✅ قسمت ۲۲- پدر(۱) ✅ قسمت ۲۲- پدر(۲) ✅ قسمت ۲۳- آغاز ایمان(۱) ✅ قسمت ۲۳- آغاز ایمان(۲) ✅ قسمت ۲۴- احراز(۱) ✅ قسمت ۲۴- احراز(۲) ✅ قسمت ۲۵- اعجاز ایمان(۱) ✅ قسمت ۲۵- اعجاز ایمان(۲) ✅ قسمت ۲۶- که هنوز من نبودم(۱) ✅ قسمت ۲۶- که هنوز من نبودم(۲) ✅ قسمت ۲۷- زبان هم‌زبانی(۱) ✅ قسمت ۲۷- زبان هم‌زبانی(۲) ✅ قسمت ۲۸- مادرانه(۱) ✅ قسمت ۲۸- مادرانه(۲) ✅ قسمت ۲۹- پایان ریا(۱) ✅ قسمت ۲۹- شایان رها(۲) ✅ قسمت ۳۰- برق آسا(۱) ✅ قسمت ۳۰- برق آسا(۲) ✅ قسمت ۳۱- یک دعا(۱) ✅ قسمت ۳۱- یک سوره(۲) ✅ قسمت ۳۲- یاری(۱) ✅ قسمت ۳۲- یاری(۲) ✅ قسمت ۳۳- کسب و کار(۱) ✅ قسمت ۳۳- بی غبار(۲) ✅ قسمت ۳۴- راز رمز(۱) ✅ قسمت ۳۴- راز رمز(۲) ✅ قسمت ۳۵- پشت صحنه و بازخوردها 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و چهارم فصل سوم) 🔸 توسل به عزیز خانه امام حسین علیه‌السلام... فکر مخاطب را می‌خوندم... بعد از زیارت عاشورا با خودش فکر می‌کرد چی بخونه؟ در خونه هرکی می‌ری، برو دامن عزیزش رو بگیر... زنداداشم گفت یا امام حسین دختر منم سه سالشه، تو رو به دخترت قسم... امام حسین رو قسم دادم به دختر سه ساله‌اش... نور سبزی بالای سرم بود که به من آرامش می‌داد... 🌹‌«ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاه» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
47.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم) 🔶️ ناراحت بودم که حضرت ابالفضل علیه‌السلام نیامده بود، در یادم بود دوستم قول داده بود شفاعتم را از آقا بگیرد و من خوب شوم... 🔶️ یک نفر سمت من آمد و دستی بر سرم کشید، سرم پایین بود، گفت: پسرم ناراحت نباش امیدت را از دست نده من همان کس هستم که اسمم را آوردی، من ابالفضل العباس ساقی دشت کربلا هستم... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
💠لینک مشاهده و دانلود قسمت‌های برنامه «زندگی پس از زندگی» از و دریافت ؛ رمضان ۱۴۰۱: ✅قسمت۲۱_حضور ⬇️مشاهده در آپــارات: بخش اول: https://www.aparat.com/v/9TkM0 بخش دوم: https://www.aparat.com/v/miode 🔊 دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir//detailsPodcast/?g=537341 ✅قسمت ۲۲- پدر ⬇️مشاهده در آپـــارات: بخش اول: https://www.aparat.com/v/f639im0 بخش دوم: https://www.aparat.com/v/d391ws3 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir//detailsPodcast/?g=537491 ✅قسمت ۲۳- آغاز ایمان ⬇️مشاهده در آپـــارات: بخش اول: https://www.aparat.com/v/k9924mv بخش دوم: https://www.aparat.com/v/u07v30g 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir//detailsPodcast/?g=537743 ✅قسمت ۲۴- احراز ⬇️مشاهده در آپـــارات: بخش اول: https://www.aparat.com/v/t54s5v4 بخش دوم: https://www.aparat.com/v/y92zyx4 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir//detailsPodcast/?g=537743 ✅قسمت ۲۵-اعجاز ایمان ⬇️مشاهده در آپــارات: بخش اول: https://www.aparat.com/v/a863418 بخش دوم: https://www.aparat.com/v/g2234gl 🔊دریافت فایل صوتی: http://sokhanrani.iranseda.ir//detailsPodcast/?g=537743 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
47.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و پنجم فصل سوم) 🔶️ ناراحت بودم که حضرت ابالفضل علیه‌السلام نیامده بود، در یادم بود دوستم قول داده بود شفاعتم را از آقا بگیرد و من خوب شوم... 🔶️ یک نفر سمت من آمد و دستی بر سرم کشید، سرم پایین بود، گفت: پسرم ناراحت نباش امیدت را از دست نده من همان کس هستم که اسمم را آوردی، من ابالفضل العباس ساقی دشت کربلا هستم... «ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و چهارم فصل سوم) 🔸 توسل به عزیز خانه امام حسین علیه‌السلام... فکر مخاطب را می‌خوندم... بعد از زیارت عاشورا با خودش فکر می‌کرد چی بخونه؟ در خونه هرکی می‌ری، برو دامن عزیزش رو بگیر... زنداداشم گفت یا امام حسین دختر منم سه سالشه، تو رو به دخترت قسم... امام حسین رو قسم دادم به دختر سه ساله‌اش... نور سبزی بالای سرم بود که به من آرامش می‌داد... 🕯️🥀 سالروز شهادت حضرت رقیه «سلام الله علیها» تسلیت باد🥀🕯️ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links