eitaa logo
عباس موزون
50.2هزار دنبال‌کننده
967 عکس
2.2هزار ویدیو
4 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
15.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸استوانه خیلی بزرگ نبود، فقط ما دو نفر در آن جا می‌شدیم، داخل تونل سفید و روشن بود، بیرون از تونل ظلمات بود... 🔸بعد از مدتی آن تونل و سیاهی اطراف بطور کامل تمام شد، به محیط دیگری آمدم... آن محیط سفید، روشن و نورانی بود، سفیدی که چشم را نمی‌زد. خورشید در برابر سفیدی آنجا اصلا نور ندارد... ذره ذره‌اش عشق خدا بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/zPlTw 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸تازه فهمیدم کجا هستم، یک میز را به صورت ال در نظر بگیرید، ۴ نفر نشسته در یک قسمت باشند و یک نفر تنها در قسمت پایین ال نشسته باشد 🔸آن ۴ نفر را ندیدم، حضورشان را احساس کردم، ولی نفر پنجم را دیدم که دارد به سمت من می‌آید... خیلی ترسناک بود، سیمای گرگ داشت، آن گرگ، عمل من بود، آن موجود از کارهای من ساخته شده بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/UG8RP 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸۵ سال به آسمان نگاه نکردم مبادا دوباره آن گرگ را ببینم، چون بالا بود، اصلا نمی‌توانید تجسم کنید، امیدوارم هیچ کس نبیند... فقط تنها چیزی که برایم مهم است، این است که خدا به من فرصت داد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/BLMjg 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل دوم) 🔸خواستم از خودم دفاع کنم، آنجا دفاع کردنی نیست، اینجا باید از خودت دفاع کنی، دفاع کردن در این کره خاکی است... امیدوارم کسی دفاع کردن را به آن دنیا نسپارد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/6UbAs 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸سال ۱۳۶۸ به دلیل فعال بودن در جبهه که به عنوان فیلمبردار جنگی شناخته می‌شدم، من را برای دفتر بیروت انتخاب کردند. درگیری بین نیروهای خودی و غیرخودی رخ داد و من گزارش گرفته بودم که پخش شده بود و سبب شناسایی‌ام شد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/18iUB 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸از بیهوش شدن من اینقدر زمان گذشته بود که وقتی به هوش آمدم، من را که گرفته بودند و پایین انداخته بودند، سرم روی زمین بود و پایم هنوز در ماشین بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/cCLu7 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸دو نفری که مرا بردند یکی مچ پای مرا گرفت و از روی تخت پایین کشید، احساس کردم زیر پایم خالی شد و سرم به زمین خورد، یک آن احساس کردم روحم بالا آمد، آن بالا لبخندی زدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/opFLa 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
19.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸فقط بهترین کار این بود که تصمیم گرفتم داد و فریاد بزنم تا شاید کاری برایم بکنند. 🔸به فرمان شخصی، شروع کردند به رگبار زدن (چشمانم بسته بود) نمی‌دیدم حدس می‌زدم که منم تیر خورده باشم ولی متوجه نباشم... چشمانم را باز کردند و دوباره مرا به همان سیاهچال بردند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/1b4XH 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
19.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸از یک جایی حس کردم که باید بروم‌، بالا کشیده شدم، طوری که محله برایم شد مثل کُره، به محض اینکه اتفاق افتاد، انگار وارد اتاق شدم (اتاق بازگویی، اتاق بازجویی) جلوی من یک‌ پرده باز شد از ۴ سالگی را نشانم دادند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/tWlYQ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
21.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل دوم) 🔸من احساس می‌کردم که دو طرف ترازو برابر شده گفتم خدایا من نه آدم بدی بودم نه آدم خوبی. پرونده بسته شد و مثل پوشه شد که به من دادند گفتند: برو داخل این نور (گفتنی که ادراک بود نه شنیدن) من وارد نور سفید شدم پایم را که گذاشتم داخل آن نور، برگشتم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/3lgoU 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links