eitaa logo
اشعار عباس تافته
377 دنبال‌کننده
25 عکس
22 ویدیو
0 فایل
مهمان چشم های شما هستم...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹قسمت اول از « چرا زیباست؟ »🔹 روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آری افطار رطب در رمضان مستحب است... 🔰 افزون بر معنی لطیف حاصل از تشبیه مضمر، شــاهـکار در هــم‌نشیــن قـــرار دادن این ســه کلــمه است: «افطارم، از، آن» که در خوانش «افطا رَمَزان» تلفظ می‌شــود یا همـان «افطا رمضان!» ⏳ یعنی یک‌بار آشکارا و یک‌بار در لفافه، واژۀ رمضـان را در ذهن مخــاطب تداعـی می‌کند و باعـث تاثیـــر گذاری دوچنـدان بیــت می‌شـود. ✍🏻 @abbas_tafteh
اشعار عباس تافته
🔹قسمت اول از « چرا زیباست؟ »🔹 روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آری افطار رطب در رمضان مستحب ا
🔹 قسمت دوم از « چرا زیباست؟ »🔹 ما تابع عشقیم و این بی‌تابی بی حد چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد... 🔰 شـــاهکار فاضل در این بیت، آنجاست که برای القای مفهوم "بی‌نهایتی عشق و بی‌تابی" رندانه از واژگان علم ریاضی استفاده می‌کـند. چرا که علم اعداد به بی‌نهایتی مشهــور است. «تابع، حد، خط ممتد، پیوستگی» چه اینکه می‌توانست بگوید: ما پیرو عشقیم و این بی تابی بی مرز چون خط ممتد تا ابـــد پیوستگی دارد ⏳'بهْ گزینی واژه' و انتخاب واژه های متناسب به مقبول طبع شدنِ ابیات کمک شایانی می‌کند. ✍🏻 @abbas_tafteh
🔹 قسمت سوم از « چرا زیباست؟ »🔹 نشست یار چو پیشت، نماز چیست سلیم نماز خویش قضـــا کن که آفتـاب نشست 🔰 شاهکاری که اولیــن بار از زبــان عــاصی شنیدم و چندین روز می‌شود که ایـــن بیــت همراه من است. زیبایی بیت بر دوش ایــهام آخر مصراع دوم است یعنی«آفتاب نشست» که شعر را دارای دو معنا می کند: 🔸معنای اول: یار آفتاب سیما که آمد،دیگر نماز برای چیست؟ قضا کن و به یارت بپرداز. 🔸معنای دوم: آفتاب اصلی یار توست و هنگامی که نشست(غروب کرد) نمازت باطل است، پس نمازت را قضا کن! ⏳ترکیب زیبای "نشستن آفتاب" به معنای "غروب کردن" لطافـت بیــت را دو چـنـدان کرده است. ✍🏻 @abbas_tafteh
اشعار عباس تافته
🔹 قسمت سوم از « چرا زیباست؟ »🔹 نشست یار چو پیشت، نماز چیست سلیم نماز خویش قضـــا کن که آفتـاب نشست
🔹 قسمت چهارم از « چرا زیباست؟ »🔹 سنگم زدند خلق و تو انداختی گِلی بیگانـه ای میـان هــزار آشنــا تویی 🔰 گاهی برای خلق زیبایی تنها نیاز است برداشتی از کتاب بی نظیری چون تذکرة الاولیاء را با فرمی جدید بیان کرد: 🔸«... پس هر کسی سنگی می‌انداختند. شبلی موافقت را گِلی انداخت. حسین منصور آهی کرد. گفتند ازین همه سنگ هیچ آه نکردی، از گِلی آه کردن چه معنی است؟ گفت: از آنکه آنها نمی‌دانند معذورند؛ ازو سختم می‌آید که او می‌داند که نمی‌باید انداخت...» / ذکر ⏳بهره گیری مضمون از شاهکارهای ادب کهن و بیان آن به فرم جدید، لذتی دو چندان به مخاطب می‌دهد. هم شیوایی و بلاغتِ مضمون مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد و هم حس همذات پنداری را در وی بیدار می‌کند. ✍🏻 @abbas_tafteh