اومدم یکم باهات حرف بزنم.mp3
8.19M
#مناجات
✨سحر بیستم و دوم
🎙سید رضا نریمانی
@abbasivaladi 🏴
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔹️حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند:
آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوهی الهی.
✍ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحیم
سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمد هادی حاج رحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز.
✏️ شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هماکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهیاند.
✏️ سردار زاهدی از دهه شصت در میدانهای خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کردهاند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران بهویژه هرکه آنان را میشناخت سنگین است.
رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوهی الهی.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیّدعلی خامنهای
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃فرو میپاشد آری هیبت پوشالی صهیون
کماکان غیرت طوفانالاقصی زنده میماند
🍃شهادت را نمیفهمند، کورند و نمیبینند
فلسطین دم به دم میمیرد امّا زنده میماند
🎙شعرخوانی علی سلیمیان در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب
#ماه_رمضان #غزه #فلسطین
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
💢 ما هیچیم، هیچِ هیچ 💠 سلسه کلیپهای تفسیر موضوعیِ #تا_خدا ۱۹ 🔸ببینید، عمل کنید و انتشار دهید. 👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تربیت چیست⁉️
💠 سلسه کلیپهای تفسیر موضوعیِ #تا_خدا ۲۰
🔸ببینید، عمل کنید و انتشار دهید.
👌کیفیت اصلی (کلیک کنید)
#محسن_عباسی_ولدی
#ماه_رمضان
@abbasivaladi
#دعای_افتتاح (3)
سلام وقتتون بخیر و نماز روزههاتون قبول
#عباسی_ولدی_هستم.
شب نوزدهم و بیست و یکم بحثی رو دربارۀ دعای افتتاح شروع کردیم و امشب اگه خدا بخواد میخوام قسمت سوم این بحث رو با شما در میون بذارم.
تا چند دقیقۀ دیگه به لطف خدا بحث شروع میشه.
قصدم از بحث شبهای قدر اینه که با حال و معرفت بهتری بریم در خونۀ خدا.
اگه دلتون میخواد دوستانتون رو هم دعوت کنید به این جلسه.
اگه جلسۀ اول و دوم رو نخونید، تا شروع نکردم، برید به این نشونی و مطالعه کنید.
قسمت اول👇
https://eitaa.com/abbasivaladi/15052
قسمت دوم👇
https://eitaa.com/abbasivaladi/15094
@abbasivaladi
بسم الله الرحمن الرحیم
شب نوزدهم گفتیم دعای افتتاح به ما یاد میده قبل از این که از خدا چیزی رو بخواید، به این فکر کنید که خدا چی بهتون داده.
شب بیست و یکم گفتیم قبل از این که از خدا چیزی بخوایم، خدا رو خوب بشناسیم تا ببینیم از کی حاجت میخوایم.
امشب میخوایم یه نکتۀ دیگه خیلی مهمه از این دعا یاد بگیریم.
امشبم دل بدید. به لطف خدا صحبتهای امشب میتونه اتفاق ویژهای رو تو مراسم احیا رقم بزنه.
@abbasivaladi
یکی از آموزههای دعای افتتاح برای ما اینه:
همیشه رابطۀ خودت و خدا رو بازخوانی کن.
هیچ وقت فراموش نکن خدا باهات چه طوری برخورد کرد
و تو با خدا چه جوری برخورد کردی.
برای این که یه مقدار این رابطه رو بازخوانی کنیم بخشی از دعای افتتاح رو امشب با هم مرور میکنیم.
این قسمت خیلی معرکهست. اگه کسی این قسمت رو قلۀ دعای افتتاح بدونه، بیراه نگفته.
گوشها رو تیز کنید و با دل آماده قسمتهای بعدی رو بخونید.
@abbasivaladi
«اللّهُمَّ إِنَّ عَفوَكَ عَن ذَنبِى، وَ تَجاوُزَكَ عَن خَطِيئَتِى، وَ صَفحَكَ عَن ظُلمِى، وَ سَترَكَ عَلَى قَبِيحِ عَمَلِى، وَحِلمَكَ عَن كَثِيرِ جُرمِى عِندَ مَا كانَ مِن خَطَإى وَعَمدِى أَطمَعَنِى فِى أَن أَسأَلَكَ مَا لَاأَستَوجِبُهُ مِنكَ الَّذِي رَزَقتَنِي مِن رَحمَتِكَ وَ أَرَيتَنِي مِن قُدرَتِكَ وَ عَرَّفتَنِي مِن إِجَابَتِكَ».
الله اکبر! الله اکبر! چه جوری میشه این خدا رو شناخت و براش نمرد!؟
بنده چی داره به خدا میگه؟
بذارید از آخر این قسمت ترجمه کنم و یه کم توضیح بدم.
خدایا! من وقتی میآم در خونهت چیزایی رو ازت درخواست میکنم که میدونم شایسته و لایقش نیستم. اون چیزایی رو ازت میخوام که از رحمتت به من روزی کردی و از قدرتت نشونم دادی و از اجابت دعاهای من نشونم دادی.
@abbasivaladi
اما خدای من! چرا من به خودم اجازه میدم که ازت درخواستی بکنم که شایستهش نیستم؟
الان دلیلش رو بهت میگم:
خدایا! من گناه کردم، تو من رو بخشیدی: عَفوَكَ عَن ذَنبِى
من خطا کردم، تو از خطای من گذشتی: تَجاوُزَكَ عَن خَطِيئَتِى
من به خودم ظلم کردم، تو چشم پوشی کردی: صَفحَكَ عَن ظُلمِى
بر عمل زشتم یه پردهای انداختی و پوشوندی: سَترَكَ عَلَى قَبِيحِ عَمَلِى
با گناه و ظلم زیادم حلیمانه برخوردکردی: وَحِلمَكَ عَن كَثِيرِ جُرمِى
چه اونایی که اشتباهی انجام دادم و چه اونایی که عمدی انجام دادم: عِندَ مَا كانَ مِن خَطَإى وَعَمدِى
این جوری نبود همۀ گناهایی که کردم به خطا رفته باشه، نه، عمدی هم انجام دادم.
ولی تو همه رو بخشیدی.
وقتی من دیدم با من این طوری برخورد کردی،
طمع کردم که از تو درخواستی بکنم که شایستهاش نیستم: أَطمَعَنِى فِى أَن أَسأَلَكَ مَا لَاأَستَوجِبُهُ مِنكَ.
تموم شد؟
نه، صبر کنید.
هنوز به اوج نرسیدیم.
تازه تو دامنه و پایهایم.
@abbasivaladi
«فَصِرتُ أَدعُوكَ آمِناً، وَأَسأَلُكَ مُستَأنِساً لَاخائِفاً وَلَا وَجِلاً، مُدِلّاً عَلَيكَ فِيما قَصَدتُ فِيهِ إِلَيكَ»
_ خب، بندۀ من! دیدی بخشیدمت و به خودت اجازه دادی ازم چیزایی رو بخوای که لایقش نیستی. بعدش چی شد؟
_ خدایا! وقتی دیدم تو با من این طوری برخورد کردی، احساس امنیتی کردم که با خیال آسوده، بدون این که نگران گناهانی که کردم باشم، اومدم و صدات کردم: فَصِرْتُ أَدْعُوكَ آمِناً
من سابقۀ خوبی ندارم؛ اما راحت میام و درخواستم رو با حالتی بیان میکنم که انگار عمریه باهات انس دارم (مُسْتَأْنِساً)،
با این که مجرمم و تو حاکم؛ اما میام ازت درخواست میکنم بدون این که بترسم و بلرزم: (لَاخائِفاً وَلَا وَجِلاً)
@abbasivaladi
خدایا! نه این که فقط با خیال آسوده درخواستم مطرح کنم، نه، یه خورده بالاتر.
به عنوان یه گناهکار و مجرم میام درِ خونۀ تو و برای گرفتم حاجتم از تو برات ناز میکنم: (مُدِلّاً عَلَيْكَ فِيما قَصَدْتُ فِيهِ إِلَيْكَ)
«مُدِلّاً عَلَيْكَ » تو کاری کردی با من که من مجرم و گناهکار به این نتیجه رسیدم که میتونم توی اون قصد و هدفی که دارم و به خاطرش به سمت تو اومدم، برات ناز کنم.
به نظرتون برای این قسمت از دعای افتتاح، نباید جون داد؟
قشنگتر از اینم میشه رابطۀ بنده و خدا رو توصیف کرد؟
@abbasivaladi
امشب برید این قسمت از دعای افتتاح رو فریاد بزنید.
بگید من خدایی دارم که براش ناز میکنم و اونم نازم رو میخره.
بگید وقتی من رو بخشید، بهم نمیگه دیگه دهنت رو ببند و هیچی ازم نخواه.
نه، اجازه میده بازم ازش درخواست کنم.
وقتی خواستم درخواست کنم، نمیگه چیزای کوچیک و پیش پا افتاده بخواه
نه، میگه هر چی میخوای، بگو. کم نخواه. یه وقت نگی اینی که میخواهم از خدا درخواست بکنم، خیلی از بزرگتر از اندازۀ منهها. نه، بخواه.
@abbasivaladi
خدایا! چرا من تو را این طوری نشناختم!؟
چرا اون چیزی که از تو در ذهن من نقش بسته، با اینی که تو دعاها میخونم فرق داره؟!
من تو رو با آدمها مقایسه کردم، با خودمون، با همۀ نقصهایی که داریم.
این قدر مهربونی تو ذهن ما نمیگنجه، چون خودمون این طوری نیستیم.
بعد فکر میکنیم که تو هم مثل مایی، نهایتش یه کم بهتر.
آقایون! خانمها! صبر کنید، دعا باز هم داره اوج میگیره.
@abbasivaladi
«فَإِن أَبطَأَ عَنِّى عَتَبتُ بِجَهلِى عَلَيكَ، وَلَعَلَّ الَّذِى أَبطَأَ عَنِّى هُوَ خَيرٌ لِى لِعِلمِكَ بِعاقِبَةِ الأُمُورِ، فَلَم أَرَ مَولىً كَرِيماً أَصبَرَ عَلَى عَبدٍ لَئِيمٍ مِنكَ عَلَىَّ»
خدایا! طوری با من برخورد کردی که وقتی حاجتی ازت میخوام و تو درخواست من رو به تأخیر می ندازی، منِ نادون با جهلم به تو عتاب میکنم که خدایا! چرا عقب انداختی حاجتم رو؟!
واااای! چه خبره!
گناه کردم، بخشیدی
بخشیدی و اجازه درخواست دادی
درخواست کردم و بیشتر از لیاقتم درخواست کردم
درخواست کردم و برات ناز کردم.
درخواستم عقب افتاد، عتاب کردم بهت.
بعضیها میگن عتاب، اون توبیخیه که تو رابطۀ دوستی و رفاقتی انجام میگیره. کسی که عتاب میکنه در اصل گله میکنه به طرف مقابلش که چرا رسم رفاقت رو به جا نمیآری. (الفروق فی اللغة، ص 44)
خدایا! جوری باهام مهربونی کردی که به خودم اجازه دادم بهت عتاب کنم.
حواستون باشهها! این جا نمیخواد بگه بنده حق داره عتاب کنه، نه، میخواد بگه مهربونی خدا به قدری زیاده، که بنده به خودش این اجازه رو میده. وگرنه بندۀ با معرفت که به خدا عتاب نمیکنه.
تازه خدای من! اون حاجتی که ازت خواستم و تو برآورده شدنش رو به تأخیر انداختی، شاید اصلا عقب افتادنش به خیر من بودهها،
آخه تویی که میدونی آخر عاقبت کارها چی میشه.
من چی میفهمم خدا!
@abbasivaladi
بین همۀ اربابهای عالم، مولایی ندیدم که صبورتر از تو باشه. من بندهای به این پستی، تو مولایی به این صبوری. «فَلَمْ أَرَ مَوْلىً كَرِيماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَىَّ»؛
خدایا! میخوام رابطۀ خودم و خودت رو بیشتر از اینا توضیح بدم.
میخوام همۀ عالم بدونن که تو چقدر صبوری!
@abbasivaladi
«يَا رَبِّ، إِنَّكَ تَدعُونِى فَأُوَلِّى عَنكَ، وَتَتَحَبَّبُ إِلَىَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيكَ، وَتَتَوَدَّدُ إِلَىَّ فَلَا أَقبَلُ مِنكَ كَأَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيكَ؛ فَلَم يَمنَعكَ ذٰلِكَ مِنَ الرَّحمَةِ لِى وَالإِحسانِ إِلَىَّ، وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ»
خدایا! تو من رو صدا میزنی، من از تو رو برمیگردونم. «يَا رَبِّ، إِنَّكَ تَدْعُونِى فَأُوَلِّى عَنْكَ»؛
من که رو برمیگردونم همونی هستم که کاری داشته باشم میام در خونهت صدات میزنم و اگه دیر جواب بدی، عتاب میکنم.
من که رو بر میگردونم همونی هستم که صدات که میزنم، برات ناز میکنم.
اما وقتی تو من رو صدا میزنی، نه این که جوابت رو ندم، بدتر از این «فَأُوَلِّى عَنْكَ» ازت رو بر میگردونم. محلت نمیذارم.
امشب تو مراسم احیا، همین قسمتهای دعای افتتاح رو تو ذهنتون داشته باشیم، برای این که تا سحر شرمندۀ خدا باشیم بسه.
@abbasivaladi
تو بساط دوستی پهن میکنی، ابراز محبت میکنی، می گی بندۀ من! من دوسِت دارم؛ «وَتَتَحَبَّبُ إِلَىَّ»
ولی من چیکار می کنم؟ من کارایی میکنم که نشونۀ دوستی نیست، کارایی که نشونۀ دشمنیه: «فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْك»،
حواستون هست؟
چقدر نیاز داریم به این که رابطهمون رو با خدا بازخوانی کنیم!
دعای افتتاح چه خوب داره این کار رو انجام میده!
اون بساط حُب پهن میکنه، من بساط بغض.
اون پیام دوستی به من میده، من پیام دشمنی.
@abbasivaladi
خدایا! تو به من محبت میکنی، من ازت قبول نمیکنم. «وَتَتَوَدَّدُ إِلَىَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْكَ»، الله اکبر!
چه خبره! انگار جای من و خدا عوض شده.
من باید التماس کنم که خدا بهم محبت کنه، اما اون نخواسته به من محبت میکنه.
من باید محبت کنم و خدا قبول نکنه، اما اون محبت میکنه و من قبول نمیکنم.
آقایون! خانوما! باورکنید اینا شعر نیست، اینا کلاس خداشناسیه.
خط به خطش عین واقعیته.
دقت میکنید که من دارم ترجمه میکنم، نه این که دعا چیزی بگه و من چیز دیگهای.
تعابیر این چنینی تنها تو دعای افتتاح نیست، تو دعای ابوحمزه هم هست.
حواستون به این قسمت از دعای ابوحمزه بوده؟
وَ مِنْ عُقُوباتِ الْمَعاصِی جَنَّبْتَنِی حَتّى كَأَنَّكَ اسْتَحْیَیْتَنِی
و از كیفرهای گناهان مرا دور داشته¬ای، تا به حدّی كه گویا تو از من خجالت می¬کشی [نه من از تو]
@abbasivaladi
خدایا! یه جوری شده رابطۀ من و تو که انگار این منم که از تو طلبکارم «كَأَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ»؛ انگار من به گردن تو حقی دارم.
«تطوّل» از «طَول» گرفته شده به معنای لطف و فضلی که کسی در حق کسی میکنه.
«كَأَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ»؛ یعنی خدایا انگار من در حق تو لطفی کردم و به سرت منتی دارم.
عجیب نیست؟!
@abbasivaladi
خب خدایا! اون همه در حق من لطف کردی، من این طوری جوابت رو دادم
حالا میخوای با من چی کار کنی؟
هر کسی جز تو بود، میدونم دیگه محلم نمیذاشت
به حسابم میرسید.
زمینم میزد.
آبروم رو میبرد.
در برابر درخواستهایی که داشتم جز «نه» جواب دیگهای نداشت
اما تو: این کارای من باعث نمیشه تو به من محبت و احسان نکنی، به من مهربونی و احسان نکنی. «فَلَمْ يَمْنَعْكَ ذلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِى وَالْإِحْسانِ إِلَىَّ»؛
به واسطه اون جود و کرمی که داری کارهای من باعث نمیشه فضلت رو بر من ارزانی نکنی. «وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ»
@abbasivaladi
بس باشه همین مقدار.
الهی که بهترینها رو خدا امشب برای همۀ رقم بزنه.
الهی که سال آینده شب قدر رو در مجلسی احیا بگیریم که سخنرانش امام زمان علیه السلام باشه.
الهی که ریشۀ ظلم و ستم از عالم کنده بشه.
الهی که فریادرس مظلومان عالم از راه برسه.
الهی که توحیدمون قوی بشه.
الهی که مایۀ خوشحالی امام زمانمون باشیم.
برای همدیگه دعا کنیم.
اگه تونستم شاید دوباره برگشتم.
اما فعلا یاعلی
@abbasivaladi
757.9K
سورههایی که خوندنشون امشب مستحبه: عنکبوت، روم، دخان
آیۀ دوم سورۀ عنکبوت یه پیام مهم برای همهمون داره که تو این صوت گفتم.
@abbasivaladi
609.5K
چرا از خدا طلبکاریم؟
بعضی از ماها وقتی کار خوب میکنیم حس طلبکاری از خدا بهمون دست میده.
آیه 6 سورۀ عنکبوت رو بخونیم و روش فکر کنیم تا از این حس نجات پیدا کنیم.
@abbasivaladi