eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56.2هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
348 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
یک سال دیگر هم تمام شد من ماندم و پرسش‌هایی که پاسخش را می‌دانم ولی دوست ندارم که بدانم. خودم را زده‌ام به آن راه و به خودم تلقین می‌کنم کسی پاسخ این پرسش‌ها را نمی‌داند حتی خودم: یک سال گذشت من به اندازۀ چند روز به تو نزدیک شدم؟ یک سال گذشت؛ من به تو نزدیک شدم یا نه؟ یک سال گذشت؛ من به تو نزدیک شدم یا از تو دور شدم؟ کاش یک روز بتوانم بگویم یک سال گذشت و من به اندازۀ یک روزگار به تو نزدیک‌تر شدم. شبت بخیر شیرینی روزگار! @abbasivaladi
🍃بهار من بهار آمد ولی دلم می‌گوید با دلی پر از غصّه آمد بهار سال‌هاست که افسرده می‌آید و هر سال افسرده‌تر از سال قبل. بهار آمد ولی دلم می‌گوید به زمستان التماس کرد و التماسش جواب نداد و مجبور شد بیاید. این التماسِ هر سالۀ بهار است که جواب نمی‌دهد. بهار آمد ولی دلم می‌گوید به این امید آمد که تا نرفته تو بیایی امیدی که سال‌هاست با تمام شدن بهار، رنگ می‌بازد. بهار آمد ولی دلم می‌گوید دلمان باید بهاری شود تا تو با آمدنت همۀ فصل‌های زمین را بهار کنی. دل‌های پاییزی نمی‌توانند منتظر تو باشند. بهار آمد ولی دلم می‌گوید این بهار آخرین بهاری است که می‌آید و تو نیستی. بهار آمد و تو نیامدی و باز من ماندم و گوش دادن به حرف‌های دلم دلی که همیشه صورتش همرنگ شرم است. شبت بخیر بهار من! @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0199 ale_emran 135-136.mp3
11.99M
۱۹۹ آیات ۱۳۶ - ۱۳۵ «آبادی ایلیا و حیفیا ۴» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. زلزله زده های سی سخت رو فراموش نکنید. @lalaiekhoda
🍃بهار زمین بهار نماد زندگی است. زمین مرده زنده می‌شود در بهار. درخت‌های خفته بیدار می‌شوند در بهار. تو بهار دل‌هایی وقتی بیایی زندگی معنا می‌شود ما در میان زنده بودن و احتضار، روزگار طی می‌کنیم تا تو نیایی کسی طعم زندگی را نخواهد چشید. ما در اسفند درخت می‌کاریم. زمین در اسفند، آمادۀ رویش می‌شود. آقا! دلم می‌گوید دنیا در اسفند زمستانش قرار دارد. و تا فروردین زمین چیزی نمانده. دلم درست می‌گوید؟ فروردین زمین نزدیک است؟ اسفندی که احساسش می‌کنم نکند طولانی‌ترین اسفند تاریخ شود. ما دیگر از اسفند خسته‌ایم فروردینِ سال‌ها را بارها دیدیم و فروردین زمین را نه. زودتر بیا و اسفند زمین را تمام کن. ما تله تله اسپند آماده کرده‌ایم برای استقبالت. بیش از این چشم انتطارمان نگذار شبت بخیر بهار زمین! @abbasivaladi
🍃نگاهش که می کنی، می فهمی امتداد پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم)است تا عاشورا. 🍃وقت شمشیر زدن که میبینی اش انعکاس علی در آیینه کربلا. 🍃نفس که میکشد عطر فاطمه (سلام الله علیها) در هوا می پیچد و کرم را که خیرات می کند بی اختیار یاد حسن علیه السلام می افتی. 🍃چشمت اگر به لبش افتاد رد خشکیده لب حسین علیه السلام را خواهی دید. 🍃سلام بر علی، اکبر عشق کربلا که با تکه تکه شدن عشق را فریاد زد. 📚تقدیمیه جلد ششم من دیگر ما بازی روی ابر خیال و کودکی های رو به زوال @abbasivaladi
🍃یار مهربان گاهی که کسی زیاد دست و پا می‌زد تا تو را ببیند به او می‌گفتم لازم نیست دست و پا بزنی. هر وقت صلاح باشد خودش پیشت می‌آید. این بار چندم است که اعتراف می‌کنم اشتباه کردم و باید توبه کنم از توصیه‌ام. دلم بدجور تنگ شده برایت. تحمّل دنیا سخت است بدون دیدنت. می‌دانم که باید خوب شوم تا اجازۀ حضور بیابم ولی من که دیگر از خودم ناامیدم تو مگر امیدی داری به خوب شدنم؟ آقا! اگر شرط حضور، خوب شدن باشد باید آرزوی دیدنت را با خودم به گور ببرم. الآن خودت بگو برای تحمّل روزها و شب‌هایی که مثل تیغ روی حنجرم کشیده می‌شوند باید چه خاکی به سر بریزم؟ من دوایی جز دیدن تو پیدا نکردم. سینه‌ام تنگ شده. راه نفسم دارد بسته می‌شود. نمی‌خواهی کاری کنی برای نجات من از این مرگ تدریجی؟ نکند دارم چوب توصیه‌هایم را می‌خورم؟ می‌خواهی جار بزنم تا همه بشنوند که خوب یا بد، همه دست و پا بزنید برای دیدار امامتان؟ خسته‌ام آقا! کاری برایم کن. شبت بخیر یار مهربان! @abbasivaladi
0200 ale_emran .mp3
12.15M
۲۰۰ آبادی ایلیا و حیفیا ۵ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. زلزله زده های سی سخت رو فراموش نکنید. @lalaiekhoda
🍃سالروز تولّد تو چندمین سالروز تولّد توست؟ هزار و صد و اندی. می‌خواهیم برای تولّدت جشن بگیریم. از این حرف‌های نخ‌نما شده خسته‌ام نمی‌خواهم بگویم: مگر می‌شود برای کسی جشن میلاد گرفت امّا خودش در آن جا نباشد؟ و نمی‌خواهم بگویم ای کاش جشن میلادت با جشن آمدنت یکی می‌شد! اصلاً مشکل ما این است که با این حرف‌های نخ‌نما شده توهّم عاشقی می‌زند به سرمان. آخرش این توهّم عاشقی زمین می‌زندمان. می‌خواهم حرفی بزنم که شاید شیرینی میلادت را به کاممان تلخ کند. دنیا همین طورش برای مؤمن زندان است. هر چه قدر دنیا بر مدار میل مؤمن بچرخد باز هم از زندان بودنش نمی‌کاهد ولی گاهی این زندان برای مؤمن تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود. تو منّت خدا بر سر ما بودی که پا به دنیا گذاشتی. کاش این نعمت خدا را شکر می‌گفتیم ولی من می‌ترسم زیاد هم می‌ترسم. امّا نمی‌دانم با چه واژه‌هایی ترسم را بیان کنم. برخی از ما وقتی که دنیا برایمان تنگ می‌شود از ته دل می‌گوییم کاش نمی‌آمدم به دنیا! و برخی هم می‌گوییم کاش زودتر از این قفس رها می‌شدم! وقتی دنیا را دوستانمان برایمان تنگ می‌کنند بیشتر آرزوی رفتن می‌کنیم. ما که دوستان خوبی نشدیم برای تو بی‌مهری‌هایمان به تو از حد فزون شده باری که بی‌وفایی‌های ما روی دوش تو گذاشته از حد و اندازۀ خیال هم بیرون است. دارم به این فکر می‌کنم آقا! آیا تو هم پیش خودت می‌گویی کاش زودتر از این دنیا می‌رفتم؟ تو را قسم می‌دهم به هر که بیشتر دوستش داری حتی خیال این حرف را هم از ذهنت عبور مده هر وقت این حرف آمد روی زبانت آن را این طور تغییر بده: کاش دوستان بی‌وفایم رسم وفا می‌آموختند و اگر اهل آموختن نیستند کاش زودتر از دنیا می‌رفتند. می‌دانم دل مهربانت توان چنین دعایی را ندارد ولی رفتن از دنیا برای دوستان بی‌وفای تو بهتر از ماندن و شکستن دل توست. پس برای ما آنچه را که بهتر است بخواه. شبت بخیر غریب هزار و اندی ساله! @abbasivaladi
🎊 با تبریک میلاد حضرت ولی عصر، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و روز جهانی مستضعفین، انتشارات آیین فطرت برای 15 نفر اولی که تا جمعه شب ثبت سفارش کنن، 25 درصد تخفیف در نظر گرفته. 🎁 کد تخفیف: «15شعبان» 👇👇👇 https://ketabefetrat.com/?coupon-code=15شعبان
🍃وارث علی به دنیا آمدی تا دنیا بهانه‌ای داشته باشد برای امتداد. به دنیا آمدی تا بر هر چه تاریکی است غالب شوی حتی اگر چونان خورشید پشت ابر باشی. به دنیا آمدی تا نور فراموش نشود و انسان با تاریکی انس نگیرد. به دنیا آمدی و ریاضت غیبت را بر جان خریدی تا که همیشه امید زنده بماند. من مهربانی تو را و رحمت خدایت را از غیبت طولانی‌ات فهمیدم. بگذار جماعت، هر چه می‌خواهند بگویند تو غیبت کردی تا دنیا زود تمام نشود. خدا اگر می‌خواست دفتر دنیا را ببندد تو را همین سوی پرده نگه می‌داشت تا چونان پدرانت انسان‌ها قَدرت را نشاسند و به ضربۀ شمشیر یا جام زهر، شهد شهادت بنوشی و پس از تو دنیا تمام شود. شهادت برای تو چونان شهادت برای علی است خاندان شما با شهادت مانند کودک به مادر انس دارند چه قدر خوبی که ریاضت غیبت را قبول کردی تا ما آدم شویم برای آمدنت و خدای تو چه قدر خوب است که هزار و صد و اندی سال است که فرصت آدم شدن را از ما نگرفته. خدا در همۀ این سا‌ل‌ها منتظر آدم شدن ماست خدای تو چه قدر صبور است آقا! کاش هدیۀ تولد تو از سوی ما آدم‌شدنمان باشد! اگر چه هر سال عهدمان را می‌شکنیم ولی خودت می‌دانی قصدمان شکستن عهد نیست پس باز هم با تو عهد می‌بندیم که هر چه زودتر آدم شویم! شبت بخیر وارث علی! @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0201 ale_emran.mp3
12.21M
۲۰۱ آبادی ایلیا و حیفیا ۶ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. زلزله زده های سی سخت رو فراموش نکنید. @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
0202 ale_emran 137-138.mp3
20.22M
۲۰۲ آیات ۱۳۸ - ۱۳۷ آبادی ایلیا و حیفیا ۷ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃همه چیز من کسی که تو را می‌خواهد باید بداند بزرگ‌ترین نعمت خدا را می‌خواهد. اگر قدر تو را این چنین نداند حتّی اگر به تو هم برسد نمک‌نشناسی می‌کند و تو را از دست می‌دهد. کسی که تو را می‌خواهد باید بداند خدا وقتی می‌خواهد کسی را غرق همۀ نعمت‌ها کند تو را به او عطا می‌کند. اگر قدر تو را این چنین نشناسد تو را که به دست آورد باز هم چشمش به دنبال چیزهای دیگری می‌رود. کسی که تو را می‌خواهد باید بداند تو دنیا و آخرت هر کسی هستی که نصیبش می‌شوی. اگر قدر تو را این چنین نشناسد به تو که رسید، باز هم چشمش را به دنیا می‌دوزد یا دلش اسیر بهشت می‌شود و خدای ناکرده زبانم لال تو را از دست می‌دهد. کسی که تو را می‌خواهد باید بداند تو را اگر به دست آورد باید از هر خواسته و حاجتی تهی شود. ما اگر تو را به دست نیاورده‌ایم شاید برای این است که تو هنوز تنها خواستۀ ما نشده‌ای. تا عاقل‌ها نیامده‌اند و بساط عقلشان را پهن نکرده‌اند دوست دارم زودتر بروم. همین الآن است که یکی از آنها بیاید و بگوید: مگر چیزی از خدا کم می‌شود که علاوه بر امام چیزهای دیگری هم از او بخواهیم. شبت بخیر همه چیز من! @abbasivaladi
3⃣ به هم‌ ریختگی خانه ❌برخی از والدین، نسبت به نظم حاکم بر خانه، حسّاسیت بسیاری دارند و با هر چیزی که نظم خانه را به هم بریزد، مبارزه می‌کنند. ⛔️یکی از نتایج طبیعی آزادی کودک نیز به هم‌ ریختگی خانه است. بنا بر این، از دیدگاه این دسته از والدین، کودک نباید آزاد باشد. 📛بدون تردید، به هم‌ ریختگی خانه را باید از لوازم آزاد بودن کودک برشمرد؛ امّا اگر آزادی را یک نیاز بدانیم که پاسخ ندادن به آن، نتایج زیان‌باری خواهد داشت، باید به فکر مرتّب ماندن خانه بود یا تربیت کودک؟ ⚠️اگر چه پاسخ این سؤالات، روشن است؛ امّا گاهی به جهت حسّاسیت داشتن بیش از اندازه نسبت به برخی امور، از مسائل مهم‌تر غافل می‌شویم. ✅ بی شک مرتب بودن خانه خوب و پسندیده‌ است؛ امّا نه تا این اندازه که مرتّب بودن را به تربیت، ترجیح بدهیم. 💯 به کسانی که خانه‌های بزرگی دارند و برایشان این امکان وجود دارد که یک اتاق را به کودکان خود اختصاص دهند، توصیه می‌‌شود این کار را انجام دهند. این کار، میزان قابل توجّهی از آزادی‌های کودک را به داخل اتاق خود هدایت می‌کند و به هم ‌ریختگی محیط خانه، کمتر می شود. ✳️ البته اختصاص یک اتاق به کودک، تمایل او به حضور در محیط عمومی خانه را از بین نمی‌برَد؛ امّا به هر حال، اگر کودک در محیط اتاق خود احساس آزادی بیشتری کند، تمایل کمتری برای شلوغ کردنِ محیط بیرون از اتاق خود را خواهد داشت. ❌ برخی از والدین که اتاقی را به کودک خود اختصاص داده‌اند، نوع برخوردشان با او به گونه‌ای است که گویا آن اتاق، زندان کودک است. اختصاص ندادن یک اتاق به کودک، بهتر از تبدیل کردن اتاق به زندان است. ⬅️ ادامه دارد.... 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۸۸ @abbasivaladi
🍃گران‌سنگ‌ترین سرمایۀ خدا روی زمین یا باید حرفمان را پس بگیریم یا باید ظرفمان را بزرگ کنیم. حرفمان به خدا این بود: ما بدون تو زندگی نمی‌خواهیم ولی ظرفمان به اندازۀ حرفمان نبود. بهتر از بلا، چیزی هست که ظرف را بزرگ کند؟ خدا حرفمان را جدّی گرفته و بلا فرستاده که ظرفمان بزرگ شود. حالا داریم چه کار می‌کنیم؟ از خدا می‌خواهیم که سایۀ بلا را از سرمان کم کند. آخر کی بناست تکلیفمان را با خودمان مشخّص کنیم؟ آقا! حقیقت را باید پذیرفت. ما تو را مفت می‌خواهیم. چه حقیقت زشتی! حرفش هم خجالت آور است. تو اگر خرج داشته باشی برایمان از خیرت می‌گذریم. چه قدر شرم‌آور! زبان حال بعضی‌هایمان با تو این است: به خدا بگو حرفمان را جدّی نگیرد. آقا! شرمندگی همۀ سرمایۀ ماست. این شرمندگی را از ما بپذیر و از ما ملول نشو. به خدا بگو زبان حالمان را جدّی نگیرد و همان حرف‌هایی را جدّی بگیرد که بر زبانمان جاری می‌شود. شکر خدا این قدر بی‌شرم نشده‌ایم که با زبانمان هم به خدا بگوییم: تو را مفت می‌خواهیم. شبت بخیر گران‌سنگ‌ترین سرمایۀ خدا روی زمین! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🔸جایگاه نماز 📛سبک شمردن و ترک نماز، به قدری در روایات ما زشت و سیاه معرّفی شده که به این راحتی نمی
کاهلْ نمازها 🔰کاهلْ نمازها تفاوت‌های بسیاری با هم دارند. 📛 برخی به نماز اعتقاد ندارند؛ یعنی نماز نخواندنشان از سرِ اعتقاد است. در تربیت خانوادگیِ برخی هم، نماز اهمّیت چندانی نداشته است. 📛 برخی تا به حال به این فکر نبوده‌اند که باید نماز بخوانند؛ یعنی نمازخوان نبودنشان از سرِ بی‌توجّهی است. 📛برخی نمی‌دانند چرا باید نماز خواند. 📛 برخی هم در راه زندگی دچار مشکلاتی شده‌اند که رابطۀ آنها را با خدا به هم ریخته است. 📛برخی هم ایمان ضعیفی دارند. در محیط رفاقت، با دوستانی نشست و برخاست می‌کنند که نمازخوان نیستند؛ اینها هم، رنگ جماعت را به خود گرفته‌اند و نماز نمی‌خوانند. 📛عدّه‌ای هم با نمازخوان‌ها مشکل پیدا کرده‌‌اند و بی‌نماز شده‌اند. 📛برخی هم مانند همین پسری که در پرسش مطرح شده، آرمان‌گرا هستند. از آن جا که نمی‌توانند نماز حقیقی را به جای بیاورند، به کلّی نماز را کنار می‌گذارند! ❌در میان اینها، به دستۀ اوّل نمی‌توان به راحتی اعتماد کرد و امیدی به تغییرشان داشت. این دسته اصلاً برای کسی که می‌خواهد به معنای واقعی، دینی زندگی کند، به درد نمی‌خورند. 🔸امّا اگر کسی به خواستگاری شما آمد که از گروه‌های دیگر بود، خطر پذیری آن کمتر از دستۀ اوّل است. ⚠️البتّه اگر او قبل از ازدواج ثابت کند که تغییر کرده و واقعاً به نماز رو آورده، صورت مسئله تغییر می‌کند؛ امّا اگر شما بدون این‌که به این یقین برسید که او به نماز در اندازۀ واجب آن اهمّیت می‌دهد و فقط به امید نمازخوان شدن به سراغ او بروید، کار خطرناکی کرده‌اید. ⬅️ ادامه دارد..... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۲۰۹ @abbasivaladi
🍃رشتۀ متّصل خدا به آسمان از دست خودم عصبانی‌ام. آدمی که از دست خودش عصبانی است چه کار باید بکند تا خشمش فرو بنشیند؟ از دست خودم عصبانی‌ام. چرا وقتی می‌خواهم تدبیر زندگی‌ام را به دست تو بسپارم این قدر دلم تکان می‌خورد و آشوب می‌شود؟ تدبیر زندگی من را تو بهتر بلدی یا خودم؟ در سال‌هایی که زندگی‌ام را خودم تدبیر کردم چه گلی به سرم زدم که حالا می‌ترسم تدبیرم را به تو بسپارم؟ از دست خودم عصبانی‌ام. کاش به همین اندازه که از به دست تو سپردنِ تدبیرم می‌ترسم از رشتۀ تدبیری که در دست خویش دارم می‌ترسیدم. با این همه بی‌عقلی در تدبیر زندگی، چه کار باید کرد؟ از دست خودم عصبانی‌ام. نشد حتّی یک بار هم که شده رشتۀ تدبیر زندگی‌ام را دو دستی تقدیم تو کنم و هنوز نتوانسته‌ام پاسخ این سؤال را بدهم: چرا این قدر به تو بی‌اعتمادم؟! چه سؤال شرم‌آوری! آقا! رشتۀ تدبیر وقتی در دست خودم باشد می‌شود افعی خطرناکی که لحظه به لحظه جای جای زندگی‌ام را نیش می‌زند و زهرآلود می‌کند. من در میان نیش‌های این افعی خطرناک زندگی می‌کنم. ولی وقتی رشتۀ تدبیر به دست تو می‌افتد می‌شود همان عروة الوثقایی که انسان را به آسمان می‌رساند. از دست خودم عصبانی‌ام که عروة‌ الوثقی را رها کردم و افعی را به دست گرفتم. به جبر هم که شده رشتۀ تدبیر مرا به دست بگیر تا نجات پیدا کنم از زهر این نیش‌های پی در پی. شبت بخیر رشتۀ متصل خدا به آسمان! @abbasivaladi
☘️ سلام ☘️ همون طور که می‌دونید سه‌شنبه‌ها بخشی از کتاب صوتیِ مجموعۀ «تا ساحل آرامش» رو تقدیم حضورتون می‌کردیم. به یاری خدا از هفتۀ بعد صوتای کتاب سوم این مجموعه در کانال گذاشته می‌شه. اگه نظر، انتقاد و یا پیشنهادی برا بارگذاری جلدای بعدی دارید خوشحال می‌شیم باهامون درمیون بذارید. 📲راه ارتباطی شما با مدیر کانال👇 @modir_abbasivaladi
🍃امام خوب من وقتی بناست رشتۀ تدبیر زندگی‌ام به دست تو باشد باید خودم را رها کنم درست مثل بچّه‌ای که از بلندی، خودش را رها می‌کند با اطمینان به این که پدر آغوشش را برای او باز کرده. وقتی بناست تو مسیر زندگی‌ام را تعیین کنی باید چشمم را ببندم و با خیال آسوده قدم بر دارم درست مثل نابینایی که عصایش را زیر بغل زده و دستش را داده به یک بینای دلسوز. وقتی بناست محاسبات زندگی‌ام را تو انجام دهی باید حساب و کتاب خود را دور بریزم درست مثل بی‌سوادی که حتّی شمردن هم بلد نیست و هر چه را که دوست باسوادش بگوید قبول می‌کند. وقتی بناست دردهای زندگی‌ام را تو دوا کنی باید هر چه دارو جمع کرده‌ام را دفن کنم و نسخه‌ها را یکی یکی پاره کنم درست مثل بیماری که ذرّه‌ای طبابت نمی‌داند و خودش را می‌سپارد به دست طبیبی حاذق. وقتی بناست تو امام زندگی من باشی باید قسم بخورم که مأموم تو باشم. آخرش این سؤال قاتل جانم می‌شود: تو امام خوبی هستی؛ چرا من مأموم خوبی نمی‌شوم؟ من برای خوب شدن محتاج دعای خیر توأم. همین حالا دست به آسمان بگیر و برای خوب شدنم دعا کن. از بدی‌های خودم خسته‌‌ام. به اندازه‌ای خسته که دنیا با همۀ وسعتش، تنگ شده برایم. شبت بخیر امام خوب من! @abbasivaladi
❌عمل طبق دستور❌ 🔶یک نفر👱 اوستا میشود و به هر یک از شرکت کنندگان، یک دستور چند مرحله ای را ابلاغ میکند. 🔷این دستور برای کودکان در سنین پایین تر👦👧 میتواند تکرار شود؛ امّا برای سنین بالای شش سال، یک بار، کافی است. 🔶بهتر است ابتدا با دستورهای سه مرحله ای3⃣ شروع کنید. پس از این که بچّه ها از عهدۀ بازی سه مرحله ای بر آمدند، به مراحل بازی اضافه➕ کنید. 🔷اگرچه این بازی را با یک نفر1⃣ هم میتوان انجام داد؛ امّا وجود حدّاقل دو 2⃣بازیکن، جذّابیت 😃آن را بیشتر میکند. 🔶نمونه هایی از این بازی را در این جا میآوریم: - سه مرحله ای3⃣: دو قدم بیا جلو🚶، بشین، دستت رو بذار رو چشمت.🙈 -چهار مرحله ای4⃣: بشین، چشماتو ببند و واکن، بلند شو دو قدم برو عقب، سه بار بگو: «یا علی!». -پنج مرحله ای5⃣: ده قدم بدو🏃، سه قدم بیا عقب، دست و سرت رو بگیر بالا، یه دعا کن، بشین. در این بازی، کودک، تمرین دقیق گوش دادن👂 را انجام میدهد. قدرت حافظۀ کودک با این بازی افزایش می یابد. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۸۱ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0203 ale-emran 139(1).mp3
16.35M
۲۰۳ آیه ۱۳۹ آبادی ایلیا و حیفیا ۸ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
هر کسی رشتۀ تدبیر زندگی‌اش را به تو بسپارد راهی پیدا می‌کند برای رسیدن به تو. رشتۀ تدبیر، یک سویش به زندگی وصل است و سوی دیگرش در دست تو. پس من هم رشتۀ تدبیر زندگی‌ام را می‌سپارم به تو و هر وقت دلم تنگ شد این سوی رشته را می‌گیرم و قدم به قدم می‌آیم تا برسم به آن سوی رشته که در دستان توست. شبت بخیر محبوبم! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🔰تقوا ❗️ما نگفته و نمی‌گوییم که شما به جای پول به مغازه‌دار یا صاحب‌خانه، تقوا بدهید. ✨گفتیم: قر
🔰مسئولیت پدر و مادر ✅ ما مسئولیت پدر و مادر را انکار نکردیم و نگفتیم که بچّه را به حال خود رها کنید. شما وظیفۀ خودتان را انجام دهید، خدا هم وظیفه‌اش را بلد است. در آینده هم در بارۀ نقش جمعیت در تربیت، سخن خواهیم گفت. 💢 تغییر شرایط 🔹شما می‌گویید: «ما پنج خواهر و برادریم با پدری کارگر که به هر سختی‌‌ای که بود، بزرگ شدیم؛ امّا شرایط عوض شده». 1⃣ خود شما اگر چه با سختی بزرگ شدید؛ امّا الحمد لله بزرگ شدید. ما که سختی را انکار نمی‌کنیم. اتّفاقاً به استناد قرآن، می‌گوییم رفاه حقیقی در این عالم نیست. گشتیم نبود، نگرد نیست. 2⃣ ما قبول داریم که شرایط، تغییر کرده؛ امّا یقین داریم که رفاه نسبی و ظاهری در زندگی مردم، بیشتر شده. اگر با نگاهی منصفانه شرایط گذشته و امروز را مقایسه کنیم، در این تردیدی نخواهیم کرد. شرایط، تغییر کرده؛ امّا ما تغییرش داده‌ایم. ما خودمان عوض شده‌ایم. توقّعاتمان، زیاد شده، شیوۀ زندگی‌مان عوض شده، قناعتمان کم شده و هیچ کدام از اینها را نمی‌شود انکار کرد. 📚ایران! جوان بمان! ص ۱١٠ @abbasivaladi
🍃یار باتدبیرم من که مثل تو نیستم. تو صبرت زیاد و من عجول. تو نگاهت به افق‌های دور دوخته و من حتّی مقابل پایم را به زور می‌بینم. از من چه توقعی داری آقا؟! من که مثل تو نیستم. تو دستت در دست خدا و من دست در دست شیطان. تو نگاهت به زبان خدا دوخته و من منتظر فرمان شیطان. از من چه توقعی داری آقا؟! من که مثل تو نیستم. تو راضی به رضای حق و من بندۀ همیشه شاکیِ خدا. تو آنچه را که خدا صلاحت بداند، مصلحت خویش می‌دانی و من جز آنچه خودم می‌فهمم، صلاحی برای کارم نمی‌یابم. از من چه توقّعی داری آقا؟! من که مثل تو نیستم. آرزوی تو رسیدن به بهشت رضوان و آرزوی من رسیدن به خواسته‌های دلم. تو جهنّم را جز خشم خدا نمی‌بینی و من دنیا را بدون خواسته‌های دلم جهنّم نقد می‌بینم. از من چه توقّعی داری آقا؟! از همچو منی تدبیر بر نمی‌آید. آمده‌ام رشتۀ تدبیرم را به تو بسپارم. تدبیر زندگی به دست من اگر باشد جز فلاکت چیزی به بار نمی‌آید. التماس می‌کنم هر چه زودتر رشتۀ تدبیرم را به دست بگیر دارم خودم را به باد فنا می‌دهم. شبت بخیر یار باتدبیرم! @abbasivaladi