🔰زندگینامه شهید والامقام سید مجتبی هاشمی:
|🌻🕊🌿|
💐🍃شهيد سيد مجتبي هاشمي به سال 1319 در محله شاپور تهران (وحدت اسلامي فعلي) ديده به جهان گشود.
او فرزند سوم خانواده اي مذهبي و متوسط بود كه عشق به اهل بيت و علماي اسلام در فضاي آن موج مي زد. وي پس از طي دوران تحصيلات متوسطه به ارتش پيوست و به دليل اندام ورزيده و قدرت بدني قابل توجهي كه داشت، عضو نيروهاي ويژه «كلاه سبزها» شد، اما پس از مدتي با مشاهده جو حاكم بر ارتش و آگاهي بيشتر از ماهيت رژيم طاغوت از ارتش شاهنشاهي خارج و به كار آزاد مشغول شد.
🔸در ايام الله 15 خرداد سال 42 او و چند تن از دوستانش به موج خروشان مردم پيوستند و اقدام به آتش زدن يك خودروي ارتشي و مضروب نمودن عوامل رژيم نمودند، به همين جهت پس از سركوب آن قيام مردمي، شهيد هاشمي به مدت سه ماه متواري گشت و از آن پس دائماً در حال تعقيب و كنترل ماموران پهلوي بود كه با كوچك ترين بهانه اي به منزل او هجوم مي آوردند و اقدام به تجسس آن مي نمودند؛ اما سيد مجتبي بدون توجه به تهديدات دائمي رژيم ، اقدام به تهيه و توزيع اعلاميه ها، نوارهاي سخنراني و تصاوير حضرت امام(ره) مي كرد و در پوشش هاي گوناگوني، فعاليت هاي خود را در تمامي شهرهاي استان تهران وحتي استان هاي همجوار گسترش داد.
🔹خروش ميليوني ملت مسلمان در سال 57، سرانجام راه بازگشت حضرت امام(ره) را به ميهن اسلامي گشود و در 12 بهمن، حضرتش خاك كشور را به قدوم خود متبرك نمود.
سيد مجتبي نيز به عضويت كميته استقبال امام(ره) درآمد و در آن استقبال تاريخي شركت نمود. طي 10 روز دهه فجر در محل كار خود كه يك مغازه لباس فروشي بود، به فروش اقلامي كه در انقلاب ناياب شده بودند با قيمتي به مراتب پايين تر از بهاي حقيقي آن، به مردم اقدام كرد، ضمن اينكه خود نيز با حضور در ميادين مبارزه رو در رو با بقاياي رژيم پهلوي، تمام توان خود را صرف پيروزي نهضت اسلامي نمود.
🔻پس از پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن، او به سرعت نيروهاي انقلابي و پرشور منطقه 9 را سازماندهي كرد و كميته انقلاب اسلامي منطقه 9 را تشكيل داد. يكي از همرزمان شهيد مي گويد: "بچه هاي آنجا اشخاصي نبودند كه به راحتي قابل مهار باشند و حقيقتاً سازماندهي آنها بعيد به نظر مي رسيد، هر كدام براي خود مدعي بودند. در آن شر و شور انقلاب هم كه قدرتي نبود تا اينها را براي شكل پيدا كردن مجاب كند ، اما سيد مجتبي با آن روح بلند و اعتباري كه بين خاص و عام آن محل داشت، با سرعت و موفقيت كامل اين بچه ها را دور هم جمع كرد.
☘اينها همه از سيد مجتبي حساب مي بردند و حرفش را مي خواندند و به اين ترتيب يكي از قوي ترين كميته هاي تهران را تشكيل داد و با دستگيري و مجازات عده زيادي از فراري ها و ايجاد نظم در آن منطقه متشنج، خدمت بزرگي به انقلاب كرد."
با شروع غائله كردستان، شهيد هاشمي به همراه عده اي از افراد كميته 9 در پي فرمان بسيج عمومي حضرت امام(ره)، عازم غرب كشور شد و در آزادي و پاكسازي آن منطقه شركت كرد. هنوز چند روز از تجاوز عراق به خاك كشورمان نگذشته بود كه سيد مجتبي، به همراه عده اي از دوستان و همرزمانش به صورت داوطلبانه و مستقل عازم جنوب كشور شد و در مدرسه "فدائيان اسلام"، واقع در شهر آبادان مستقر گرديد و بدين ترتيب اولين نيروي نظامي نامنظم براي مقابله با تهاجمات بعثيون در ابادان و خرمشهر به وجود آمد كه به گروه فدائيان اسلام معروف شد.
💥همسر شهيد در اين باره مي گويد:
"فرودگاه مهرآباد كه بمباران شد، سيد يك ساك برداشت و رفت جنوب. 9 ماه ها از او بي خبر بوديم. بعد از 9 ماه در حالي كه دستش مجروح شده بود، با ريش و موي بلند و ژوليده، به خانه برگشت."
در آن ايام شهيد هاشمي با كمترين امكانات و با بهره گيري از نيروهاي بي تجربه و آموزش نديده اي كه در اختيار داشت، به رغم كارشكني هاي دولت وقت و عدم پشتيباني مناسب، مقاومت جانانه اي را در برابر متجاوزين انجام داد.
پس از مدتي وي ستاد "فدائيان اسلام" را به هتل كاروانسراي آبادان منتقل كرد و تا مدت ها تنها راه اعزام به خطوط مقدم وديدن آموزش هاي اوليه رزمي، مراجعه به هتل كاروانسرا بود.
🌤 در آن روزهايي كه حتي يك تفنگ "برنو" يا "ام ـ يك" براي مدافعين شهر آبادان، قيمت طلا را داشت، سيد مجتبي با عده اي از مسئولين، از جمله مقام معظم رهبري تماس مي گرفت و از طريق آنان اقدام به تهيه اسلحه و مهمات مي نمود وغالبا با هزينه شخصي، آذوقه و مايحتاج عمومي را تهيه مي كرد و به ميادين نبرد مي برد.
همسر شهيد از آن روزها چنين ياد مي كند:
"سخت ترين دوران زندگي ما تازه بعد از انقلاب و شروع جنگ آغاز شد. سيد ديگر در خانه نمي ماند.
من بودم و 5 تا بچه قد و نيم قد. هر روز خودم مي رفتم و كركره مغازه را بالا مي كشيدم و كار مي كردم.
✨ادامه👇
🌹سيد هم خيالش از بابت من راحت بود. وقتي هم كه مي آمد تهران، كارش اين طرف آن طرف دويدن بود تا اسلحه تهيه كند يا غذا براي نيروهايش بفرستد، يا به خانواده شهدا سركشي و به آنها كمك مالي كند.
🔹وقتي شهيد شد، تازه متوجه شديم چقدر بدهكاري دارد از بابت خريد جنس براي جبهه. چند ميليون تومان بود.
من مجبور شدم خانه را بفروشم. ما 3 دستگاه خانه شخصي داشتيم و از نظر تمكن مالي بحمدلله وضعمان خوب بود، اما سيد همه اينها را خرج جنگ كرد.
زندگيش شده بود جنگ، حتي نتوانست شاهد رشد بچه هايش باشد."
🔸منافقان كوردل كه نمي توانستند شاهد تلاش شبانه روزي شهيد هاشمي در پشتيباني رزمندگان اسلام باشند، با آزار و اذيت خانواده شهيد هاشمي و تهديد وي سعي در سست نمودن عزم آهنين او براي حضور و كمك رساني به جبهه ها داشتند، اما به هدف خود نرسيدند و سرانجام با مشاهده ناتواني خود در اين امر، به سال 64 در آستانه ماه مبارك رمضان او را در ساعت 9 شب در مغازه لباس فروشي اش از پشت سر آماج گلوله قرار دادند و به شهادت رساندند.
و بدين گونه بود كه دفتر زندگي دنيائي مردي بسته شد كه در تمامي لحظات عمر خود لحظه اي از خدمت به اسلام و مبارزه در راه اعتلاي كلمه الله فروگذار نكرد و جان خود را نيز بر سر مقصود خود نهاد و خون پاكش به دست شقی ترين افراد ريخته شد و به رود خروشان خون اجداد طاهرينش پيوست.
روحش شاد و راهش پررهرو🌷🌷🌷
🌿شهید سید مجتبی هاشمی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
💠شهید سید مجتبی هاشمی به روایت همسر:
[❣🌙🌷]
🌸🍃به ياد دارم روزي در اوايل ازدواج من با شهيد هاشمي، به بازارچه شاپور رفتيم تا خريد كنيم. در حال خريد بوديم كه برخورديم به پدر و مادر آقا سيد. لحظهاي نگذشت كه با صحنهاي تماشايي مواجه شدم.
آقا سيد خم شد و زانو زد روي زمين و شروع كرد به بوسيدن پاهاي پدر و مادرش. اين صحنه براي من كه اولين بار بود چنين رفتاري را ميديدم، تعجبآور بود، ولي براي آنان كه بارها اين صحنه را ديده بودند، عادي به شمار ميآمد.
🌼🍃 آقا سيد با آن قامت رشيد و تنومندش و با آن شهرتش خيلي مردمي و خاضع، دلرحم و فروتن بود.
درد و رنج مردم اذيتش ميكرد، هرگز بيتفاوت نبود. هميشه در حال جهيزيه دادن به يك خانواده بود. مخصوصاً دختران شهدا. به فقرا و مستمندان ميرسيد، كمك به ساخت مسجد ميكرد، براي بچههاي بيسرپرست مكاني درست كرده بود كه تا چندين سال بعد از شهادتش من نميدانستم.
🌱 اگر ميخواست پولش را جمع كند، يكي از ثروتمندترين افراد ميشد، ولي همين كه انقلاب شد، مغازه اش را كرد تعاوني وحدت اسلامي. از جيبش مي گذاشت تا اجناس را ارزان تر به مردم دهد.
🦋 مي گفت تا خاكمان در دست دشمن است، روي ديدن امام را ندارم. او به امام خيلي معتقد بود. مي گويند ميدان تير آبادان كه با زحمت فراوان او و همرزمانش گرفته شد، در شرايطي كه هنوز بني صدر مصدر امر بود، آقا سيد گفته بود به كوري آنهايي كه ولايت فقيه را زير سئوال ميبرند، نام اينجا را به ميدان ولايت فقيه تغيير ميدهيم.
او آن قدر به امام ارادت داشت كه وقتي نام امام به ميان ميآمد، اشك توي چشمهايش حلقه ميزد.....
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴خاطره ای از شهید سیدمجتبی هاشمی
《 بی ریا بود... 》
🔸️🔹️🔸️
🌻🌿سید بزرگوار اهل ریا نبود خیلی سعی می کرد کاری که انجام می ده مورد توجه دیگران قرار نگیره بارها امتحانش کرده بودم به طرق مختلف و صد البته که از کار لذت می بردم خیلی وقتا گاهی از مواقع، سرزده مخصوصا مواقعی که حدس می زدم مشغول تلاوت قرآن روزانه اش است می رفتم و اکثر موارد هم بدونه سروصدا داخل مغازه می شدم تا از اون صوت و لحن زیبا و ملکوتی و دلنشینتی که واقعا تاثیرگذار بود فیض ببرم، بهره ایی برم.
❣یک حال عجیبی در هنگام تلاوت قرآن بهش دست می داد و انسان رو با خودش به اعماق کلام خدا می برد.
با یه سوز و گدازی و با یه حس و حالی غیر قابل وصف، همراه بود با بغضی آسمانی اشکی شگفت انگیز و حسی واقعا غریب و عجیب.
⭕️می دونستم که اگه یواشکی و بی سرو صدا وارد نشم ممکن تلاوت قرآن رو ادامه نده یا ازدعای کمیلش برات بگم حتی به جز 5 شنبه شب ها اینقدر به این دعا علاقمند بود ( می دونی که دعای کمیل رو از قبل از انقلاب حفظ بود) هر وقت که وقت می کرد به هر اندازه که می توانست فرازهایی ازدعای کمیل رو می خواند و اشک می ریخت و با مولای خود راز و نیاز می کرد و در قنوتش هم از آن مناجات ها استفاده می کرد.
من مطلع بودم که خیلی از مواقع نمی رفت جایی حتی گاهی که ازش دعوت می کردند تا دعای کمیل بخواند نمی رفت.
♻️خیلی اهل احتیاط بود. حتی گاهی نصف شب ها می رفت مغازه به دور از حتی اهل و ایالش با خدای خود به راز و نیاز مشغول می شد.
توسل می کرد نماز شب می خواند قرآن تلاوت می کرد. دعای کمیل و دعاهای دیگر می خواند و آن را باعث روز افزون شدن رزق حلال برمی شمرد.
🌀کاملا مشخص بود که نماز شبش را هرگز ترک نمی کند. به واقع هر روز و شبش بهتر از روز و شب قبلش بود.
آدم از رفتار و کردارش و از آن نورانیت در سیمایش از تواضع در برابر مردم و مؤمنین این رو خوب متوجه می شد من خودم به شخصه به خوبی حس می کردم که یک سیر تکاملی رو آقا سید دارد طی می کند.
♨️هر روز بهتر از دیروز و هر روز با خلوص تر از روز قبل و هر روز رئوف تر و مهربان تر به خلق خدا. هر روز با نشاط تر و هر لحظه انقلابی تر از روز قبل و ماههای قبل.
🔅حتی خیلی از گلکی هایی را که به ناچار پیش افراد خاصی و امین به زبان می آورد در اون موقع که بی معرفتی های خیلی از اشخاص رو نسبت به خودش انقلاب به امامش به بچه های رزمنده و خانواده های شهدا به خود جبهه و جنگ به آرمان هایی که به خاطرش می جنگید می دید و کلافه اش می کرد وباعث این می شد که شروع می کرد به حرف زدن ولی به خدا اون ماه ها و روزهای آخر همه این ها رو می گفت، ولی دیگه هیچ گله ای از بی معرفتی های بعضی از افراد نسبت به خودش رو بازگو نمی کرد.
💢 بله در اون روزها و ماه های آخر حیات دنیویش فقط و فقط از بی معرفتی های بعضی از افراد نسبت به انقلاب به امام و خانواده های شهدا می گفت و سخت آزرده خاطر بود و از این موارد گلمند بود و به بچه های کمیته انقلاب اسلامی و بچه رزمنده ها فرمانده ها و مسئولین به همه و همه وصیت و نصیحت می کرد که امام و خانواده های شهدا رو فرزندان شهدا و جانبازها رو پدر و مادر شهدا رو تنها نذارین.
◇راوی: سردار قاسم قاسمی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
💠دست نوشته شهید والامقام سید مجتبی هاشمی:
♨️🌀♨️🌀♨️
📝❗️ آيا ميتوان در حالي كه دشمن خاك ميهن اسلامي مان را متجاوزانه مورد هجوم قرار داده و جولانگاه تانكها و نفربرهاي خود كرده و سربازهاي بعثي كافر، به پير و جوان ما رحم نكرده و امت به پا خاسته را زير باران آتش گلولههايش به شهادت رسانيده، دست از ستيز كشيد و به نبرد حقجويانه تا محو كامل آثار جنايات و تجاوز ادامه نداد؟
💥مگر ميشود به عنوان يك مسلمان متعهد به خود اجازه داد تا اسرائيل غاصب همچنان به سرزمينهاي اشغالي فلسطين عزيز بتازد و مردم محروم و آواره فلسطين را هر روز قتل عام كند؟
در حالي كه آنها در خانههاي خود اجازه نفس كشيدن ندارند و محكوم به مرگند، زيرا مدافع ارزشهاي اسلامي هستند، ما هرگز نميتوانيم ساكت بنشينيم.
🌷اي جوانان!
ميدانم كه ميدانيد غنچههاي نشكفتهاي را به زير تانكهاي بعثيون فرستاديم تا شما در آرامش به سر بريد.
يك لحظه اندوه شما تمام وجودم را ميشكند و اثري از من نميگذارد.
من و تمام پرستوهاي دلم به عشق شما به پرواز درميآييم و در آسمان، با تمام وجود شما را صدا مي زنيم .
🌷 اي جوانان وارسته وطنم!
من فقط به عشق شما و حفظ اسلام، دردها و زخمهايم را تحمل ميكنم و طاقت ميآورم.
وقت رها شدن روح از زندان تن بهزودي فرا ميرسد.
شما را به خدا ميسپارم و به سوي تمام هستيام پرواز ميكنم ...
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
📚معرفی چند کتاب از شهید سید مجتبی هاشمی:
✨شهادت به نوبت
✨آقا مجتبی
✨جامانده
✨آقا سید مجتبی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید سید مجتبی هاشمی بنیانگذار و فرمانده گروه چریکی فدائیان اسلام....
باد شهدا با صلوات🕊🌹
یاد شهداکمتراز شهادت نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
┏━━━ 🍃🌷🍃 ━━━┓
@abbass_kardani
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
شهیدمدافع حرم عباس کردانی 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه کانال و تبلیغ کنید😍
ممنونم از حمایت تک تک شما عزیزان
الهی شفاعت و دعای شهدا بدرقه زندگیتون باشه
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
آیا امروز گفتی خدایا شکرت 😍🤲
دوست عزیز یادتون نره شکرگذاری از خداوند😍
امضای خداوند پای تک تک آرزوها و اعمالتون باشه
#شکرگزاری
☘خدایا شکرت بابت زندگی خوبم
☘خدایا شکرت بابت آرامش زندگیم
☘خدایا شکرت بابت سلامتی جسمم
☘خدایا شکرت بابت بیداری وجدانم
☘خدایا شکرت بابت کار و درآمدم
☘خدایا شکرت بابت محبوبیتم
☘خدایا شکرت بابت روزی زیادم
☘خدایا شکرت بابت خیر و برکتم
☘خدایا شکرت بابت خانواده خوبم
☘خدایا شکرت بابت نعمت های زندگیم
☘خدایا شکرت بابت همه چیز
همیشهــ قدر داشتـه هاتـون رو بدونیـد شـاید کوچیک تریـن چیزی که شمـا دارین حسـرت کسی باشــه🥺💗
خدایا شکرت بابت تک تک نعمت هایت
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسپند دود کنم برا سلامتی اعضای دوست داشتنی و باوفای کانال 😍😍
خدا حفظتون کنه از همه ی بلاها
عاقبت تون ختم بخیرو شهادت بشه
ممنون از لطف و حمایت تک تک شما عزیزان شهدایی ومهدوی با وفا 😍
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆