#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_چهاردهم4⃣1⃣
تاچشمم به رودخانه افتاد سرم را انداختم پایین وهمان جا نشستم❗️
بدنم شروع کرد به لرزیدن.
نمی دانستم چه کارکنم❗️
همان جا پشت درخت مخفی شدم.
کسی آن اطراف مرا نمی دید.
درخت ها و بوته ها مانع خوبی برای من بود.
من با چشمانی گردشده ازتعجب منتظر ادامه ی ماجرای احمدبودم.
چرا این قدر ترسیده بود⁉️🤔
احمد ادامه داد؛
من میتوانستم به راحتی گناه بزرگی
انجام بدهم.
در پشت آن درخت و در کنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شناکردن بودند.
✨✨✨✨
من همان جاخدا را صدا زدم وگفتم؛
خدایا کمکم کن.
خدایا الان شیطان به شدت مرا وسوسه میکند که من نگاه کنم.
هیچ کس هم متوجه نمیشود.اماخدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم.
کتری خالی را برداشتم و سریع از آنجا دور شدم.
بعد هم از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها. هنوز دوستان مسجدی مشغول بازی بودند.
برای همین من مشغول درست کردن
آتش شدم.
چوب ها را جمع کردم و به سختی آتش را
آماده کردم.
خیلی دود توی چشمم رفت.
اشک😢 همین طور از چشمانم جاری بود.
یادم افتاد که حاج آقا گفته بود؛ #هر_کس_برای_خدا_گریه_کند خداوند
او را خیلی دوست خواهد داشت.
همین طور که داشتم اشک میریختم گفتم؛
ازاین به بعد برای خدا گریه میکنم.😭
حالم خیلی منقلب بود.از آن #امتحان_سختی که درکنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز #دگرگون بودم...
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃 👉 @abbass_kardani👈
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_پانزدهم5⃣1⃣
همین طور که اشڪ میریختم و با خدا مناجات میڪردم خیلے باتوجه گفتم؛
یاالله یاالله...🕊
به محض تکرار این عبارت یڪ باره #صدایے شنیدم ڪه از همه طرف
شنیده می شد.ناخودآگاه از جا بلند شدم و باحیرت به اطراف نگاه ڪردم.
صدا از همه #سنگریزه_هاے_بیابان
شنیده مے شد.
از#همه_ے_درخت_ها🌴🌳🌲#و_ڪوه_و_سنگ_ها 🏔
صدا مے آمد‼️😳
همه مے گفتند؛ ↙️
💎💎 سُبّوحٌ قٌدوسٌ رَبُنا وَ رَبُّ الْمَلائِڪَةِ وَ الرّوح
(پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائڪه و روح)
💎💎↗️
وقتے این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خیره شدم.
ازادامه بازے بچه ها فهمیدم که آنها چیزے نشنیده اند❗️
✨✨✨
من در آن غروب با بدنے که از وحشت مے لرزید به اطراف میرفتم.
من ازهمه ذرات عالم این صدارا مے شنیدم❗️❣
احمـ🌹ـدبعد از آن ڪمے سڪوت ڪرد.
بعد با صدایے آرام ادامه داد؛
#از_آن_موقع ڪم ڪم #درهایــے_از_عالم_بالا به روے من بازشد!
احمـ🌹ــداین را گفت و از جابلند شد تا برود.
بعد برگشت و گفت؛
محسن ، این ها را براے تعریف ازخودم نگفتم.
گفتم #تا_بدانے انسانے ڪه گناه را ترڪ ڪند چه مقامے پیش خدا دارد.🌹🍃
بعد گفت تامن زنده ام براے ڪسے از این ماجرا حرفے نزن❗️
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
👉 @abbass_kardani👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرهی استاد پناهیان از شهید مدافع حرمی که پدرش را از شهادتش راضی کرد...
🔹عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش...
🔹بهش گفتم مرتضی اون عکسو بردار؛ اینجوری دلت گیره...نمیتونی بپریا...
🔹گفت: نه، میخوام با همه وابستگیام، فدایی امام زمان(عج) بشم...
#شهید_مدافع_حرم_مرتضےمسیب_زاده
🌹شهدا را یاد کنید با صلوات
@abbass_kardani
💌 #یه_سلام_دوباره
براے کسایے که
قلبشون کبوتر #حــــرمه 🕊
کسایے که
دلشون با اسم امام مهربون آروم مےگیره ❤️
🔆 امشب هم،
عاشقانه و با شوق،
زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (علیه السلام) رو:☺️
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
🍃🌺....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
👉 @abbass_kardani👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین وداع #مدافعان_حرم با پیکر چند تن از شهدا 💔💔
علوی میمیرم/ مرتضوی میمیرم
انتقام حرم زینبو من می گیرم
🍃🌹
وتو چه میدانی ازوداع بادوستانت
انگاه که باهم همسنگربودی وحال اوپروازکرده است
اری من وتو چه میدانیم
ازدنیای عاشقان
بماند رازش برای جامانده ها
فقط ساختن وسوختن
@abbass_kardani
✨جو بایدن✨
🔴نبایدوضعیتی پیش بیاید که ایران به زمان گذشته خود(انقلاب)بازگردد
وای به حالمان اگر رهبرایران دوباره لباس رزم برتن کند
برویدتاریخ این کشور رابخوانید،متوجه حرفهای من شوید.
:
@abbass_kardani
🌟 به رسم هر روز صبح 🌟
🌸 #السلام_علیک_یا_صاحـــب_الـــزمان_عج🌸
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یاشریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان.
🌺 #السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع 🌺
السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
💐 #السلام_علیک_یا_امام_الرئوف_ع 💐
ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ.
🌾 ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌾
طبق هرروز
بردن نام حسین بن علی میچسبد:
👏السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌸🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌸
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مادری که کوه صبر است و استقامت، #مادر_شهید عبدالرحیم اکبری ،که بیاد تمام سالهای فراق سر بر روی #مزار_فرزند شهیدش می گذارد و با او خلوت میکند...
عبدالرحیم متولد سال ۱۳۴۳ بود،در عملیات بدر، شرق دجله سال ۱۳۶۳به شهادت رسید و پیکرش در شمار شهدای مفقود الجسد قرارگرفت و پس از سالها،خرداد ماه سال۱۳۸۰ پیکر پاکش تفحص و به خاک سپرده شد.
#یاد_شهدا_با_صلوات
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
@mataleb_mazhabi313..mp3
4.22M
﷽
📲 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #ماندگاری
🔖 روح زن لطیف و جسم او ظریف است 🔖
🔋 حجم: 3/5 MB
⏰ زمان: 9 دقیقه و 39 ثانیه
🌼 🌸 🌼 🌸 🌼 🌸 🌼 🌸 🌼 🌸
✅ #ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ_ﻟﺸﮑﺮﻣﻮﻥ و آفتابه آب
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ؛ ﺩﯾﺪﻡ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﻫﺎ ﺧﺎﻟﯿﻪ، ﺗﺎ ﺭﻭﺩﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻫﻮﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻮﺩ. ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﻫﻢ ﺁﺏ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ.
ﺯﻭﺭﻡ ﻣﯽ ﯾﻮﻣﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻡ ﺑﺮﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ. ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﯾﻪ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ. ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:
«ﺩﺳﺘﺖ ﺩﺭﺩ ﻧﮑﻨﻪ، ﻣﯿﺮﯼ ﺍﯾﻦ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﺁﺏ ﮐﻨﯽ؟»
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺁﺏ ﺑﯿﺎﺭﻩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﺩﯾﺪﻡ ﺁﺏ ﮐﺜﯿﻒ ﺁﻭﺭﺩﻩ.
ﮔﻔﺘﻢ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺟﻮﻥ! ﺍﮔﻪ ﺻﺪ ﻣﺘﺮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺁﺏ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ، ﺗﻤﯿﺰﺗﺮ ﺑﻮﺩﺍ...»
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺁﺏ ﺗﻤﯿﺰ ﺁﻭﺭﺩ.
ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻤﺶ، خیلی ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ.
ﺁﺧﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ #ﻣﻬﺪﯼ_ﺯﯾﻦﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﻮﺩ؛ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ_ﻟﺸﮑﺮﻣﻮﻥ
شهید_مهدی_زین_الدین
🍃🌹
👉 @abbass_kardani👈
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_شانزدهم 6⃣1⃣
احمـ🌹ـدآقادرسنین نوجوانے الگوے ڪاملے ازاخلاق ورفتاراسلامے شد.
هرڪارے ڪه میڪرد یقینا دردستورات دینے به آن تاڪیدشده بود.👌
یڪے ازویژگی هاے خاص ایشان احترام فوق العاده به پدرومادرش بود😍.به طورے ڪه هربار مادرش وارد اتاق میشد ایشان حتما به احترام مادر از جابلند میشد.🌺🍃
این احترام تاجایے ادامه داشت ڪه یڪ باردیدم احمـ🌹ـدآقا به مسجدآمده وناراحت هست!😔
باتعجب ازعلت ناراحتے اوسوال ڪردم.
گفت:هربارڪه مادرم وارد اتاق میشد جلوے پایش بلند مے شدم.تااینڪه امروز مادرم به من اعتراض ڪرد ڪه چرا این ڪار را مے ڪنے؟من ازاین همه احترام گذاشتن تو اذیت مے شوم و...
✨✨✨
احمـ🌹ـد به صله رحم بسیار اهمیت مے داد.وقتے دفترخاطرات اورا ورق مےزنیم بازندگے یک انسان عادے مواجه مے شویم،مثلا درجایے آورده:
"امروز به خانه عمه رفتم و مشغول صحبت شدم بعد به خانه آمدم ورفتم نان خریدم وبعد ڪمے استراحت ڪردم.مسجدرفتم ومشغول مطالعه شدم و..."
درمسجد هم ڪه بود همین روند ادامه داشت.ظاهر زندگے او بسیارعادے بود.
✨✨✨
احمـ🌹ـدآقا ادب را از استادخود،آیت الحق حاج آقا حق شناس فراگرفته بود.🕊
همیشه درسلام ڪردم پیشقدم بود.حتے درمقابل بچه هاے ڪوچڪ.
هیچ گاه ندیدم ڪه احمـ🌹ـد در کوچه وخیابان چیزے بخورد.مے ترسید ڪسی ڪه ندارد و مشڪل مالے داردببیند وناراحت شود.🌺🍃
احمـ🌹ـدآقا هرچه پول توجیبی ازپدرش میگرفت یاهرچه ڪه ڪار ڪرده بودرا خرج دیگران مے ڪرد.به خصوص ڪسانے ڪه میدانست مشکل مالے دارند.❣
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد
🌹🍃🌹🍃
@abbass_kardani
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_هفدهم 7⃣1⃣
بارها شده بود ڪه احمـ🌹ـدآقا درمسجد براے ماصحبت میڪرد و بچه ها یڪے یڪے به جمع ماوارد میشدند.
ایشان با تواضع جلوے پاے همه ے این بچه ها بلند میشد و به آن ها احترام میڪرد.😊
خدا مے داند احترام و ادبے ڪه ایشان براے بچه ها قائل بودچقدر در روحیه آنها تاثیر داشت.
بچه هایے ڪه تشنه محبت بودند با یڪ مربے ارتباط داشتند ڪه اینگونه براے آنها احترام قائل بود.😇
✨✨✨
فراموش نمیڪنم،احمـ🌹ـدآقا هیچ گاه از ڪارها و اعمال عرفانے خودش حرفے نمیزد،بلڪه باادب و رفتار خود دیگران راعامل به دستورات دین میڪرد.🕊🍃
خانواده آنها نسبتا ثروتمند بود.پدرش از خارج از ڪشور براے او یڪ ڪتانے بسیار زیبا آورده بود👟.
آن موقع این چیزها اصلا نبود.احمـ🌹ـد همان شب ڪتانے را به مسجد آورد وبه من نشان داد.
مے دانست ڪه خانواده ما بضاعت مالے چندانے ندارد.براے همین اصرار داشت ڪه من آن کتانے رابردارم.❣
مےگفت؛من یڪ ڪتانے دیگر دارم.
به تمام مستحباتے ڪه میشنید عمل میڪرد؛مثلا،به یاددارم چهل روز جلوے درب خانه را آب و جارو میڪرد.😊
درخانه وقتے مے خواست بخوابد به انداختن تشڪ وداشتن تخت و... مقیدنبود.🌺🍃
با اینڪه درخانه هرچه ڪه مے خواست برایش فراهم بود.اما یڪ پتو برمے داشت و به سادگے هرچه تمام تر مے خوابید.
مدتے درچایے فروشے یڪے ازبستگان ڪارمیڪرد.☕️احتیاجے به پول نداشت اما مے دانست ڪه اهل بیت(ع)،بیڪارے رابزرگترین خطر براے جوانان معرفی ڪرده اند.
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani