eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
24.2هزار ویدیو
125 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺° ☀️صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم😊 ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📕التماس دعای فرج آقا جان 📕 اللهم عجل لولیک الفرج °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺ 💕💕 @abbass_kardani💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام و علیک یا ابا عبدالله الحسين ✋ سلام بر سیدالشهدا ✋ هر روزمان را متبرک کنیم با سلام دادن به آقا ابا عبدالله الحسين...... ✋ طبق هرروز بردن نام حسین بن علی میچسبد: 👏السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 @abbass_kardani 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
: •┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید عباس کردانی ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @abbass_kardani✅ •┄═•🌤•═┄•
🌾🍂🌾 شهیــدی ڪہ ماننـد مادرش بین و سوخت و پرڪشیـد... می‌گفت: شناختن دشمن نیست باید را شناخت. ۹۵_سوریہ 🦋🦋شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🦋🦋 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
🌷معجزه ای از شهید همت🌷 پس از شهادت ابراهیم ما زندگی خیلی سختی داشتیم😰 فرزند کوچکم بیمار شده بود 🤕😑 شبی دلم گرفت و نشستم با روح حاجی دعوا کردن😡😡 گفتم حاجی خودت رفتی به بهشتت رسیدی منو با این سختی تنها گذاشتی، بچت داره میمیره بیا بچتو ببین مرد😔😔 دیدم حاجی اومد تو اتاق نشست و بچمو بغل کرد و بعد گذاشت زمین رفت😳😳 رفتم سمت بچه دیدم تبش قطع شده گفتم شاید داره میمیره و سردی کرده😭😱 فرداش بردم دکتر دکتر گفت خانوم این بچه که چیزیش نیس چرا اوردیش دکتر....😳😳 فهمیدم ابراهیمم اومده....💔 🦋🦋شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🦋🦋 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
📩 ◄ 🍁شهـید اســتاد مطـــهری: خواهرم مشت محکمی بر دهان دشــمن است و پاسداری از خـــــــــــــــون شــــــــهداست. 👌حـــــجاب امنیت‌ شماست نه محـــدودیت پس مانند مروارید درخشان در صــــدف بمان که با ارزش هستی. 🦋🦋شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🦋🦋 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
4_5807641081000494873.mp3
2.94M
🌺 شرح خطبه بیست و هفتم نهج البلاغه 🔴 جلسه١-بخش‌اوّل زمان 11:07 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نظام تقديم 88.mp3
6.9M
🔈 🔇 جلسه پانزدهم صوتی 👆👆👆 کتابی 👌 و بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید. @abbass_kardani🌹
کبوترهای نامه رسان🌱 دوشنبه ها🗓 ازصحن دل ما🖤 تا بقیع و مدینه📿 عرض ارادت مان را 🙃 تقدیم شما می کنند! 🍃 ↷ 🌹🌺☘ @abbass_kardani🌺☘🌸 ❄️
مهریه ام یک جلد قرآن بود و یک سکه طلا محمد آن یکجلد قرآن را پس از ازدواج خرید و صفحه اولش نوشت: ✍امیدم در این است که این اساس حرڪٺ مشترڪ ما باشد و نه چیز دیگـــــر. ڪه همه چیز فنا پذیر است جـــــز این ڪتاب.. سکه را هم بعد از عقد بهش بخشیـــــدم. @abbass_kardani
توجهات ماه رجب.mp3
13.33M
🔈 🔈نکاتی درباره مراقبات ماه رجب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@abbass_kardani🌹
🌷 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند : 🔸 از اين دعا دست برندار و سه مرتبه در صبح و سه مرتبه در شب آن را بخوان : 🔸 «اللَّهُمَّ اجعَلْنِي فِي دِرعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ». ▫️«خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند ، قرار ده و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى». 📚 الكافي ، ج‏ 2 ، ص 534 @abbass_kardani🌹
♥️📞 _زمین زمین بہشت ؟!؟ + بہشت بہشت زمین ✋ _سلام سردار 😭♥️ + سلام بر فرزندان انقلابی خودم _ سردار ۲۲ بهمنه ... کجایی ؟ + کربلا ...💔 _سردااااااااار 😢💔 + کربلای ما چی پس ؟ _ظهور نزدیکہ ، ان شاالله با مہدے فاطمہ ... + ان شاالله ♥️😍 سردار میگم بچه هات رو کہ یادت نرفته ... برا شهادتشون ... برا وظیفه هاشون ... دعا می کنی برامون 🙏😞 + حضرت زهرا دعا کنہ براتوݩ ✋ منم به یادتونم خیالتون راحت ... رهبر رو تنہا نزاریدا ... _جانم فداے رهبر ✌️ + وظیفه هاتون رو انجام بدید ، رهبر تنها نمی مونه ... _ ما اهل کوفه نیستیم ، علی تنها بماند ... + ان شاالله که ثابت قدم باشید تو این راه ... _ ان شاالله ...☺️ سردار خداحافظ 😭💔 + خدانگہ دارتون ... یا علے 👋 ♥️ @abbass_kardani
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ پارت : ۱ « قسمت من » *‌ زمستان با اخرین ماهش برایم زیبا بود ، گر چه سرد ، اما دوست داشتنی . با صدای زنگ ساعتم از خواب بیدار شدم ، حدود ساعت ۷ بود ، با بی میلی پتو رو از روم برداشتم و از تخت اومدم پایین . جلوی میز ارایشم ایستادم و به خودم نگاهی انداختم ... دختری با پوستی سفید ، چشمانی سبز روشن ک از پدرم به ارث برده بودم ، ابروانی باریک و کمونی ، لبایی متناسب و سرخ ، موهایی بلند و مشکی ، اندامم متوسط با قد ۱۶۸ . دختری مغرور ، خوش زبون ، پرو ، کینه ای و دوست داشتنی . تو خانواده مرفح بزرگ شده بودم ، مادرم استاد دانشگاهی بود ک من توش مشغول تحصیل بودم اما استاد من نبود ، پدرم پزشک عمومی ، برادرم ماهان ۶ سال از من بزرگتر بود و برادر کوچکم مانی ۴ سال کوچک تر از من . من هم ترم دوم دانشگاه بودم . بین دانشجوها و استادین مورد احترام و تحسین خاصی بودم ، هم بخاطر شاگر ممتازد و هم جایگاه مادرم ، اما بین همشون استثنا هم وجود داشت ک باهام مشکل داشتن ، مزاحم هم زیاد داشتم اما به هیچ کس پا نمیدادم . از اتاق اومدم بیرون و دست و صورتمو شستم و رفتم داخل اشپزخانه ، مادرم مشغول ریختن چایی بود . - سلام ،،، صبح بخیر مامان . مامان نگاهی بهم انداخت و با لبخند گفت : - سلام عزیزم ، صبح تو هم بخیر ، بیا بشین چایتو بخور ک دیرمون نشه . - چشم ... بابا رفته؟ -اره ، مانی از سرویسش جاموند بابا هم ک میرفت گفت میبردش . - اها نشستم و چایی صبحانمو خوردم ، روزایی که مامان میرفت دانشگاه منم میبرد ، اماده شدم و با مامان به راه افتادیم ، اما بخاطر یخبندان راه ها دو ماشین تصادف کرده بود و راه عبورمون بند اومده بود ، تا زمانی ک تونستیم از اون ترافیک خلاص بشیم و به دانشگاه برسیم نیم ساعت تاخیر داشتیم . منم بخاطر اینکه دیرم شده بود همش با مامان غر میزدم . - اههههه ماماااان !!! دیدی دیرم شد ، چیکار کنم من حالا ؟؟؟ بیا با استادمون صحبت کن والا نمیزاره برم سرکلاس . مامان کلافه و با عجله گفت : - دخترم کلاس منم دیر شده ، بعد کلاس حتما با استادت صحبت میکنم ، باشه !!! حالا برو ک خیلی دیرمون شده . عصبانی و کلافه به سمت کلاس با عجله و استرس رفتم ، چند ضربه به در زدم با اجازه استاد وارد شدم . همه نگاها به سمت من چرخید ، ولی من بی توجه بهمشون به چشمای استاد احمدیان خیره شدم و پوزشبار گفتم : - ببخشید استاد ،،، عذرمیخوام برای تاخیرم ، ما تو راه ..... ولی استاد نزاشت ک حرفمو کامل بزنم با ارامش و غرور همیشگیش خیلی جدی گفت : ؛ نیاز به توضیح نیست ، اخر کلاس درموردش صحبت میکنیم ، برید بشینید . از اینکه نزاشت حرفمو بزنم و این طرز رفتارش واقعا بدم اومد ، اخمی کردم به طرف صندلیم رفتم و نشستم . شیدا دوستم ک بغل دستم نشسته بود اروم پرسید : - مانا چرا دیر کردی ؟ با بی حوصله ای و اعصابی داغون گفتم : - راه بند اومده بود بخاطر تصادف... همون لحظه دوباره استاد پرید وسط حرفمو بلند با همون لحنش گفت : - خانم احدی به اندازه کافی دیر کردین ، پس لطفا از این به بعد حواستونو به درس بدین نه جایی دیگ . پشتشو به ما کرد و شروع کرد روی تخته مطالبی نوشت و مشغول تدریس شد ، حالم از خودش و این رفتاراش بهم میخورد ، با وجود سن کمش ولی خیلی خوب از پس درس و دانشجوها برمیومد . میتونم بگم همه ازش حساب میبردن و خیلی جدی اهل مقررات بود همین رفتارا و اخلاقش بود ک اونو از همه استادا متمایز کرده بود ... } نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
Balatar Az Siyahi.mp3
5.45M
درد امروز ما کرونا نیست، درد و مشکل و بدبختی ما غیبت امام زمان علیه السلام است... ▪️پیام بسیار مهم ▫️دانلود واجب و نشر حداکثری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@abbass_kardani🌹
آری این چنین جوان او در بهشت جاودانه رو سپید بود چون که صبر شرمسار صبر مادر شهید بود... @abbass_kardani
••• [ اۍڪاش تـوڪاندیداۍ مجلـس بودۍ❤️ در هـر طـرفـے عڪسِ تـو را مۍدیدم] ••• 🌖 @abbass_kardani🌹
✳️️‍ در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود. دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز آقا مهدی است. ✴️ آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ ✳️ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. گفت: زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودشم اومده جاش. ✴️اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار و قسم کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشنوند. رفتگر آن روز محله ما، شهردار اورمیه بود. حالا بعد از این عزیزان با اخلاص ما چه کرده اییم؟؟؟!!!! @abbass_kardani🌹
🔴️ اگه بگم روزت مبارک مهندس، از تو آسمونا بهم نمی خندی...؟ 🥺😔 @abbass_kardani
┄┄┅┄┅┄✪﷽✪┄┅┄┅┄ ↓↓ 👌 ✍شهید‌حقیقت شگفت‌اوری است ما چون عادت کرده ایم به مـشاهده شهدا و سرگذشت های انها وصـایای انــها راهی که انهــا را به شــهادت می رســاند ✍چـون اینــها را زیــاد دیـده ایم عظمت این حقیقت نورانی و بهشتی بــرای مـا مــخفی میــماند ،مثــل عظمت خـورشید و افتــاب که بـرای کسانی که دايم در آفتـاب اند مخفی میمــاند ۷ @abbass_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shohadaiyam(1).mp3
3.86M
👌👌👌 🎼 استاد آیت الله جوادی آملی یکبار که برای سرکشی به طلبه هایش رفته بود مداحی در حال پخش بود پرسیدند: این مداح کیست؟ وی در عشق خدا سوخته است. @abbass_kardani🌹