eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐 هرروز با قرائت زیارتنامه شـهـدا🌹🕊 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَصْفِیآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتى فیها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظیماً، فَیا لَیْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعَكُمْ. «الّلهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم» 🌴تقدیم به ارواح پاک وطیّب شهدای آسمانی ♥️ کانال عباس_ کردانی👇👇👇 @abbass_kardani🌹
🔔 راه حل سه گرفتاری درخانه 💠⇦امام صادق عليه السلام فرمودند: ⚠️ خانه ای كه در آن قرآن خوانده نمی شود واز خدا ياد نمی گردد، سه گرفتاری در آن بوجود می آيد: ❌ بركتش كم شده. (دائم مشكل مالی دارند) ❌ فرشتگان آن را ترك می كنند. (رحمت و فيض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود) ❌ شياطين در آن حضور می يابند. (نزاع وجدال در آن خانه زياد است) 👌 خواندن قرآن در خانه اين سه گرفتاری را برطرف می كند. 📙 كافی، ج2، ص499 ❣الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣ 🌹💐🌹💐🌹💐🌹 @abbass_kardani 🌹💐🌹💐🌹💐🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ‼️از زبان همه خونواده های میگم... 👈نمیگذریم از اون دختری که به راحتی با پا میگذارد روی پاک ما!😔💔 🦋🍀🦋🍀🦋🍀🦋 @abbass_kardani 🦋🍀🦋🍀🦋🍀🦋
: در این انقلاب آنقدر کار هست که می‌توان انجام داد بی آنکه هیچ پست،سمت،حکم و ابلاغی در کار باشد... 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 @abbass_kardani 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
🦋صبـ☀️ـح شد ای دل غمدیده من صبح بخیر صبح زیبای تو پرشادی و پر پند 🦋خنده کن ای دل غمدیده💔 که غم ها برود بسمله گوی و همی باد بخیر 🌺 🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋 @abbass_kardani 🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋
﴾﷽﴿ 💠 💠 رو بہ روے آینہ مے ایستم و مشغول مرتب ڪردن مقنعہ ام میشوم. سر خوش از بہ هم خوردن خواستگارے دیروز،دستم را بہ سمت موهایم مے برم و ڪامل زیر مقنعہ ام میدهمشان. _آیہ! بیا صُبونہ! همانطور ڪہ در آینہ خودم را نگاہ میڪنم بلند میگویم:الان میام! بہ تصویر خودم زل میزنم و زبان درازے میڪنم،مثل بچہ ها میگویم:دیدے نخواے نمیشہ! سپس بہ سقف زل میزنم:مرسے ڪہ پا بہ پامے! انگار فراموش ڪردم او همینجاست،ڪنارم. از رگِ گردن نزدیڪتر،نہ پشتِ این سقفِ بے جان! از آینہ فاصلہ میگیرم و بہ سمت ڪمد قدم برمیدارم. در ڪمد را باز میڪنم و چادر ملے سادہ ام را بیرون میڪشم. روے ڪتفم مے اندازمش و در همان حالت براے برداشتن ڪولہ ام خم میشوم. صداے مادرم دوبارہ بلند میشود:آیہ! نمیخواے بیاے؟! ڪولہ ام را برمیدارم و پر انرژے بہ سمت در مے دوم. یڪ بندِ ڪولہ را روے دوشم مے اندازم و در را باز میڪنم،از چهارچوب در ڪامل خارج نشدہ بلند میگویم:سلام! با قدم هاے بلند بہ سمت آشپزخانہ حرڪت میڪنم،مادر و پدرم پشت میز نشستہ اند. نورا لیوانِ چاے بہ دست،بہ ڪابینت تڪیہ دادہ. با لبخند بزرگے میگویم:صبح همگے بہ خیر! نورا با شیطنت نگاهم میڪند و میگوید:ڪَبڪِت خروس میڪنہ! بے توجہ بہ طعنہ اش میگویم:تا حالا ڪبڪ ندیدم ولے میدونم مثل خروس نمیخونہ! مادرم میخواهد لقمہ اے داخل دهانش بگذارد ڪہ با دیدنِ من لقمہ بین دست و دهانش مے ماند:این چہ وضعشہ؟! در حالے ڪہ وارد آشپزخانہ میشوم میگویم:گفتم وسایلمو بیارم دوبارہ نرم تو اتاق! نورا با خندہ میگوید:اونوقت میگن ایرانیا تنبل نیستن! براے نشستن‌ پشت میز صندلے را عقب میڪشم:یاسین ڪو؟! تو اتاقم نبود! مادرم لقمہ را داخل دهانش میگذارد و پاسخ میدهد:شب خواب بد دید اومد پیشِ من هنوز بیدار نشدہ. با ولع نگاهے بہ میز مے اندازم،نان تستے برمیدارم و شڪلات صبحانہ را جلوے خودم میگذارم. پدرم لیوان چایش را برمیدارد و میگوید:هوا سردہ اینطورے میخواے برے بیرون؟! متعجب از حرفِ پدرم بہ مادرم و نورا نگاهے مے اندازم،سپس بہ چهرہ ے پدرم چشم مے دوزم:هوا زیادم سرد نشدہ! چهرہ اش از دیروز ڪمے درهم است،از بہ هم خوردن خواستگارے ناراحت شدہ. نگاهم را از پدرم میگیرم و مشغول شڪلات مالیدن بہ نان تستم میشوم. نورا ڪنارم مینشیند و لیوانش را روے میز میگذارد. مادرم انگار چیزے یادش مے افتد،در حالے ڪہ میخواهد از روے صندلے بلند بشود میگوید:اِ آیہ چاے نمیخورے؟! سریع میگویم:نہ مامان جون میخواستم خودم میریختم. متعجب نگاهم میڪند و دوبارہ مے نشیند،مثل اینڪہ خوشحالے ام را بیش از حد بُروز دادہ ام! لقمہ را داخل دهانم میگذارم و بعد از چند هفتہ با لذت مشغول غذا خوردن میشوم. نورا نگاهے بہ هر سہ یمان مے اندازد،با انگشت اشارہ چندتار مویے ڪہ روے صورتش ریختہ است را ڪنار میزند و میگوید:بابا! پدرم بدون اینڪہ نگاهش ڪند آرام میگوید:بلہ! نورا مِن مِن ڪنان میگوید:با طاها حرف زدیم میخوام امسال ڪنڪور شرڪت ڪنم! پدرم جرعہ ے آخر چایش را مینوشد و میگوید:با خودتونہ! اختیار دارت شوهرتہ! چشمان نورا برق میزنند با ذوق میگوید:یعنے میذارید؟! پدرم همانطور ڪہ بلند میشود میگوید:گفتم ڪہ خودتو شوهرت میدونید! سپس از آشپزخانہ خارج میشود. با ذوق بہ نورا نگاہ میڪنم و ڪف دستِ راستم بہ سویش میگیرم با خندہ محڪم ڪفِ دست چپش را میڪوبد و میگوید:دو ڪنڪورے! رقیبِ سر سختت اومد! _نہ خیر تو رقیبِ من نیستے رشتہ هامون فرق میڪنہ! نورا از پشتِ میز بلند میشود،مادرم میگوید:ڪجا؟! همانطور ڪہ بہ سمت اتاق خوابش میدود میگوید:بہ طاها زنگ بزنم. ڪنجڪاو نگاهے بہ مادرم مے اندازم و میگویم:تلفن ڪہ تو پذیراییہ! _طاها براش موبایل خریدہ! زیر لب اوووویے میگویم و دوبارہ مشغول لقمہ گرفتن میشوم. ... نویسنده این متن👆: 👉 💠 ╭┅═ঊঈ💕ঊঈ═┅╮ join : sapp.ir/roman_mazhabi ╰┅═ঊ 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد...
18 Darhaye Dozakh _ Ramezan 1396 _Mazandaran.mp3
10.27M
🔈 🔊 جلسه هجدهم * تبیین عبارت اول و دوم حک شده بر روی درب چهارم جهنم * وجوب حفظ حرمت اهل بیت، عالمان دین و سادات در آیات و روایات * ضرورت رعایت موازین دینی و اخلاقی و عملی شیعیان از منظر امام جعفر صادق علیه السلام * ظلم که به ظالم برمی گردد و عزت بر نام و یاد مظلوم می ماند * ماجرای قتل متوکل عباسی لعنة الله علیه توسط پسرش ⏰ مدت زمان: ۲۴:۰۴ جذاب_وآموزنده👌 🌹
حاج حسین یکتا: جلسات شهدا آسمانی است و کارت دعوت شهدا به دل است و از ما یک پیمان و عهد می‌گیرند که پای امام زمان(عج) بایستیم، عالم دیگر خبری نیست همه چیز در نایبش خلاصه می‌شود برای آماده‌سازی امام منتظر و باید همه آماده باشیم.
جهت سلامتی امام زمان عج الله الفرجه الشریف 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 بخوان دعای فرج رادعااثردارد دعاکبوترعشق است وبال وپردارد 🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى ❤️برای سلامتی آقا❤️ بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 💖دعای فرج💖 بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیت الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای میکنیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد 🌺براسلامتی و ظهور امام 🌺 🌺زمان صلوات محمدی هدیه 🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 کنیم 🌺شبتون مهدوی انشاءالله 🌺 🌺 🌺 @abbass_kardani🌺🌺
✋ 🌸نـذر سلامتی و فرج امام زمان ارواحنا فداه هر شب مرتبه سوره را قرائت میکنیم و ثوابش را به محضر هدیه میکنیم تا ظهور ایشان نزدیک و سلامتی ایشان پایدار باشد. اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💖 🦋🦋 @abbass_kardani 🦋🦋
🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹💐 هرروز با قرائت زیارتنامه شـهـدا🌹🕊 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَصْفِیآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتى فیها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظیماً، فَیا لَیْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعَكُمْ. «الّلهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم» 🌴تقدیم به ارواح پاک وطیّب شهدای آسمانی ♥️ کانال عباس_ کردانی👇👇👇 @abbass_kardani🌹
🔻اخلاق و نماز🔻 ✍ این نصیحت قرآن، همیشه یادمون باشه: 🕋 قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ. (سوره بقره، آیه۸۳) 💢 با مردم به نیکی سخن بگویید، و را بپا دارید. 👈 یعنی آدمی که میخونه، باید باشه.😌😊 👈 اصلاً خاصیت اینه که آدم رو میکنه.👏👏 ☜ 😠 اگه میخونیم، ولی با مردم تندی می‌کنیم، و مردم از زبونمون در امان نیستند... ☜ 💔 اگه میخونیم، و دل دیگران رو می‌شکنیم... ☜ 😡 اگه میخونیم، و دیگران از اخلاقمون شکایت دارند... ⛔️ یه لحظه stop کنیم... ⚠️❗️باید به نمازمون شک کنیم...❗️⚠️ ❌ اخلاق بد... 🚙 مثل لاستیک پنچر می‌مونه؛ ♻️ تا عوضش نکنیم... 👈 راه به جایی نمی‌بریم❗️ 😔 و در معنویت هم پیشرفتی نمی‌کنیم❗️ 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 @abbass_kardani 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
▪️طي عمليات تفحص،در منطقه چيلات، پيكر دوشهيد پيدا شد... يكي از اين شهدا نشسته بود و با لباس و تجهيزات كامل به ديوارتكيه داده بود.لباس زمستانی هم تنش بود. شهيد ديگري لاي پتو پيچيده شده بود. معلوم بود كه اين درازكش مجروح شده است.اما سر شهيد دوم بر روي دامن اين شهيد بود، يعني شهيد نشسته سر آن شهيد دوم را به دامن گرفته بود. 🔻خوب، پلاك داشتند ، پلاكها را ديدم كه بصورت پشت سرهم است. 555 و 556 ،فهمیدیم که آنها باهم پلاک گرفته اند.معمولااینها که باهم خیلی رفیق بودند، باهم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم درکامپیوتر دیدیم آن شهیدی که نشسته است، پدراست و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است. شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر. شادی روح امام و شهداء از صدر اسلام تا امروز حمد و سوره و صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد ـ‌اللهم‌ـ‌عجل‌ـ‌لولیک‌ـ‌الفرج‌ـ‌🍀🤲🍀 🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋 @abbass_kardani 🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹
ششـم ذیقعده روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی (ع) " شاهچـراغ " و دهه کرامت گرامی باد 💐 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 @abbass_kardani 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
سلام بر 🌷 آن مهــدی باوران و که لبیک✊ گفتند به و نیز ادرکنی شان را خریدار شد✅ ای کاش ادرکنیِ ما نیز با لبیک شهدا🌷 اجابت گردد😔 و ! 🌺 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 @abbass_kardani 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
﴾﷽﴿ 💠 ﴾﷽﴿ 💠 💠 با تردید میگویم:مامان! بہ صورتم زل میزند:بلہ! صورتم را مظلوم میڪنم و آرام میگویم:میشہ با بابا حرف بزنے برم ڪلاس ڪنڪور؟! مادرم سریع از روے صندلے میشود و همانطور ڪہ دستانش را در هوا تڪان میدهد میگوید:خدا خیرت بدہ میدونے نمیذارہ! با ناراحتے میگویم:آخہ چرا؟! _بہ دلیلِ چِ چسبیدہ بہ را! میدونے خوشش نمیاد تو اینجور محیطا باشے! با لجبازے پاسخ میدهم:مگہ محیطش چطوریہ؟! چون مختلطہ و معمولا استاداش مردن؟ خب دانشگاهم همینہ،مدرسہ دخترونہ ڪہ نیس! _فڪ ڪردے رضایت میدہ برے دانشگاہ؟! _نہ! باید از خرداد ماہ دورہ بیوفتم تو مسجدا و پایگاهاے بسیج دنبال شوهر! مادرم میخندد و میگوید:ڪوفت! با بیخیالے میگویم:حوزہ علمیہ ے قمو یتک ادم رَف! اصلا چطورہ برم آخوند شم؟! با خندہ نگاهم میڪند:درد نگیرے! آخوند نہ! زنا طلبہ میشن! خودم هم خندہ ام میگرد:حالا هرچے! از تصور اینڪہ عمامہ روے سرم نیستن . با لبخند پر رنگے میگوید:سلام چشم و گوش بستہ یِ خونہ! تو ڪجا این جا ڪجا؟! بہ زور آوردنت؟! با خندہ نگاهش میڪنم:مسخرہ نڪن! نگاهے بہ هادے مے اندازم ڪہ با اخم بہ ما چشم دوختہ،پس فڪر میڪرد من هم مثلِ خودش با معشوقم قرار دارم! _ڪجا رو نگا میڪنے؟ چشم از میز رو بہ رویے میگیرم و میگویم:هیچ جا! چپ چپ نگاهم میڪند و چیزے نمیگوید،گارسون دوبارہ بہ سمتمان مے آید. نورا سریع میگوید:سہ تا آب پرتقال!‌ متعجب میگویم:منڪہ چیزے سفارش ندادم! چرا سہ تا؟! ما دو نفریم! گارسون سر در گم نگاهمان میڪند،نورا میگوید:لطفا همون سہ تا آب پرتقال! با حرص دست بہ سینہ میشوم و چیزے نمیگویم! گارسون از میزمان دور میشود. نورا بہ صورتم زل میزند:اخماشو!‌ با هزارتا آب پرتقالم‌ نمیشہ خورد! سرم را بہ نشانہ ے تاسف تڪان میدهم:چرا جاے من سفارش دادے؟! اونم سہ تا؟! _بدہ مراقب سلامتیتم قهوہ مهوہ خوب نیس! میخندم. ادامہ میدهد:زهرام دارہ میاد! _بیچارہ زهرا! انگار تو خواهر شوهرے اون زن داداش! زهرا،خواهرِ طاها؛دخترے آرام و فوق العادہ مهربان ڪہ گاهے دلم برایش میسوزد گیرِ نورا افتادہ! نورا با شیطنت میگوید:راستے از خواستگارت چہ خبر؟! سریع آرام میگویم:هیس! پشتت نشستہ! از تعجب چشمانش گرد میشود:چے؟! _میز پشتیت نشستہ،یہ دخترہ ام ڪنارشہ! سرش را تڪان میدهد و ناگهان ڪیفش روے زمین مے افتد. براے برداشتن ڪیفش رو بہ پشت برمیگردد،متوجہ میشم براے دیدن هادے از قصد این ڪار را ڪردہ! نگاهے بہ هادے و آن دختر مے اندازد سپس ڪیفش را برمیدارد. حالت چهرہ اش را غمگین میڪند:بگردم برات خواهر! دامادمونم تو زرد از آب دراومد! _ڪوفتہ! _ولے خوش سلیقہ سا! منم بودم بین تو و اون دخترہ،اون دخترہ رو انتخاب میڪردم‌. با ناراحتے میگویم:خیلے ممنون! خونسرد میگوید:خواهش میڪنم! با حرص میگویم:منم اگہ ابروهامو بردارم ڪلے صورتمو نقاشے و صاف ڪارے ڪنم بین خیلیا انتخابم میڪنن! نورا با تعجب نگاهم میڪند:خب چرا میزنے؟! چشمڪے نثارم میڪند و ادامہ میدهد:حسودیت شدہ؟! پوزخند میزنم:بہ ڪے؟! بہ ڪسے ڪہ نمیخوامش؟ نورا میخواهد چیزے بگوید ڪہ گارسون بہ سمتمان مے آید،با دقت لیوان هاے بزرگ آبمیوہ را روے میز میگذارد و مے رود. یڪے از لیوان ها را جلوے خودم میڪشم،هزار فڪر و خیال بہ ذهنم هجوم مے آورد‌. ڪنڪور،اصرار براے ازدواج،آن پسرِ چشم سبز! بہ هادے فڪر نمیڪنم او اهمیتے ندارد! تڪہ پرتقالے ڪہ ڪہ داخلِ نے است از نے جدا میڪنم و در پیش دستے زیرِ لیوان میگذارم. نورا همانطور ڪہ نے را داخل دهانش میگذارد میگوید:قیافہ ے این پسرہ یہ جوریہ! انگار باباشو ڪشتیم! _لابد متظر بود جایِ تو یہ جنس مذڪر بیاد مثلا ازم آتو بگیرہ بہ مامانشینا بگہ! با جدیت میگوید:اِ،من برم زنگ‌ بزنم طاها بیاد! امیدِ دل یہ جوونو ناامید نڪن! با خندہ میگویم:عینِ مامان بزرگا حرف میزنے! ... نویسنده این متن👆: 👉 💠 ╭┅═ঊঈ💕ঊঈ═┅╮ join : sapp.ir/roman_mazhabi ╰┅═ঊ 💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد..
😍 شـلـمـچہ😍 ...اینـجا میـعادگـاه وفـاداران اسـت، شـاگـردان حـضرتــ ابـاالفضـل، آنـان کـہ بـہ زبـان حـال🍃 «ولله ان قطعتموا یمینی»در راه حـمایـت از دیـن وامـامـشان دسـت مے دهـند🍃 وسـر مےبـازند😍 ولیاقت دیـدار مےیابـند.🍂 «شـهیـد آویـنے»