با احمق رفاقت نکن!.mp3
2.91M
بااحمقرفاقتنکن!
#مجتهدی
خمس فقیر.mp3
346.7K
خمسفقیر
💕🌺 مسئله شرعی🌺💕
#احڪام
خانواده آسمانی 29.mp3
13.02M
#خانواده_آسمانی ۲۹
♥️خداوند، عشق به خود را در ذات همه انسانها قرار داده است.
و برای درک بهتر این عشق،
جلوه هایی از خود را در وجود چهارده معصوم علیهمالسلام قرار داده است.
- هدف خداوند از این کار چه بوده؟
- مگر نمیتوان بی واسطه عاشق خداوند بود؟
استاد_شجاعی 🎤
دکتر_رفیعی
استاد_عالی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴درد و دل با خداوند
✍گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
💥گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
🔹گفتم: واقعا؟!
💥گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا»
حتما به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/7)
🔹گفتم: خب خسته شدم دیگه...
💥گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله»
از رحمت من ناامید نشو.(زمر/53)
🔹گفتم: انگار منو فراموش کردی!
💥گفت:«اذکرونی اذکرکم»
منو یاد کن تا یادت باشم.
🔹گفتم: تا کی باید صبر کرد؟!
💥گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا»
تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب/63)
«انّی اعلم ما لاتعلمون»
من چیزایی میدونم که شما نمی دونید.(بقره/ 30)
🔹گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره! تا اون موقع چی کار کنم؟
💥گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله»
حرف هایی که بهت زدمو گوش کن، و صبر کن ببین چی حکم می کنم.
(یونس/ 109)
🔹ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک (خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!)
💥گفت: «الیس الله بکاف عبده»
من هم برای تو کافی ام.(زمر/36)
استاد قرائتی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✨﷽✨
✅آیا اسلام برای همه امور بشر پاسخ دارد؟
✍شهید مطهری:بعضیها جمود به خرج میدهند، خیال میکنند که چون دین اسلام دین جامعی است، پس باید در جزئیات هم تکلیف معینی روشن کرده باشد. نه، اینطور نیست. یک حساب دیگری در اسلام است.
اتفاقاً جامعیت اسلام ایجاب میکند که اساساً در بسیاری از امور دستور نداشته باشد؛ نه اینکه هیچ دستور نداشته باشد، بلکه دستورش این است که مردم آزاد باشند و به اصطلاح تکلیفی در آن امور نداشته باشند.
از جمله حدیثی است به این مضمون: خدا دوست دارد در مسائلی که مردم را آزاد گذاشته است، مردم هم آزاد باشند؛ یعنی مسائل آزاد را آزاد تلقی کنند، از خود چیزی در نیاورند، آن را که رخصت است آزاد بدانند.
امیرالمؤمنین میفرماید: خدا یک چیزهایی را واجب کرده است، آنها را ترک نکنید، یک چیزهایی را هم ممنوع اعلام کرده است، به آنها تجاوز نکنید. خدا درباره بعضی از مسائل سکوت کرده است. البته فراموش نکرده، بلکه خواسته است که سکوت کند و بندگانش در آن مسائل آزاد و مختار باشند. در آنچه که خدا مردم را آزاد گذاشته است، شما دیگر تکلیف معین نکنید.
📚اسلام و نیازهای زمان، ج1، ص175
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خطای کسی رو پخش نکن!
👤استاد قرائتی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
#حدیث_شراب 🔥
✨امام علی علیهالسلام فرمودند:
به اميرالمؤمنين على عليه السلام گفته شد كه : آيا شرابخوارى از زنا و سرقت بدتر است؟ امام عليه السلام فرمود: بله، زيرا شرابخوارهم زنا و دزدى مى كند، هم آدم مى كشد و نماز را هم رها مى كند.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
زیارتعاشورا۩میرداماد.mp3
4.97M
🕌 زیارت عاشورا
🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
نیابت امام و شهدا و رفتگان، از اول آدم تا آخر خاتم الانبیا،رفتگان شما عزیزان
اللهمعجـللولیڪالفـرج
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
از خواننده دعا التماس دعا دارم 🤲
دعاگوی شما خوبان هستم
و محتاج دعای شما خوبان
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
شهید والامقام سید حمید میرافضلی🌻
تاریخ ولادت: ۱۳۳۵/۱۱/۱۷
محل ولادت: رفسنجان
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۲۲
محل شهادت: عملیات خیبر_جزیره مجنون
مزار:گلزار شهدای رفسنجان_ قطعه ۱
مدیون شهدائیم
یادشهداکمترازشهادت نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔰زندگینامه شهید بزرگوار سید حمید میرافضلی
💐🍃سید غلامرضا میرافضلی معروف به سید حمید، فرزند سید جلال و بی بی فاطمه در هفدهم بهمن ماه سال ۱۳۳۵ در محله قطب آباد شهرستان رفسنجان به دنیا آمد.وی پنجمین فرزند پسر خانواده بود.
🌺🍃سیدحمید تا ۶ سالگی در هر نوع بازی آزاد بود و اگر اشتباهی می کرد کسی با او برخورد بد نداشت.وی از سال ۱۳۴۲ تحصیلات خود را آغاز و در دوره ی دبستان را در مدرسه حکمت قدیم، در شهر رفسنجان گذراند.دوره ی متوسطه را در دبیرستان اقبال و در رشته ی فرهنگ و ادب ادامه داد و قبل از انقلاب دیپلم خود را گرفت.
🌸🍃سیدحمید چندان مورد سوال واقع نمی شد و نسبتاً در برخوردهای اجتماعی آزاد بود.
در سنین ۱۷-۱۶ سالگی به واسطه ی مجالست با دوستان، تغیراتی غیر عادی در رفتار او مشاهده می شد. رفقایی که از نظر خانواده خلاء مورد تایید نبودند روی وی تاثیر گذار بودند. این دوران مصادف با سال ۱۳۵۱ بود.این وضعیت از نظر خانواده یک امر غیرعادی محسوب می شد.
🌻🍃یکی از این رفتارها یا به عبارتی کارهای سید حمید انجام می داد، سیگار کشیدن بود. درحالی که هیچ یک از اعضای خانواده سیگاری نبودند. ولی او با دوستان خود سیگار می کشید، و روی این کار حساسیتی نداشت.
هر چند که مادرش نسبت به این کار از خود حساسیت نشان می داد.برادرش، سید مهدی میرافضلی می گوید: قبل از انقلاب، گاهی اوقات سید حمید شب ها دیر به خانه بر می گشت. من که برادر بزرگتر بودم و نیز مادرم، او را مورد سوال قرار می دادیم وی با این که اهل این محفل ها بود، ولی هرگز در آن دوران پیش روی خانواده اش سیگار نکشید.
🌹🍃قبل از انقلاب، سید حمید با دوستانش در مکانی که اکنون ایستگاه حسین (ع) نامیده می شود نشسته بودند که ناگهان یک مغازه بقالی در آن جا آتش می گیرد و سید حمید با شجاعت به درون آتش و به داخل مغازه می پرد و بچه ای که داخل مغازه بوده و مقداری از اثاثیه درون مغازه را بیرون می آورد و خودش هم دچار سوختگی می شود.
🌷🍃سید حمید با برادر خود سید محمدرضا بسیار صمیمی بود و رابطه ای دوستانه داشت و زمانی که سید محمدرضا به دست افراد رژیم شاه به شهادت رسید بسیار به روی سید حمید تاثیر گذاشت.
او دوره ی جدیدی آغاز کرد و راه برادر را ادامه داد و در راهپیمایی ها حضور فعال خود را آغاز کرد.او به پخش اعلامیه علیه رژیم می پرداخت و وارد صحنه ی مبارزاتی شده بود.
🌺🍃در آن زمان آقا سید حمید با چند تن از دوستان خود فعالیت داشتند و مقالاتی تحت عنوان <ندای حق> چاپ و پخش می کردند. چندین بار هم از طرف شهربانی مورد پیگرد قرار گرفتند.
وی برای ادامه ی تحصیل به کرمان رفت. در دانش سرای کرمان به مدت ۲ سال به تحصیل پرداخت و در شهریور سال ۱۳۵۹ مدرک کاردانی خود را دریافت کرد.در روزهای پایانی شهریور ماه سال ۱۳۵۹ سید حمید می بایست برای تدریس به یکی از مدارس کرمان می رفت اما چون حملات عراقی ها به کشور شروع شده بود ترجیح داد به صف جهادگران بپیوندد.
🌸🍃با شروع جنگ تحمیلی از جمله کسانی بود که از همان اوایل جنگ به صف رزمندگان پیوست.
او وارد ستادی به نام شیخ هادی که روحانی مبارز بود شد. و در واحد اطلاعات عملیات مشغول شد و پس از انحلال ستاد شیخ هادی و سقوط سوسنگرد جذب سپاه حمیدیه شد.
🌹🍃با شروع عملیات خیبر و در پی حضور لشکر ثارالله در جزایر مجنون سید حمید که به چند و چون منطقه به خوبی آشنا بود به همراه رزمندگان این لشکر در منطقه حضور یافت.
صلوات یادت نره رفیق شهدایی 😍
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
💠گزیده ای از وصیت نامه شهید والامقام سید حمید میرافضلی💠
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین
حمد و ثنای خدا را که در این برهه از زمان ،زمانی به تاریکی همه ی شب ها ،
نوری از تبار پاک رسول الله ” صلی الله علیه و آله ” برای هدایت ما قرار داد.
درود فراوان به امام بزرگوارمان.
🌷سلام بی کران به روان پاک گلگون کفنان صراط خون و شهادت و همه ی عاشقان
راه سرور شهیدان حسین ” علیه السلام”
الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة
عندالله و اولئک هم الفائزون
🌷گرچه فلسفه ی قربانی شدن و ریختن خون در جهاد باخصم خدا ، اگر مورد قبول
و رضای درگاه ایزد منّان واقع شود ،گویای همه ی مفاهیم عمیق این حرکت و
فعل می باشد .
🌷ولی ای خدای من !
ای معبود و معشوق من !
ای همه ی مقصود من !
ای همه ی وجودم !
و ای کسی که همه چیزم از آنِ توست .
تو شاهد بودی ، تو ای سرزمین گرم خوزستان ،تو ای تاریخ،شاهد بودی ،
🌷شما ای سرور من!
ای آقا و مولای من !
شما شاهد بودید که ما چگونه بر عهد و پیمانی که با نائب برحق خودتان ،
از روزی که بر خط و صراطی که در پیش گرفته که همانا ،ادامه ی راه جدّ
بزرگوارتان حسین ” علیه السلام ” است ،شناخت پیدا کردیم و آگاهی یافتیم ،
تا آخرین قطره ی خون خود برای نثار راه مبارکش ایستادیم.
🌷و زمانی که ندای هل من ناصرینصرنی حسین ” علیه السلام ” را از حلقوم
پاکش تکرار کرد ،چگونه باهمه ی مشقات و سختی ها و رنج ها لبیک گفتیم .
ما پذیرفتیم ، زیرا ما زاده ی رنجیم ؛رنجی به سنگینی همه ی تاریخ .
🌷به اندازه ی همه ی تاریخ بعد از قیام مولایمان حسین ” علیه السلام".
و مسئولیّتی را که گذشتگان از پذیرفتن آن اِبا کردند و سرباز زدند و برای
عدم پذیرش آن ،عذرها آوردند ، ما با قلب کوچک خود و با دنیائی از امید به
فراخی دنیای امیدواران ،این ندا را جواب دادیم ؛ زیرا عاشق اینگونه جنگیم
و آماده ی بیست سال جنگ …
زیرا دریافتیم او ما را برای هدفی عالی دعوت کرده و مقصدی والا، مقصدی
به اندازه ی حیات واقعی دادن به انسان ها و تغییر نظام ارزش ها ،یعنی نظام
تغییر ارزش های این قرن ظلمانی به نظام نور توحیدی .
خلاصه ؛ ساختن زمینه ای عالی برای آن قیام مبارک …
🌷ای بقیة الله !
ما با همین انگیزه حرکت کردیم و باخون خدا با خدا عهد بسته ایم که در
همه ی احوال و شرایط ،یاری اش دهیم .
و حال ،شما ای سرور و آقا و مولای من !
به حرمت آن لحظه ها و ثانیه های مقدّسی که مخلصان در جبهه ها ،
شما را به صورت عینی مشاهده می کنند ،قَسَمتان می دهیم که ما را شفاعت کنید.
🌷ما را به درگاه ایزد رحمان که لحظه ای روا مَدارد بر ما،آن ننگی
را که تاریخ از کوفیان یاد می کند.
یادشهداکمترازشهادت نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴نحوه شهادت شهید والامقام سید حمید افضلی در کنار شهید همت
🌷🍃سید حمید در عملیات ام الحسنین فرمانده خط بود.در عملیات کرخه مسئول اطلاعات و عملیات قرار گاه خاتم الانبیا بود.
✨همرزمش مهدی شفازند می گوید:
در عملیات خیبر فشار کار و جنگ به حدی زیاد بود که هیچ کس نمی توانست حتی یک لحظه بعد را حدس بزند که چه پیش خواهد آمد. جنگ به اوج خود رسیده بود. در سمت چپ جزیره مجنون جنوبی حاج همت مستقر شده بود و چون نیروی کمی برایش باقی مانده بود قرار شد از لشکر ثارالله یک گردان یا کمتر آن جا بفرستند. تا هم کمک حاج همت باشند و هم نیروی لشکر محمد رسول الله (ص) بروند برای بازسازی.
☘ این ماموریت به سید حمید داده شد تا برود و خط را تحویل بگیرد و من هم همراهشان بروم تا خط را تحویل بگیرم و شب را هم به شناسایی برویم.به طرف موتور حاج همت آمدم سوار شوم که سردار سلیمانی مرا صدا زد. من هم از موتور پایین آمدم و رفتم به طرف ایشان که در بین راه حرفشان را زدند.
آمدم برگردم و سوار موتور حاج همت شوم دیدم سید حمید نشسته پشت سر حاج همت و چون فرصت کم و آتش هم شدید بود معطلی معنی نداشت. برای همین سید حمید سوار موتور حاج همت شد و گفت: مهدی تو با موتور خودت بیا.
بعداً در فرصت بعدی سوار موتور حاج همت بشو.
🔻من هم راه افتادم. موتور حاج همت جلو و من هم پشت سرشان به فاصله شاید یکی دو متر می رفتیم چون سنگر پایین جاده بود برای رفتن روی پد وسط می بایست از پایین پد بیاییم روی همین جاده و این عمل باعث می شد که سرعت موتور کم شود.
چون دشمن روی همین نقطه دید داشت. همان جا تانکی را مستقر کرده بود و هر وقت ماشین یا موتوری پایین و بالا می شد و نور آفتاب به شیشه های آن می خورد گلوله اش را شلیک می کرد.موتور حاج همت اول آمد روی پد من پشت سرشان بودم و طبق معمول گلوله ی مستقیم تانک شلیک شد.دود عظیمی بین من و موتور حاج همت و سید حمید قرار گرفت.
💥صدای گلوله و انفجارش موجی را به طرف من آورد که باعث شد تا چند لحظه گیج بمانم و نفهمم که چه اتفاقی افتاده است.رسیدم روی پد وسط و از آن میان دود و باروت بیرون آمدم و به رفتن خود ادامه دادم یک دفعه متوجه موتوری شدم که در سمت چپ جاده افتاده بود.
جنازه ها هم روی زمین افتاده بودند. پیش خودم گفتم: این ها کی شهید شده اند و چه وقت این اتفاق برایشان افتاده که از صبح تا حالت من آن ها را ندیده ام؟
به کلی فراموشکار شده بودم. شاید این هم لطف الهی بود. چون اگر همان موقع متوجه می شدم به علت عظمت و بزرگی مصیبت ممکن بود از حالت عادی خود خارج شده و شوکه می شدم.
🔸به هر حال به آرامی از موتور پیاده شدم به سراغ اولین شهید رفتم دیدم تمام بدنش سالم است فقط صورت ندارد و انگار که تمام صورتش را موج قطع کرده است و اصلا شناخته نمی شد.
یه دفعه همه چیز یادم آمد. دویدم به سراغ دومین شهید آن هم به رو افتاده بود. لباس سیاهش بیشتر ترس به بدنم انداخت. چرا که نمی توانستم باور کنم این شهید میرافضلی است.
🥀🕊شهید را چرخاندم ایشان از ناحیه صورت و چشم ها به شدت آسیب دیده بود.این حادثه در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۲۲ و در عملیات خیبر اتفاق افتاد.
یادشهداکمترازشهادت نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔰 شهید سید حمید میرافضلی
تو سرما و گرما همیشه پابرهنہ بود ،
بهش میگفتن چرا پا برهنہ اے ؟
میگفت چون تو جبهہ خون پاڪ
شهدا ریختہ شده .
معروف بود بہ سید پا برهنہ .
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✍شهیدی که پیکرش در قبر سالم و از آن عطر خوشی به مشام رسید انگار همین تازه او را دفن کرده باشند.
🟢شهیدی که لات بود حضرت زهرا سلام الله در خواب به او گفت بیاید جبهه در سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله به شهادت رسید.
🌹شهید سید حمید میر افضلی سید پابرهنه
🔹در هنگام شهادت نه چشم داشت، نه دست، نه پهلو...
همانند جدش آخر مادر هرکار کند بچه هایش یاد میگیرند...
🔹حسین باقری شهید شد که می خواستیم کنار شهید سید حمید خاکش کنیم.
وقتی قبر را کندیم و رسیدیم به لحد شروع کردیم به کندن پایین پای سید حمید.
🌿یک لحظه آنجا سوراخ شد و من دیدم یک بوی عطری آمد من دیگر نفهمیدم چی شد.
فردی که مسئول تدفین شهید حسین باقری بود گفت: این بوی عطر از کجا آمد؟ گفتم: از اینجا.
گفتم: برود بالا بعد دست کردم در آن حفره که ببینم بدن آن سید اولاد پیغمبر سالم است.
حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را دفن کردهاند به این تازگی بود.
✅راوی بردار شهید میرافضلی
شهید_سیدحمید_میرافضلی
شادی_روح_پاکش_صلوات
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستند بی قرار/شهید سید حمید میرافضلی
شهید میرافضلی🕊
شادی رو ح شهدا صلوات
📚معرفی کتاب های شهید سید حمید میرافضلی:
✔️پابرهنه در وادی مقدس
✔️سید پابرهنه
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆