eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
25.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سلام صبحتون بخیر 🌺 سه شنبه تون عالی 🍃ان شاءالله امروز 🌺با یک انرژی مثبت 🍃با یک اتفاق خوب 🌺با یک خبر خوش 🍃با یک رونق کاری 🌺با یک نگاه زیبای خدا 🍃زندگیتون شـاد بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب صوتی تقدیم شما عزیزان 👇👇👇👇👇
Part14_خداحافظ سالار.mp3
14.12M
📚کتاب صوتی « » خاطرات پروانه چراغ‌نوروزی؛ همسر "سرلشکر شهید حاج حسین همدانی" قافله سالار مدافعان حرم ، به قلم حمید حسام است. ▫️ قسمت چهاردهم باشهداگم‌نمی‌شویم یادشهداکمترازشهادت نیست هدیه به امام زمان عج الله اللهمَّ عجل لولیک الفرج
ضرب المثل از مال پس است و از جان عاصی کنایه از چیست؟ ۱- یعنی نه مالی دارد که دردش را دوا کند نه امیدی به زنده ماندن! به آخر خط رسیده است! ۲- به کسی می گویند که بسیار فقیر است و تمام دارایی اش رو به اتمام است. با این وضعیت، از جان خویش هم به ستوه آمده و زندگی کردن هیچ لذتی برایش ندارد. ۳- یعنی فقیر است و آهی در بساط ندارد و از طرفی آنقدر زندگی به او فشار آورده است که مدام منتظر است مرگش فرا برسد. چنین شخصی چیزی برای از دست دادن ندارد و ممکن است دست به هرکاری بزند. ۴- از مال پس بودن یعنی مال و ثروتش تمام شده، فقیر شده است. از جان عاصی بودن کنایه از امیدی به زندگانی نداشتن است. ۵- عاصی معانی مختلفی دارد؛ معنای اصلی آن از ریشه ” عص ی ” در زبا عربی به معنای عصیان کننده و کسی که نافرمانی می کند. همچنین در زبان فارسی و محاوره به کسی که از چیزی به ستوه آمده و نمی تواند تحمل کند، این واژه را به مار می برند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ چقدر خوبه که از کودکی این روحیه قرآنی و حق طلبی و ازادی خواهی در بچه هامون شکل بگیره ارسالی از اعضای محترم برا سلامتی و حاجت روایی و عاقبت بخیری این عزیز صلوات
🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✍️سلیمان نبی (ع) در راه مور ضعیفی دید که دانۀ خود به زور می‌کشید. مور را در دست گرفت و به خانۀ خود آورد. صندوقی چوبی داشت که وسط آن را تراشید و مور را در آن خانه داد. به مور گفت: می‌خواهم یک‌سال میهمان من باشی و رنج کار و بار نبری، در یک‌سال چند حبه گندم تو را کفایت می‌کند؟ مور گفت: چهار حبه گندم با قدری آب، برای رفع گرسنگی یک‌سال من کافی است. حضرت سلیمان (ع) شش حبه گندم گذاشت و اتمام حجت کرد که یک‌سال بعد به دیدارش خواهد آمد و او را آزاد خواهد کرد. مور پذیرفت و سلیمان (ع) درب صندوق را بست. 🌍یک‌سال بعد سلیمان (ع) آمد و دید که مور از شش حبه گندم، سه حبۀ آن را خورده و سه حبۀ دیگر باقی مانده است. بر سر مور دادی کشید و گفت: ای مور! تو چه اندازه طمعِ دنیا داری که نخوردی؟ چرا دروغ گفتی که چهار حبه کفایتت می‌کند، ولی سه حبه خوردی؟ مور گفت: من دروغ نگفتم، من هر سال چهار حبه گندم می‌خورم، امسال هر چقدر خواستم در خوردنِ گندم راحت باشم، ترسیدم و با خود گفتم، ای مور! سلیمان خدا نیست که روزیِ تو را فراموش نکند، انسان است و ممکن است یادش برود و به جای یک‌سال بعد از دو سال درب زندانِ تو را باز کند تا رها شوی. او خدا نیست که همیشه زنده باشد، ممکن است بمیرد و تو هم با مرگ او از گرسنگی بمیری. ✨📖✨ قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ ۚ وَكَانَ الْإِنسَانُ قَتُورًا (100 - اسراء) ⚡️بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید. در آن صورت، (بخاطر تنگ‌نظرى) امساک مى‌کردید، مبادا انفاق، مایه تنگدستى شما شود، و انسان تنگ‌نظر است. 💢ای سلیمان‌! حال فهمیدم که خدا اگر روزیِ مخلوق را به دست مخلوق بسپارد، تا چه اندازه فکر و خیال و درد و غصه دارد و حتی از ترسش نمی‌تواند دست به غذا ببرد.