یاد خدا ۵۲.mp3
9.73M
مجموعه #یاد_خدا ۵۲
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
√ چرا بعد از یک مدّت توفیق در استمرارِ یاد (ذکر، زیارت، شبزندهداری، فعالیتهای موثر جهادی و ...) توهم معنویت و تقدس و رشد پیدا میکنیم؟
چه کنیم این حالت را در خودمان از بین ببریم و یا به آن مبتلا نشویم؟
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
📚 نفرین گنجشک ها
✍️در سال ۱۹۵۶ دولت چین برنامه ای برای افزایش محصولات کشاورزی ارائه داد،
به این صورت که مردم را تشویق به کشتن چهار موجودی که مقامات چین
گمان می کردند،
باعث کاهش محصولات می شوند، کرد .
این برنامه به نام "کارزار چهار آفت" معروف شد و برای از بین بردن پشه، مگس، موش و گنجشک راه افتاد.
سه حیوان اول را که مردم همیشه میکشتند و در واقع هدف اصلی کارزار گنجشکها بودند.
دلیل حذف گنجشکها این بود که حکومت چین پیش خودش حساب کرده بود که هر گنجشک در طول یک سال ۴.۵ کیلو غله میخورد،
پس با نابودی گنجشکها چند صد میلیون تن گندم و برنج اضافه میکرد.
نیروی اصلی از بین بردن گنجشکها بچهها بودند،
که با سنگ قلاب به دنبال گنجشکها راه میافتادند و
مردم هم در تمام طول روز با طبل و قاشق و بشقاب سروصدا ایجاد میکنند تا گنجشکها بترسند و روی زمین ننشینند و
همچنین لانه های آنها را هم ازبین می بردند و تخم های آنها را هم می شکستند .
طبق گزارش گاردین به طور کلی در این مدت،
جسد یک میلیارد گنجشک و یک و نیم میلیون موش از سطح کشور جمع آوری شد.
در سال ۱۹۵۸ جمعیت گنجشکها به شدت کاهش یافت اما سال بعد، برداشت برنج در کشور نه تنها زیاد نشد،
بلکه کمتر از حد معمول شد،
زیرا جمعیت ملخها و حشرات دیگر به شدت افزایش یافته بود.
مقامات چین در سال ۱۹۶۰ دستور توقف گنجشک ستیزی را دادند و ساس را در کارزار چهار آفت جایگزین گنجشک کردند،
ولی دیگر دیر شده بود و مرگ گنجشکها و افزایش حشرات باعث ایجاد قحطی بزرگی در چین شد
که منجر به کشته شدن ۴۵ میلیون نفر شد،
این رویداد در چین به "نفرین گنجشکها " معروف گشت.
تجربه چین یاد داد که حذف هر گونه ای از زنجیره ی غذایی،
باعث به هم خوردن نظم اکوسیستم خواهد شد و عواقب بدی را نیز به دنبال دارد.
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
✨﷽✨
✍علامه ی مجلسی در بحارالأنوار می نویسد :
روزی مردی که آوازهی بذل و بخششهای امام حسن مجتبی علیهالسلام را شنیده بود، به خدمت آن حضرت آمد و به آن حضرت عرض کرد: ای پسر امیرمؤمنان ! من تو را قسم میدهم به حق آن خدایی که نعمت های بسیاری را به شما عطا فرموده است ، و تو آن را به واسطه ی شفیع به درگاه او بدست نیاورده ای ، بلکه خدای متعال ، خود بر تو عطا کرده است ، به فریاد من برسید و مرا، از دست دشمنم نجات بدهید. زیرا من دشمنی دارم که بسیار ظالم و ستمکار است.
به طوری که نه بر اطفال رحم میکند و نه احترام پیران را نگاه میدارد. امام حسن علیهالسلام، که تکیه داده بودند ، با شنیدن این سخن، راست نشستند . و فرمود: بگو دشمن تو کیست، تا من داد تو را از او بستانم؟! آن مرد پاسخ داد:《فقر و تهیدستی》امام حسن علیهالسلام، با شنیدن این سخن مدتی سر به زیر انداختند و چیزی نفرمودند . سپس آن حضرت، سر را بلند کردند و خادم خود را خواست و به او فرمود :
هر مقدار پول پیش تو موجود است، حاضر کن.
خادم آن حضرت، پنج هزار درهم نزد آن حضرت، حاضر کرد. امام مجتبی علیهالسلام، به خادم خود فرمود: آن پولها را به این مرد بده. سپس امام حسن علیهالسلام، به آن مرد فرمود : به حق همین سوگند هایی که مرا به آن قسم دادی ، تو را سوگند می دهم که هرگاه این دشمن ستمگرت نزد تو آمد ، برای دادخواهی نزد من بیایی.
📚بحارالأنوار ، ج ۴۳ ، ص ۳۵۰
استاد قرائتی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴 بیچاره ترین مردم در آخرت کیست؟
روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند. علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است.
در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير، يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
🎙از بیانات دکتر رفیعی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
سفر و جهل.mp3
1.63M
جهلوسفر
💕🌺 مسئله شرعی🌺💕
#احڪام
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #جلوه_های_اسم_عظیم_خدا
√ اندازههای ریاضی خدا در طلوع و غروب خورشید!
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره جالب حجتالاسلام قرائتی از بیپولی و درخواست پول از امام رضا(ع)
استاد قرائتی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنان استاد شجاعی درمورد کینه
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴 توبه کار دوست خدا
مرد فاسقي در بني اسرائيل بود كه اهل شهر از معصيت او ناراحت شدند و تضرع به خداي كردند! خداوند به حضرت موسي وحي كرد: كه آن فاسق را از شهر اخراج كن، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه اي نرسد.
حضرت موسي آن جوان گناهكار را از شهر تبعيد نمود؛ او به شهر ديگري رفت، امر شد از آنجا هم او را بيرون كنند، پس به غاري پناهنده شد و مريض گشت كسي نبود كه از او پرستاري نمايد.
پس روي در خاك و بدرگاه حق از گناه و غريبي ناله كرد كه اي خدا مرا بيامرز، اگر عيالم بچه ام حاضر بودند بر بيچارگي من گريه مي كردند، اي خدا كه ميان من و پدر و مادر و زوجه ام جدائي انداختي مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان .
خداوند پس از اين مناجات ملائكه اي را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وي فرستاد. چون گناهكار اقوام خود را درون غار ديد، شاد شد و از دنيا رفت .
خداوند به حضرت موسي وحي كرد، دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما. چون موسي به آن موضع رسيد خوب نگاه كرد ديد همان جوان است كه او را تبعيد كرد؛ عرض كرد خدايا آيا او همان جوان گناهكار است كه امر كردي او را از شهر اخراج كنم ؟!
فرمود: اي موسي من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دوري از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب عفو او را آمرزيدم.
📕نویسنده : يکصد موضوع 500 داستان / سيد علي اکبر صداقت
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟥 تلنگرانه
🕊خیلی جالبه.....
حتما ببینید....🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
422438_682 (1).mp3
3.62M
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دوستان و بزرگوار سلام ✋
دعای مشلول حتماً حتماً باید با طهارت باشی
پاک و باوضو باشید
وخالصانه بخوانید
بعد تموم شدن دعا هر حاجتی دارید از خداوند متعال بخواهید
انشاءالله که حاجت روا بشین
آمین یا رب العالمين
التماس دعای فرج آقا جان
اللهم عجل لولیک الفرج
ان شاء الله 🦋🙏🦋🤲🦋
زیارتعاشورا۩میرداماد.mp3
4.97M
🕌 زیارت عاشورا👆👆👆
🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
برا سلامتی و ظهور امام زمان عج الله
نیابت ۱۴معصوم ۱۴ صلوات هدیه کنیم
سعی کنیم هرروز زیارت عاشورا بخونیم
التماس دعای ویژه برا فرج
هدیه به سردار سلیمانی عزیز
و یاران باوفایش و شهید عباس کردانی
و حاج صالح کردانی پدر شهید 👆👆
وهمه شهدای انقلاب اسلامی ایران
و پدر بنده حقیر
اللهمعجـللولیڪالفـرج
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
از خواننده دعا التماس دعا دارم 🤲
دعاگوی شما خوبان هستم
و محتاج دعای شماخوبان
شهید سرلشگر حسن آبشناسان🌻
نـام پـدر :قربانعلی
تـاریخ ولادت :۱۳۱۵/۲/۱۹
مـحل ولادت :تهران
وضـعیت تاهل :متاهل
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۴/۷/۸
مـحل شـهادت :کلاشین عراق
نـحوه شـهادت :برخورد ترکش موشکهای گراد
مـزار :بهشت زهرا (س)
قـطعـه :۲۶. ردیـف :۷۹. شـماره :۴۷
یادشهداکمترازشهادت نیست
امنیت اتفاقی نیست
مدیون قطره قطره خون شهدائیم
قدر دان خون شهدا باشیم
ادامه دهنده راه شان باشیم
صلوات یادت نره رفیق شهدایی
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔰زندگینامه شهید والامقام حسن آبشناسان
💐🍃سرلشکر حسن آبشناسان، عارف شب زندهدار و شیر میدانهای نبرد، مقلد صادق و مخلص امام و عاشق ایران، از شهیدانی است که مظلوم و گمنام به سوی حق شتافت و با آگاهی و شناخت عمیق به راه امام و اسلام زندگی کرد. او انسانی بسیار مصمم و جدی بود و روحی بسیار بزرگ وعظیم داشت. افسری منضبط، ورزیده، باسواد، پرکار، علاقهمند، دلسوز و بسیار شجاع و جسور بود که در انجام وظیفه، هیچ چیز را جز رضای خداوند بزرگ در نظر نداشت.
🌹🍃تولد
حسن سال ۱۳۱۵ در محله ی نازیآباد به دنیا آمد. چون تولدش چند روز قبل از شهادت امام حسن (ع) بود، مادرش اسمش را «حسن» گذاشت.
سال ۱۳۳۵ تصمیم گرفت برود دانشگاه افسری، اما احتیاج به کسی داشت که ضمانتش را بکند. مادرش گفت میرویم نزد عمویم.
سرهنگ «زنده نام» احترام زیادی برای آبشناسانها قائل بود. هر چند هیچ وقت به زبان نمیآورد، اما حسن را خیلی دوست داشت. خوشش میآمد که روح مذهبی داشت. شاید به خاطر این که پدر خودش هم سالها حوزه علمیه تحصیل کرده بود، اما ملبس نبود. سرهنگ، حسن را نصیحت کرد و گفت: حرفی ندارد ضامنش بشود، اما اگر ارتش میرود باید خودش را فراموش نکند و آدمها و محیط اطرافش را تحت تأثیر قرارش ندهد. حسن سرهنگ را دوست داشت، آن موقعدلش میخواست مثل او قوی و بااراده بشود.
آنچه دیگران در باورشان نمیگنجید
شبهای جمعه، از دانشگاه میکوبید امیریه، خیابان قلمستان، منزل سرهنگ و بعد از شام از دانشگاه حرف میزد. میگفت فقط دو نفر هستیم که نماز میخوانیم. او از تمرینهای سخت دوره «رنجری» میگفت. عکسهایش را در حال پرش از روی سرنیزهها در حال چتربازی و کوهنوردی نشان میداد. همه انگشت به دهان نگاهش میکردند.
دستهایش بزرگ و قوی شده بودند. چنان قد کشیده بود که کسی باور نمیکرد این همان حسن یکی- دو سال پیش است. وقتی حرف میزد، سرهنگ یک گوشه مینشست و به او خیره میشد و رفتارها و حرکاتش را زیر نظر میگرفت.
بعد از حضور خوزستان، در سال ۵۰ به استان فارس منتقل شد و حدود ۱۰ سال در شیراز بود. در این مدت دوره تکمیلی چتربازی و تکاور کوهستان را در داخل کشور و کشور اسکاتلند گذراند و به زبان انگلیسی مسلط شد.
او در تمامی لحظات عمرش از اوان جوانی به ورزش و تحرک پایبند بود و در طول خدمت درجات پایینتر همواره در سمت افسر ورزش یگان انجام وظیفه میکرد. به ورزش باستانی علاقه وافر داشت و همواره در منزل و محل کار و حتی در ماموریتها به این ورزش میپرداخت و همواره با ذکر نام مولیالمومنین (ع)، الگوی جوانمردان بود و با یاد حق به پالایش تن و روان میپرداخت.
حسن در آخرین روزهای عمر شریف خود نیز با وجود ۴۸ سال سن به گواهی همرزمانش هر روز صبح در محل کار به ورزش و آماده کردن جسم خود میپرداخت و همیشه این شعر در دفتر کارش نقش بسته بود و هم اکنون نیز زینتبخش سنگ مزارش است که ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
آبشناسان علاوه بر این، در ورزشهای دوو میدانی، والیبال، بسکتبال، پینگ پنگ، شنا، سوارکاری و جودو، صاحب مهارتهای بالایی بود و در رشته کوهنوری نیز در مسابقهای که در سال ۱۳۵۷ در کشور اسکاتلند در بین تکاوران برگزیده ارتشهای چندین کشور دنیا برگزار شده بود، همراه با همکاران دیگر خود به مقام اول دست یافت و قدرت خود و ایران را به رخ کشورهای صاحب نام کشاند.
او به رغم جدیت و قاطعیت، ازخلق و خوی بسیار رئوف و مهربان برخوردار بود، افراد کم کار و ضعیف از او ناراضی بودند و افراد زحمتکش و پر کار او را به عنوان سمبل و الگوی خود پذیرفته بودند، او هیچگاه بیکار نمیماند و هنگامی که در منطقه عملیات بود یا در مدت کوتاه استراحت، به مطالعه و تفکر مشغول بود.
وی به استاد شهید مطهری بسیار علاقهمند بود و بیشتر کتب و جزوات استاد شهید را مطالعه و یادداشتبرداری کرده بود. او در کارهای خود همواره به خدا توکل میکرد و آنجا که به یقین میرسید، دیگر کوچکترین شکی به خود راه نمیداد، نماز را در اول وقت اقامه میکرد و برای نماز جماعت اهمیت بسیاری قائل بود و با تشویق و تاکید فراوان کارکنان خود را به نماز جماعت دعوت میکرد.
او بر سر یک سفره با سربازان و دیگر کارکنان غذا میخورد و تاکید داشت: بعد از نماز جماعت همه افراد در نمازخانه و سر یک سفره و از یک غذا میل کنند. آبشناسان در انجام مسئولیتهای نظامی نیز همچون دیگر فرماندهان دلاور ارتش اسلام خود را وقف خدمت به میهن اسلامی کرد و با ویژگیهای شخصیتی خود، عنصری تعیینکننده در صحنه مقابله با دشمنان و دفاع از تمامیت ارضی کشور به شمار میرفت.
یادشهداکمترازشهادت نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴روایت خواندنی از رویارویی غیرمستقیم صدام با شهید آبشناسان
🌷لشکر بعثی هر روز خانه های مسکونی را بمباران می کرد و عده ای را به خاک و خون می کشید. شهید آبشناسان نامه ای به صدام نوشت و از او هماورد طلبید.
🌱نام شهید حسن آبشناسان برای همه آنهایی که اندکی دل در گرو شهدا داشته باشند نامی بسیار آشناست، کسی که به خاطر رشادت هایش لقب (شیر صحرا )گرفت
و داستان رو برو شدن وی با ژنرال معروف بعثی بسیار خواندنی است:
⚡آن موقع که صدام خیلی شهرها را بمباران می کرد، حسن نامه ای به او نوشت:" اگر جناب صدام حسین ژنرال است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد، بجنگد؛ نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد".
🍃در جواب نامه حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
🌹سال ها قبل در اسکاتلند، حسن، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود.
⚘آن جا گروه حسن اول شد و عراقی ها هفتم شدند.
🦋حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و با یک طرح غافلگیرانه ژنرال عبدالحمید را قبل از رسیدنش به خاک ایران اسیر کرد!
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
💥پرونده شهادت💥
❣آستان ملکوتی امام هشتم، او را شیفته خود کرده بود و به همین علت، برای انجام هر کاری، توسل به آقا پیدا می کرد و می گفت:
«باید بروم و از مولایم اجازه بگیرم.»
🌹 از پذیرفتن فرماندهی لشگر نوهد، خودداری ورزید و اعلام کرد: «تا اجازه نگیرم، چیزی نمی گویم.»
🕊 زمانیکه به مشهد مشرف می شدیم، حاجی حال و هوای عجیبی داشت. ساعتهای طولانی را در حرم به مناجات و عبادت می گذراند و مثل اینکه، آلام درونی خویش را با توجهات خاصه ثامن الائمه التیام می بخشید.
⚡در آخرين سفری که با هم بوديم شبي، در عالم رؤیا دیدم شهید مطهری، پرونده ای را به محضر امام راحل آورند و با اشاره به حسن، چنین گفتند:
🌷 «این پرونده متعلق به ایشان است.» امام نگاهی به پرونده انداخته و با تبسم پاسخ دادند:
«پرونده این بنده خدا در دنیا بسته شده و ادامه کارهای ایشان برای آن دنیا می ماند.»
🦋 ماجرای خوابم را برای حاج حسن، تعریف کردم. او که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، گفت:
«جواب من، همین است و شاید، با قبول این مسئولیت به آرزوی خود برسم، ان شاء الله.»
🌻راوی: همسر شهید آبشناسان
شهدارایادکنیدحتی بایک صلوات
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
📚معرفی کتاب از شهید آبشناسان:
⚘او نگاهش را به ارث گذاشت
⚘پیر چریک
⚘شاهین کوهستان
⚘زندگینانه شهید سرلشکر حسن آبشناسان
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆