eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدای والصدیقین شـــــــــهید یحیی گرایلی شـــــــــهید شعبانعلی گرایلی شـــــــــــــــــهید سلطانعلی گرایلی شـــــــــــهید یــــــــــزدان ســـــــــــراجی شــــــــــــــــــهید مدافع حرم عباس کردانی شادی روح همه قهرمانان مون صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸گوش دادن به صوت زیبای آیه الکرسی 📖آیه الکرسی عظیم ترین آیه در قرآن است برای حفظ ایمان و مال و جان هر روز وقبل از خواب آیه الکرسی بخوان 🌷 خواص شگفت انگیز آیت الکرسی : 1️⃣ هنگام خارج شدن از منزل ؛ هفتاد هزار فرشته نگهبان شما خواهند بود... 2️⃣ هنگام ورود به منزل ؛ قطحے و فقر هرگز به منزل تان نرسد... 3️⃣ بعد از وضو ؛ هفتاد مرتبه درجه را بالا مے برد... 4️⃣ قبل از خواب ؛ فرشته ها تمام شب محافظ شما باشند... 5️⃣ بعد از نماز واجب ؛ فاصله بین شما و بهشت فقط مرگ مےشود... 📕 ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال هدیه به امام زمان عج الله اللهمَّ عجل لولیک الفرج 🤲 •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد ✍جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ 💎 شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍از عالمـــــۍ پـــــرسیدند: بالاترین چند ڪیلو است ڪه یه نفـــــر بزنه بهش بگـــــن پهلوان؟! عالم در جواب گـفتن بالاترین وزنه یه نیم یا ۱ڪیلویی است ڪه یه نفر بتواند هنگام نماز صــــبح از روی خــــود بلند ڪند هرڪی بتــونه اون وزنه رو بلند ڪند باید بهـــــش گفت . 👈رسول الله فرموده اند ترڪ↶↶ نـــــماز صــبح : نور صورت نـــــماز ظهـــر : بركت رزق نـــــماز عصــر : طاقت بدن نـــــماز مغرب : فايده فرزند نـــــماز عـشاء : خواب را از بين میبــــــــــــــــــــــرد. 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقوای الهی مهم‌ترین نشانه منتظران ظهور.mp3
7.72M
👆تقوای الهی مهم‌ترین نشانه منتظران ظهور 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیری با جوانی هم غذا شدند، هر دو گریه می‌کردند. از پیر پرسیدند: چرا گریه می‌کنی؟ گفت: برای آن‌که من دندان ندارم و جوان هر چه هست خواهد خورد. از جوان پرسیدند: تو چرا گریه می‌کنی؟... 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡فتنه نامردها وقتی زنان، بازی خورده و عصبی به میدان کشیده می شوند. 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ داستانی شنیدنی از کرامت امام حسن مجتبی (ع) به غلام 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ استاد عالی ✅ حق الناس ✅ حواستون باشه امشب شب قدر هست حقی از کسی گردنتون نباشه این حق میتونه مال باشه یا حرفی که پشت سر کسی زدی بد کسی رو گفتی دلی رو شکستی وبحث اختلاف بین دو نفر راه انداختی حتی با یک جمله .‌‌‌‌‌‌.... ✅ با قرآن سر گذاشتن العفو العفو گفتن گناهه حق الناس پاک نمیشه التماس دعا 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
💠 کاشت ناخن در حال روزه 💬 سؤال: آیا کاشت ناخن باعث باطل شدن روزه گرفتن می شود؟ ✅ پاسخ: 🔹آیت الله خامنه ای: صرف کاشت ناخن مضرّ به روزه نیست؛ چنانچه برداشتن ناخن مصنوعی ممکن باشد، وضو یا غسل با آن باطل است و در نتیجه نماز هم باطل است و چنانچه برداشتن آن ممکن نباشد یا مشقت غیرقابل تحمل داشته باشد، باید علاوه بر وضو یا غسل جبیره ای، تیمم کند و بعد از برداشتن ناخن، بنابر احتیاط واجب قضای نمازها را نیز بخواند و نسبت به روزه هم باید روزه هایش را در ماه رمضان بگیرد و هرمقدار روزه هایی را که با غسل با کاشت ناخن گرفته، بنابر احتیاط واجب بعد ماه رمضان قضا کند. در هر حال با توجه به زینت بودن آن، باید از نامحرم پوشانده شود. 🔹آیت الله مکارم شیرازی: در صورتی که ضرورتی برای اين کار نباشد، ترک شود و چنانچه ضرورتی وجود داشته باشد و امکان جداسازی آن، به هنگام غسل و وضو نباشد، بصورت عادی، وضو يا غسل را انجام دهد و روزه اش نیز صحیح است. 📚 پی نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی آیات عظام خامنه ای و مکارم شیرازی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 هنگام ذبح ، اگر حیوان را رو به قبله نکنند چه حکمی دارد؟ ✅ اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند حيوان حرام مي شود ولي اگر فراموش كند يا مسأله را نداند يا قبله را اشتباه کند یا نداند قبله کدام طرف است یا نتواند حیوان را رو به قبله کند اشکال ندارد. 🏷پی نوشت: توضیح المسائل مراجع ، مسئله 2594 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی قهرمان پرافتخار 👇👇👇👇
شهید بزرگوار بلال ابراهیمی آقچائی🌻 تاریخ ولادت: 1347/1/1 محل ولادت: اردبیل تاریخ شهادت: 1367/4/4 محل شهادت: کوشک مزار: بهشت زهرا(س) قطعه: 50 ردیف: 59 شماره: 13 یادشهداکمترازشهادت نیست امنیت اتفاقی نیست مدیون قطره قطره خون شهدائیم قدر دان خون شهدا باشیم ادامه دهنده راه شان باشیم صلوات یادت نره رفیق شهدایی 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰مختصری از زندگینامه شهید بلال ابراهیمی آقچائی 💐🍃يكم فروردين ۱۳۴۷، در شهرستان اردبيل ديده به جهان گشود. پدرش اميرقلی و مادرش عارفه نام داشت. تا مقطع راهنمایی درس خواند. كفاشي مي‌كرد. سال ۱۳۶۵ ازدواج كرد و صاحب یک پسر شد. سال ۶۶۱۳ با عضویت در ارتش به جبهه اعزام شد و در چهارم تير ۱۳۶۷، با سمت تك‌تيرانداز در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي را در بهشت‌زهراي تهران به خاك سپردند. (ایشان در تاریخ ۱۳۶۷ مفقودالاثر شد و پس از پنج سال خبر شهادتش را به خانواده اش اطلاع دادند و در سال ۱۳۷۷ پیکر پاکش رجعت میکند) روحش شاد و یادش جاودان صلوات یادت نره رفیق 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷خاطرات از دوست صمیمی شهید بلال ابراهیمی: °•[🕊🌤♥️]•° ما از کودکی باهم بزرگ میشدیم و بیشتر اوقاتمان به بازی فوتبال باهم میگذشت تا اینکه اقا بلال ابراهیمی درس را رها کرد و مشغول به کار در تولیدی کفش شد اما رفاقت ودوستی ما همچنان ادامه داشت هرچند که همدیگر رو کمتر میدیدیم یه روز که خیر خواهیش مثل همیشه برام گل کرده بود،پیشنهاد داد، همکار ایشون باشم ،منم خوشحال که بازم باهم خواهیم بود او هم خیلی هوام رو داشت ، هرگاه احساس میکرد من رشد و ترقی کردم و کارفرما در پرداخت حقوقم کم میگذاشت از من دفاع میکرد تا بحقم برسم، ولی روزگار بازی دیگری در سر داشت اومتاهل شده بود و من مجرد بودم و ایشان باید دیگر بیشتر بفکر خانواده ی تاز ه تشکیل شده ی خودشون میبودند از اینرو همیشه دلتنگ ایشون می شدم با اینکه همچنان همکار بودیم چون که مثل قدیمها وقت خالی نداشت. باز هم روزگار ارام و قرار نداشت درپی تحول و دگر گونی اساسی بر امد و بر زبان اقا بلال جملاتی جاری شد که حکایت از تصمیم قطعی اقا بلال بود یه روز بهم گفت: علی جان من میخوام برم سربازی تو بجای من کار کن و این ابزار های کاری من هم، امانت پیشت باشه ان شاء الله بعد از خدمت میام پس میگیرم ما هر ادله ای اوردیم که الان نرو، این تصمیم روبگذار برای وقتی دیگه فایده نداشت و فاصله ها و تحولات رقم خورد و او رفت مرا چشم به راه بی بازگشت خود گذاشت اون کارگاه دیگه مثل زندان بود برای من من و بلال فاصله ها ی دوری رو با ارسال نامه ی پی در پی بهم کم و کمتر میکردیم حالا دیگه گل پسر اقا بلال بدنیا امده بود و را ه هم میرفت و اقا بلال با شدت زاید الوصفی مسعود پسرش رو دوست داشت چون مجرد بودم و خیلی این حس رو درک نمیکردم به مسعودحسادت میورزیدم همواره اقا بلال رو تهدید میکردم فلانی یه روز چشم باز خواهی کرد و خواهی دید که مسعود جانت دزدیده شده ، اما روزگار جوری چرخید که دل و دماغ این شوخی برام مهیا نشد چون دیگر از اون دوست عزیزم نامه ای دریافت نمیکردم وخانواده ی بشدت عاطفیش به خودی خود مضطرب و نگران بودند به هر دری میزدند تا شاید اطلاعی هرچند اندک از عزیز دلشون پیدا کنند. پدر بزرگوارشون هم یه سری به جبهه جنگ زد بی نتیجه بود، من در اینروزها انقدر نامه براش فرستادم که تعدادش یادم نیست نامه های تند وتوام با سرزنش و عصبانیتم که چرا به فکر خانوادت نیستی چرا نامه نمیفرستی چرا فلان چرا بهمان غافل از اینکه عزیز دل من دیگر دریافت کننده ی نامه هایم نبود و کسی از سرنوشتش اطلاع نداشت به بعضی ازفیلم‌های کم کیفیت سلیب سرخ که اسرای ایرانی را نمایش میداد دل خوش میکردیم و بدنبال یوسف گم شده ی خودمان بودیم و هر تصویر مشابه را یوسف خود میپنداشتیم تصاویر ، کیفیت امروزی را نداشتند و بر روی نوار ویدیویی ضبط شده بودند و فیلمها بسیار دست بدست میشد در بین خانواده های بلا تکلیف خانواده های که نمیدانستند دلبندانشان اسیرند مفقودند یا شهید ، در این اثنا منهم دیگر سرباز شده بودم و چون کمی سواد مناسب اون روزگار رو داشتم میتونستم به بعضی از لشکرها دسترسی اطلاعاتی داشته باشم از اینرو در پی سرنوشت بلال عزیزم بود اما هرچه قدر من تلاش میکردم کمتر نتیجه میگرفتم. یادمه مادرم یه روز تلفنی بهم گفت که اسرا دارن آزاد میشن و برمیگردند ایران، از این رو کوچه رو اذین بستن، قراره بیاد منم همون روزا مرخصی گرفتم اومدم تهران دیدم سر کوچه بنر زدن و بازگشت دوستم رو خوش امد گفتند منهم با همون سر و وضع خاک و خولی به عشق دیدنش ترجیح دادم اول اقا بلال رو ببینم و بعد برم خونه خودمون با اینکه بسیار دلتنگ خانواده بودم دستم رفت روی زنگ خونشون پدر بزرگوارشون در رو باز کرد روبوسی کردم با عجله گفتم اقا بلال خونس با نا امیدی تمام گفت نه انقدر نه گفتنش سنگین و واضح بود که ساک سنگینم رها شد و از دستم افتاد اومدم خونه مادرم میگفت اشتباهی رخ داده اطلاع غلط دادن ، دوسال خدمت من تمام شد ولی ا ز دوستم هیچ خبری نشد همه پذیرفتیم که دیگه مفقودالاثر شدن اما من همچنان از کانالها ی متفاوتی پیگیر بودم یه دوستی داشتم که به اطلاعات و به خاطرات ازادگان دسترسی داشت و به جد ازش خواسته بودم از وضع اقای بلال ابراهیمی برام جستجو بکنه جمعه شبی زنگ خونه ی ما بصدا در اومد رفتم به درب خانه... ادامه👇