✨﷽✨
🔰 حسادت حاصل جمع کدام دو ویژگی در انسان است؟
✍به طور کلی حسد از اجتماعِ دو صفت است در انسان: یکی «نقص» و دیگری «ضعف».
شخص حسود اگر فرض شود فاقد آن چیزی که به آن [حسد] دارد نباشد، حسد نمیورزد و لهذا اگر خودش فکر کند و عقل خود را به کار اندازد و خودش را ده درجه بالاتر و دارندهتر از شخص محسود فرض کند میبیند در آن صورت اهمیتی به محسود نمیدهد و این دلیل بر این است که «نقص» او سبب حسد او شده؛ و چون ضعیف است در خود آن قدرت را نمیبیند که او هم از راهش وارد شود و کام خود را از روزگار بگیرد و پلههای زندگی را یک به یک بالا رود، آرزو میکند پس دگری از پله بیفتد و پایش بشکند، و بالاخره در خود آن همت را نمیبیند که از طرف، جلوتر و بالاتر رود، آرزو میکند پس او به عقب برگردد و به زمین بیفتد.
از این جهت اشخاص قوی وقتی میشنوند که فلان شخص به فلان مقام رسید شادمان میشوند و میفهمند پس میشود به آن مقام رسید.
📒 استاد مطهری، حکمتها و اندرزها، ج۲، ص۱۴۱
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
@ostad_shojaeیاد خدا ۷۶.mp3
زمان:
حجم:
12.74M
مجموعه #یاد_خدا ۷۶
#آیتالله_ناصری | #استاد_شجاعی
فرمولی که شما را از شیطان حفظ میکند!
( در این پادکست یک قاعدهی مهم برای مراقبت از انتخابها، ارتباطها، افکار و رفتار ما، از شر شیطان را خواهید آموخت!)
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
ذكرى كه موجب رحمت و پاداشى بزرگ است...
🌿رسول الله ﷺ فرمودند:
هرکه روزانه #صد_بار بگوید:
لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ،
به #فضایل_پنجگانهی ذیل دست مییابد:
🔹یکم: پاداشی برابر با آزاد کردن ده برده به او میرسد.
🔸دوم: و صد نیکی برایش ثبت میشود.
🔹سوم: و صد گناه از گناهانش پاک میشود.
🔸چهارم: و آن روز تا غروب، از شرّ شیطان حفاظت میشود.
🔹پنجم: و هیچکس عملی بهتر از او انجام نداده است؛ مگر کسی که بیش از او این ذکر را گفته باشد.
🔸متفق عليه
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
قدرت دعا و مناجات را دستِ کم نگیر؛ بر روی زمین هیچ چیزی قویتر از دعایت وجود ندارد.
حتی اگر استجابت دعایت به تأخیر افتاد در دعا کردن مُصِر و مستمر باش و یقین داشته باش که تمامی موازین زندگی با دعا(یی خالصانه) از قلبی صادق منقلب میشود
و همواره به یاد داشته باش که با دعای نوح (علیه السلام) که گفت: {پروردگارا ! من شکست خوردهام پس مرا یاری و کمک فرما ( و انتقام مرا از ایشان بگیر )} کل زمین در آب غرق شد و نیز به یاد داشته باش که با دعای سلیمان (علیه السلام) که گفت: {پروردگارا حکومتی به من عطاء فرمای} به پادشاهی رسید.
هر چقدر هم که درخواستت بزرگ باشد؛ قدرت الله تعالی را به خاطر بسپار
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
ذكرى كه موجب رحمت و پاداشى بزرگ است...
🌿رسول الله ﷺ فرمودند:
هرکه روزانه #صد_بار بگوید:
لا إله إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ،
به #فضایل_پنجگانهی ذیل دست مییابد:
🔹یکم: پاداشی برابر با آزاد کردن ده برده به او میرسد.
🔸دوم: و صد نیکی برایش ثبت میشود.
🔹سوم: و صد گناه از گناهانش پاک میشود.
🔸چهارم: و آن روز تا غروب، از شرّ شیطان حفاظت میشود.
🔹پنجم: و هیچکس عملی بهتر از او انجام نداده است؛ مگر کسی که بیش از او این ذکر را گفته باشد.
🔸متفق عليه
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
🔴 نتیجه ارتباط و توسل به این خانواده (علیهم السلام)
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
داود رقی گفت دو برادرم به عنوان زیارت بیرون شدند، در بین راه یکی از آنها بسیار تشنه شد به طوری که نتوانست بر روی الاغ خود را نگهدارد از مال سواری بر زمین افتاد. برادر دیگر درباره او حیران گردید که چاره بیندیشد.
بالاخره به نماز ایستاد و خدا را به محمد و علی و ائمه (علیهم السلام) قسم داد و به وجاهت و آبروی آنها درخواست کرد که برادرش از تشنگی نجات دهد. یکایک ائمه (علیهم السلام) را نام برد تا به حضرت صادق (علیه السلام) رسید، آنجناب را پیوسته می خواند و به او پناه می برد.
در این هنگام مردی را مشاهده کرد که پیش آمده از حالش جویا شد. جریان تشنگی برادر خود را برایش شرح داد. آن مرد چوبی بدست او داده گفت این چوب را بین دو لب برادرت بگذار.
همین که چوب را گذارد چیزی نگذشت که چشمهایش باز شد از جا حرکت کرده و نشست و اثری از تشنگی در او نبود.
با یکدیگر به راه افتادند زیارتی را که قصد داشتند انجام دادند. در مراجعت وقتی به کوفه رسیدند آن برادری که متوسل شده و دعا می کرد به مدینه رفت. خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسید. پس از شرفیاب شدن حضرت فرمود بنشین حال برادرت چطور است، چوب را چه کردی؟
عرض کرد وقتی برادرم به آن حال در آمد من سخت اندوهگین شدم همین که از تشنگی نجات یافت و زندگی از سرگرفت از خوشحالی چوب را فراموش کردم.
فرمود: وقتی تو از گرفتاری برادرت غمناک شدی خضر پیش من آمد. آن چوب که قطعه ای از شجره طوبی بود به وسیله او فرستادم.
غلامی را صدا زده فرمود آن کیسه چرمی را بیاور. غلام آورد. حضرت آن را گشوده عینا همان چوب را بیرون آورد و به من نشان داد و دو مرتبه در میان کیسه گذارد
جلد یازدهم بحارالانوار، ص 144
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆