#به_نقل_از_مادر_شهید
⚡️عبوراز تاریکی دره و پل لرزان به وحشت انداخته بودم.
جرأت عبور از آن پل را نداشتم.😔
پایم را روی تخته می گذاشتم و دوباره بر می داشتم.
🌹یکباره دیدم عباسعلی کنارم ایستاده است.
بهم گفت: چرا نمیری مادر؟🤔
👈گفتم: میترسم.
🤝دستم را گرفت.
با پا به تخته کوبید و گفت: ببین ترس نداره.
جلو افتاد و من پشت سرش. نفهمیدم چطور از پل گذشتیم.
🕌با صدای اذان صبح مسجد محله از خواب برخاستم.
چه حس خوبی داشتم.
به دلم الهام شد که عباسعلی هنگام عبور از پل صراط هم به فریادم می رسد.🦋
📚 بر اساس خاطره مادر شهید عباسعلی سرسنگی
یادشهداکمترازشهادت نیست
🕊@abbass_kardani🕊
کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆