eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳۵۷ ۱۳۵۷ اَهَم رویدادهای ۱۳۵۷ 🍀 امام‌ خمینی (ره) پس از ۱۴ سال دوری از وطن در میان استقبال پر شور و میلیونی مردم به ایران باز گشتند. روزنامه کیهان طول صف جمعیت استقبال کننده را 33 کیلومتر اعلام کرد. 🌸 در حالی که مراسم ورود حضرت امام (ره) به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن جلوگیری کردند. این امر چنان مردم را خشمگین کرد که برخی از آنها تلویزیونی‌های خود را شکستند. 🍀 امام‌ خمینی (ره) پس از ورود به تهران از میان انبوه جمعیت استقبال کننده به سوی قطعه شهدا در بهشت ‌زهرا رفتند و در آنجا طی یک نطق تاریخی و مهم دیدگاه های خود را درباره شاه ، دولت ، مجلسین، ارتش و برنامه‌های آینده در کشور اعلام فرمودند. 🌸 امام‌ خمینی (ره) :سلطنت خلاف حقوق بشر است 🍀 رئیس شهربانی تهران ترور شد 🌸 پیام نخست وزیر: آرامش را حفظ کنید 🍀 تهران و شهرستان ها یکپارچه غرق در هیجان ورود امام
سید فخرالدین کاملی ( #میاندرود) ۱۳۶۴ ۱۵ : . به شما عزیزان توصیه می کنم که از رهبری حمایت کنید و دین اسلام را زنده نگه دارید. به پدر و مادر خود احترام بگذارید و به آنها نیکی کنید که عاقبت به خیری به دنبال دارد. نماز خود را اول وقت و به صورت جماعت به جا آورید. به خواهران خود توصیه می کنم که حجاب خود را رعایت کنید زیرا حجاب شما کوبنده تر از خون شهید است. یادشهداکمترازشهادت نیست 🕊@abbass_kardani🕊 کانال شهید عباس کردانی 👆👆👆
⚫️بارها و بارها این را بخوانیم ▪️ خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ و آخرین اسیری که آزاد شد. وقتی بازگشت از او : این همه انفرادی را چگونه گذراندی؟ و او گفت: ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. سالها در سلول های بود و با کسی ارتباط نداشت، ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ را کامل کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز خوانده بود. ▪️ می گفت: از هیجده سال ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "" هم صحبت میشدم! ▫️بهترین که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ آفتاب را داشتم... ▫️سالروز ▪️ روح بلندش صلوات