eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
22.5هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📚 ❂○° °○❂ 1⃣ ❣هوالعــــــــــشق❣ یڪےازچشمانم رامیبندم وباچشم دیگر در چهار چوب ڪوچڪ پشت دوربین عڪاسےام دقیق میشوم. هاله لبخند لبهایم را میپوشاند؛ سوژه ام راپیدا ڪردم پسری با پیرهن شونیز سرمه ای ڪه یڪ چفیه مشڪےنیمےازبخش یقه وشانه اش راپوشانده. شلوارپارچه ای مشڪےویڪ ڪتاب قطور وبه ظاهرسنگین ڪه در دست داشت، حتم داشتم مورد مناسبـےبرای صفحه اول نشریه مان باموضوع "تاثیرطلاب و دانشجو در جامعه" خواهدبود صدامیزنم: ببخشید آقا یڪ لحظه☺️ عڪس العملـےنشان نمیدهےوهمانطورسربه زیربه جلوپیش میروی. باچندقدم بلند وسریع دنبالت مےآیم ودوباره صدامیزنم: ببخشیییید... ببخشید باشمام. باتردید مڪث میڪنے،مےایستےوسمت من سرمےگردانے. اماهنوزنگاهت به زیراست آهسته میگویی: _ بله؟؟..بفرمایید دوربین📷 رادر دستم تنظیم میڪنم.. _ یڪ لحظه به اینجا نگاه ڪنید(وبه لنز اشاره میڪنم) نگاهت هنوز زمین رامیڪاود _ ولـے....برای چه ڪاری؟ _ برای ڪارفرهنگے، عڪس شماروی نشریه مامیاد. _ خب چرا ازجمع بچه ها نمیندازید..؟چرا انفرادی؟ با رندی جواب میدهم: _ بین جمع، شما،طلبه جذاب تری بودید😍 چشمهای به زیرت گرد وچهره ات درهم میشود. زیرلب آهسته چیزی میگویی ڪه دربین آن جملات"لاالله الا الله"رابخوبـےمیشنوم. سرمیگردانـےوبه سرعت دور میشوی👤، من مات تا به خود بجنبم تو وارد ساختمان حوزه میشوی.. سوژه_عکاسی_ام_فرارکرد😕 باحرص شالم رامرتب وزیرلب زمزمه میڪنم: چقدر بـےادب بود یڪ برخورد ڪوتاه وتنهاچیزی ڪه در ذهنم ازتو طلبه بی ادب ماند، یڪ چهره جدی، مو و محاسن تیره بود ↩️ ... ✍🏻 : محیا سادات هاشمی 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani
💛 🌹 با چندتا از خانواده های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم🏢 یه روز که حمید از منطقه اومد، به شوخی گفتم: " دلم میخواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدن ومن هم کشته شدم اونوقت برام بخونی فاطمه جان شهادتت مبارک!"😓❤️ بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم😅 دیدم ازحمید صدایی در نمیاد😢 نگاه کردم دیدم داره گریه میکنه😭 جا خوردم😳 گفتم: " تو خیلی بی انصافی!☹️ هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمیزاری من گریه کنم،‼️‼️ حالا خودت نشستی و جلوی من گریه میکنی؟😔😢 سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی💔 من اصلا از جبهه برنمیگردم"😭 @abbass_kardani
💛 🌹 با چندتا از خانواده های سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم یه روز که حمید از منطقه اومد، به شوخی گفتم: " دلم میخواد یه بار بیای و ببینی اینجا رو زدن ومن هم کشته شدم اونوقت برام بخونی فاطمه جان شهادتت مبارک!"😓❤️ بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تکرار کردم😅 دیدم ازحمید صدایی در نمیاد😢🤔 نگاه کردم دیدم داره گریه میکنه😭 جا خوردم😳 گفتم: " تو خیلی بی انصافی!☹️ هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو نداری و نمیزاری من گریه کنم،‼️‼️ حالا خودت نشستی و جلوی من گریه میکنی؟😔😢 سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی💔 من اصلا از جبهه برنمیگردم"😭 @abbass_kardani