💠برشی از کتاب #سربلند شرح زندگی #شهید_محسن_حججی 📝از بچگی خیلی دوست داشت بنشیند و آلبوم های پدرش رو نگاه کند 📸عکس‌های #جبهه‌ را. می‌گفت:منم دوست دارم بزرگ بشم برم #جنگ. 📝گاهی تصور می‌کردم محسن بزرگ شده رفته جنگ و #شهید شده دلم می‌لرزید اشکم درمی‌آمد😢؛ اما با خودم می‌گفتم:نه❌! هیچ‌وقت این اتفاق نمی‌افته. 📝راضی نبودم برای همین‌بار اولی که رفت #سوریه‌ به من نگفت. منِ ساده باورم شد رفته تهران #ماموریت چهل‌وپنج روزه. نمی‌دانم چطور بود که وقتی زنگ می‌زد☎️ کد تهران می‌افتاد؛ برای همین دلم قرص بود. 📝ولی به #پدرش گفته بود. وقتی داشت برمی‌گشت پدرش گفت: #آقامحسنتون داره از سوریه برمی‌گرده. دهنم باز ماند:ازکجا؟ سوریه؟!😧 📝شهید نشدنش را از چشم من می‌دید. می‌گفت:خمپاره کنار من خورد💥 و #منفجر نشد🚫. چون تو راضی نیستی من شهید نمی‌شم. 📝شب‌ها نور موبایلش📱 را می‌دیدم که #دعا می‌خواند. می‌دیدم که #نمازشب می‌خواند. درِ خانه خدا گریه‌زاری می‌کند😭. قبل‌ترها فکر می‌کردم حاجت دارد می‌خواهد ازدواج💍 کند. بعد که ازدواج کرد فهمیدم نه حاجتش چیز دیگری است؛ #عشق_شهادت دارد.. #شهید_محسن_حججی 🌹🍃🌹🍃 @abbass_kardani✅

از شهدا، به جامانده ها هنوز هم شهادت مےدهند اما بہ "اهل درد"نه بے خیال ها فقط دم زدن ازشهـدا افتخار نیست باید زندگےمان،حرفمان،نگاهمان، لقمه هایمان،رفاقتمان هم بوی شـهدا بگیرد... @abbass_kardani✅

#خاطره در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص ' بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت پیشـــانی شهـــدا را ببـــوســد !☺️😊 وقـتــی خــودش شهیــد شــد بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــیِ آن همــه محبـت❤️🌷 پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه کننـــد . ☺️🍃 پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او😔😭😭 دل همـــه شان را آتـــش زد . .😭 #حاج_همت @abbass_kardani✅

آقا جان من پاسپورت و کاغذِ ویزا ندارم اصلا دگر کاری به این دنیا ندارم حرفم فقط با توست آقای عزیزم من اربعین در کربلایت جا ندارم؟

با سلام خدمت همه همسنگران،همراهان درکانال شهیدعباس کردانی دوستانی که امسال زائر هستند وتوفیق مشرف شدن به کربلای معلی رو دارند از همگی بزرگواران التماس دعا داریم امیدوارم من وهمه اعضا و دوستداران همراه در این کانال شهید عباس کردانی که توفیق این سفر را نداریم از دعای خیرتون فراموش نکنید

﷽ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهید_محسن_حججی 📌به روایت همسر قسمت: 6⃣ ✍پسر پدرم 🌺آقا محسن در جلسه خواستگاری گفتند که من سر سفره‌ شهدا نشسته‌ام و در مسیری قدم گذاشته‌ام که دلم می‌خواهد با همسرم آن را ادامه بدهم... همسری که اول من را به سعادت و سپس به شهادت برساند. شما می‌توانید کمکم کنید؟ گفتم بله اما شما هم پسر بابای من می‌شوید. گفتند بله. گفتم پس یاعلی... صبح فردا هم رفتیم برای آزمایش. 🌺فقط همان یک جلسه با هم صحبت کردیم و جواب مثبت دادم. 🌺فقط و فقط ایمانشان مرا جذب و مصمم به انتخاب ایشان کرد..... 🌺موقعی که آقامحسن برای خواستگاری آمد، شاغل در یک شرکت معمولی بود و حتی هنوز وارد سپاه نشده بود. با این حال من و پدرم اصلا بحث مالی را جلو نکشیدیم. چون تنها ایمانشان ما را جذب کرد و اینکه پدرم به آقامحسن گفته بود من پسری ندارم، می‌توانی پسرم باشی که او هم قبول کرده بود. 🌺البته حضور در مؤسسه شهید کاظمی و فعالیت‌های فرهنگی هم به نوبه خود در این انتخاب بی‌تأثیر نبوده است ادامه دارد... 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @abbass_kardani✅

🎞 فدای غربتِ.... 🔸عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان... 🔹اگر عازم #کربلا هستی یا دلت پیش زائرای اربعینه حتما ببین... @abbass_kardani

﷽ نه یه چفیه نه یه سربند،نه نشونی از یه فرزند🍀 ازش هیچ چیزی نمونده،به جز ازیه عکس لبخند🍀 🌺تقدیم به تمام شهدای گمنام 🌺 #کانال #شهید #عباس #کردانی🌹 @abbass_kardani✅

#سلام_حضرٺ_عشق❤️ سلامِ صبح من از دل بہ بارگاه شما خوشم همیشہ بہ یڪ جرعۂ نگاه شما بہ غربتم نظرے ڪن ڪه دورم از حرمٺ تو و عطا و عنایٺ،من و پناه شما #صلےالله_علیک_یااباعبدالله🌷

دست بر سينه به سمت حرمت ميگويم السلام ای همه ی دار و ندارم ارباب #السلام_عليك_يا_ابا_عبدالله_الحسین_ع #صبحتــــون_حسینـــــــــے @abbass_kardani✅

سلام_شہیــد مےگویند : گنــاه یعنے از چشم مهـدی فاطمہ افتادن چہ ڪردید خریدارتـان شدند ؟ چہ ڪنیم از چشمش نیُفتیــم ؟ راه نشمــان دهید اے ستاره هاے آسمانے صبحتان شهدای🌸🌸 @abbass_kardani✅