🍃 امام رضا (ع) 🍃
🖋 آيه الله وحيد خراساني نقل كرد: مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم. ايشان روزي به من فرمود:
مدتي در تهران مريض و بستري شدم روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده، گفتم: آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما، سجادهي عبادت پهن كرده، نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم، حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد. ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم، ايشان از داخل باغ، گلي چيده، به دست من دادند، من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد؛ جالبتر آن كه، دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست، گل داده بودند، چنان با بركت بود، كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت، و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد.
🌱 #کرامات 🌱
🥀 مسجدی متفاوت
با مسجد حضرت عبدالعظیم 🖤
@abdolazimmosque
🍃 حضرت عباس (ع) 🍃
🖋 ثقه الاسلام جناب آقای حاج شیخ علی رضا گل محمدی ابهری زنجانی، شب ۲۷ جمادی الثانیه سال ۱۴۱۶ هـ ق در حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام نقل کرد:
یکی از اهالی کربلا، عربی را میبیند که در حرم حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام کنار ضریح مطهر ایستاده و با حضرت سخن میگوید.
آقا جان، صد دینار از شما پول میخواهم؛ میدهی که بده و اگر نمیدهی میروم به حرم حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام شکایت شما را به آن حضرت میکنم.
سپس سرش را به طرف ضریح مطهر برده و میگوید: فهمیدم، فهمیدم! و از حرم بیرون میرود. عرب مزبور به بازار رفته و به یکی از مغازه داران میگوید: آقا فرموده است صد دینار به من بده. او میگوید: نشانی شما از آقا چیست؟ میگوید: به این نشان، که پسر شما مریض شده و شما صد دینار نذر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام کردی؛ بده! و او هم صد دینار را میدهد.
ناقل میگوید: به مرد عرب گفتم: چطور شد با حضرت صحبت کردی و نتیجه گرفتی. گفت: به حضرت گفتم اگر پول ندهی، میروم شکایت شما را به برادرت امام حسین علیه السلام میکنم. اینجا بود که دیدم حضرت، داخل ضریح ظاهر شد و در حالیکه روی صندلی نشسته بود، حوالهای به من داد، من هم رفتم و از بازار گرفتم.
🌱 #کرامات 🌱
🌱 مسجدی متفاوت
با مسجد حضرت عبدالعظیم 😍
@abdolazimmosque