#زنگ_تفریح
👁 چشمدرد
مردی را چشمدرد خاست. پیش بیطار(دامپزشک) رفت که دواکن. بیطار از آنچه که در چشم خَرها میکرد، در چشم او ریخت و کورشد.
مردک شکایت به قاضی برد و گفت: این بیطار من را خر فرضکرد و از آنچه که در چشم خرها میریخت، در چشم من فروریخت و کورشدم.
قاضی گفت: بر بیطار هیچ تاوان نیست. اگر تو خر نبودی، با حضور طبیبان حاذق، پیش بیطار نمیرفتی.
ندهد هوشمندِ روشنرای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریاباف(حصیرباف) اگرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
📚 گلستان، #سعدی
🕌طب نوين اسلامی
https://eitaa.com/joinchat/220856325C4d03f81958